همواره برایم سوال بود که برای اساتید، دانشجویان تا چه اندازه دغدغه هستند. تمرین و پروژهی بیش از حد برخی از اساتید، گاهی معنای زندگی دانشجو را به «درس و پروژه» محدود میسازد؛ به خصوص آنهایی که به تایم میان دو ترم پاییز و بهار نیز چنگی زده و دانشجوی به آغوشِ خانواده بازگشته را به سوی پروژهی خود فرامیخوانند.
دلم برای کلاسهای دانشگاه تنگ شده است. کلاسهایی که برخلاف این کلاسهای بیرنگ مجازی، کموبیش رنگ حضور فعال دانشجو را داشت. دانشجویی که بدون دغدغه اتصال به اینترنت و هزینهی تامینش به کلاس میآمد.
استادی که سرعت تدریسش با سوالهای بجا و نابجای دانشجویان متعادل میگردید. استادی که به راحتی در دسترس دانشجو بود و در کلاسش امکان بحث و گفتوگو مهیا بود. گفتوگویی که لازمهی آن درست کارکردن لپتاپ و میکروفون نبود. گفتوگویی که نیاز به ساکت بودن محیط خانه و داشتن اتاق جداگانه نداشت.
کرونا با آمدنش سبک زندگی جدیدی را به دانشجو، استاد و جامعهی دانشگاهی القا کرده است. با این حال متاسفانه این سبک زندگی جدید، توسط برخی اساتید جدی گرفته نشده. برمیگردیم به ابتدای متن، همان تصوری که فرصت میان دو ترم را عرصه تعریف پروژههای سنگین و تمرینهای متعدد میدانست، این بستر را در حین ترم مجازی نیز مهیا دیده. این تصور، تلاشی در جهت درک مصائب دانشجو نمیکند. کم نیستند دانشجویانی که لپتاپ مناسب ندارند یا حداقل برای یک بازهی زمانی، لپتاپشان دچار مشکلات ریز و درشتی است. خرابی میکروفون یکی از سادهترین چالشهایی است که میتواند برای یک دانشجو وجود داشته باشد. برای برخی رشتههای مهندسی فراوان دیدهام که لپتاپ دانشجویان توان کافی برای پردازش نرمافزارهای سنگین را ندارد.
نمیدانم درون ذهن استاد یا تیای محترم که در این ترم حجم مطالب تدریسی را زیاد کرده و یا بر حجم پروژهها و تمرینها افزوده، چه میگذرد. چهطور استاد، این کار خود را لطف در حق دانشجو میداند؟ همین درک نکردن مشکلات دانشجو، آن هم در زمانی که امکان رفع اشکال چندان برای دانشجو مهیا نیست، باعث نارضایتی عدهی زیادی از دانشجویان شده است.
کوییزها و امتحانات مجازی نیز خود داستانی مجزا هستند. وقت محدود برخی امتحانات با تعداد سوال زیاد مساله جدیدی نیست اما وقتی به بستر مجازی منتقل میشود، مشکلات زیادی بر آن افزدوه می شود؛ اینترنت در طول امتحان باید یاریات کند، هر سوال باید جداگانه نوشته و ارسال شود، سوال بعدی مشخص نیست، معلوم نیست دانشجو در منزل محل مناسبی برای امتحان داشته باشد. این امتحانات وقت نمیشناسند. از امتحان ۸ ساعته تا امتحان در آخر شب و امتحان در روز جمعه در این ایام زیاد داشتیم. حال از این بگذریم که امکان قطع و وصل شدن اینترنت نیز محتمل بوده و برای برخی از دانشجویان در مواردی اتفاق افتاده است.
دلم بازگشایی دانشگاه را میخواهد که همین این مصائب، لااقل اگر حل نمی شود، به روش پیشین خود برگردد. خسته ام از بی دغدغه بودن اساتید نسبت به دانشجوی بینوایی که پروژههای متوالی و تمارین بی انتها، آوار شده بر سرش. لااقل اگر من پارهای از این مشکلات را دارم، در کنار سایر دوستانم مکمل هم شویم و از پس آنها برآییم. چیزی که در حال حاضر به خطرات آن نمیارزد.
ای کاش همه چیز به روش پیشین خود برگردد... ای کاش شر این بیماری از سر ما کم شود...
یادداشت از محمدرضا جعفرزاده