گروه هنری سوبژه
گروه هنری سوبژه
خواندن ۱۶ دقیقه·۱۹ روز پیش

برگرفته‌ای از کتاب «تست مارشمالو»

تست مارشمالو The Marshmallow Test
تست مارشمالو The Marshmallow Test

چگونه در مقابل وسوسه، خود را کنترل کرده و خویشتن‌داری‌تان را محک بزنید

اثر والتر میشل (walter mischel)

چگونه در مقابل وسوسه‌ها خود را کنترل کرده و خویشتن‌دار باشیم

با مطالعه این کتاب می‌آموزید

در دهه 60 میلادی، والتر میشل (Walter Mischel)، نویسنده این کتاب، آزمایشی روی تعدادی کودک انجام داد. در این آزمایش او به تعدادی از بچه‌ها نوعی آب‌نبات به نام مارشمالو، داد و سپس آن‌ها را در مقابل 2 گزینه تنها گذاشت؛ انتخاب اینکه آن خوراکی خوشمزه را همان لحظه بخورند یا اینکه صبر کنند تا بعدا یک مارشمالوی دیگر به آن‌ها داده شود.

او این آزمایش به ظاهر ساده، مفهوم خویشتن‌داری را روشن ساخت. در این خلاصه کتاب، اطلاعات مفیدی برای مقابله با وسوسه و نحوه کنترل واکنش‌های‌مان توسط مغز توضیح داده شده است. طبق مطالعات صورت گرفته، مهارت‌های خویشتن‌داری در دوران کودکی شکل گرفته و نقش کلیدی در طول زندگی‌مان ایفا می‌کند. با مطالعه این کتاب خواهید آموخت که خویشتن‌داری چگونه عمل می‌کند و برای بهبود آن چه کارهایی می‌توان انجام داد.

کودکان چگونه امیال خود را کنترل می‌کنند؟

اگر خوراکی خوشمزه‌ای را به کودکی تعارف کنید و اجازه ندهید که از آن بخورد، به احتمال زیاد کودک اذیت خواهد شد و حتی ممکن است وسوسه‌اش برای خوردن آن بیشتر شود. این همان چیزی است که آزمون روان‌شناختی معروف تحت عنوان تست مارشمالو، بر اساس آن شکل گرفته است.

آزمون مارشمالو به نظر ساده می آید اما در پشت این نقاب ساده، معانیضمنی پر محتوایی دارد.

برای انجام این آزمایش نخست به کودکان اجازه داده شد که خوراکی مورد علاقه‌شان را انتخاب کنند. سپس به بچه‌ها ‌گفته شد که می‌توانند خوراکی را همان لحظه بخورند یا پس از ده دقیقه، یک مارشمالوی دیگر به عنوان جایزه به آن‌ها داده خواهد شد. سپس محقق اتاق را ترک کرده و کودک را با خوراکی مورد علاقه‌اش تنها می‌گذاشت، اما به کودک گفته می‌شد که اگر دیگر نتوانست صبر کند، می‌تواند محقق را صدا کند؛ اما در آن شرایط، دیگر خبری از مارشمالوی دوم نخواهد بود.

محققان به صورت مخفیانه، کودکان را تحت نظر گرفتند تا ببینند آن‌ها چگونه این موقعیت را مدیریت می‌کنند. طبق نتیجه‌ای که حاصل شد، عده‌ای از بچه‌ها خوراکی را بلافاصله خوردند، گروهی دیگر کمی صبر کرده اما در نهایت آن را خوردند اما تعداد اندکی توانستند در برابر خوراکی، مقاومت بیشتری نشان دهند.

حال سوالی که مطرح می‌شود این است که گروه سوم چگونه توانستند خود را کنترل کنند؟

پاسخ بسیار ساده است، آن‌ها برای انجام این کار از ترفند سرگرمی استفاده کردند. هرکدام از آن‌ها برای سرگرم کردن خود، راه‌های متفاوتی را برگزیدند. به عنوان مثال برخی آهنگ خواندند و برخی دیگر با صندلی خود بازی کردند. بچه‌ها این ترفندها را در لحظه کشف کرده بودند.

در سری دوم آزمایش سعی شد که قبل از شروع آزمایش، روش‌های سرگرم شدن را به کودکان آموزش دهند. این بار نتایج بهتر از قبل بود و تعداد بیشتری توانسته بودند در برابر خوردن خوراکی مقاومت کنند.

یکی از سرگرمی‌های جالبی که محققان پیش از آزمون به بچه‌ها آموزش دادند، نقشه‌‌ای با عنوان «اگر-پس» بود. به این صورت که اگر دستم به سمت خوراکی برود، پس من شروع به خواندن آهنگ خواهم کرد. با این کار، هر بار که دست بچه‌ها به سمت خوراکی می‌رفت با یادآوری هدف خود، صبر کردن برایشان ساده‌تر می‌شد.

آن بخش از مغز که خویشتن‌داری را تنظیم می‌کند، با افزایش سن رشد می‌کند

در دنیای پر زرق و برق امروز، وسوسه‌ها پایانی ندارند و افسار مغز را محکم در دست دارند. براستی چگونه می‌توانیم دربرابر وسوسه‌ها مصون بمانیم؟ مغز ما با دیدن شکلات، چگونه تصمیم می‌گیرد که آیا باید آن را بخوریم یا در برابرش مقاومت کنیم؟

خویشتن‌داری‌ به دو سیستم فعال درون بدن بستگی دارد:

1. سیستمی که بلافاصله به محیط‌ اطراف و اتفاقات واکنش نشان می‌دهد؛

2. سیستمی که رفتارمان را کنترل می‌کند.

احساسات و نیازهای اولیه زیستی‌، توسط سیستم لیمبیک (Limbic System) که به آن سیستم داغ نیز می‌گویند، تنظیم می‌شود. سیستم لیمبیک یا سامانه عصبی احساسی، مجموعه‌ پیچیده‌ای از سازه‌های عصبی است که در عملِ بویایی و فعالیت‌های دیگری نظیر خودکنترلی و بروز هیجان و سایر رفتارها دخالت دارد و بلافاصله به هر نوع محرکی واکنش نشان می‌دهد. به همین دلیل است که وقتی کودکی مارشمالو می‌بیند، سیستم لیمبیک او را مجبور می‌کند که به جای انتظار برای مارشمالوی بیشتر، بلافاصله آن را بخورد.

در طرف مقابل، سیستم خنک (Cool System) هم وجود دارد که در قشر پیشانی مغز واقع شده و مسئول خویشتن‌داری است. سیستم خنک در تصمیم‌گیری یا برنامه‌ریزی، نقشی کلیدی ایفا می‌کند. هر زمان که سعی می‌کنیم خود را کنترل کنیم، سیستم خنک‌مان فعال است.

هنگامی که کودکان با موفقیت در برابر خوراکی مقاومت کرده و خود را سرگرم می‌کنند، در حقیقت ترفندهای مورد استفاده‌شان برای این کار باعث فعالیت سیستم خنک مغزشان می‌شود.

سیستم‌های داغ و خنک به صورت مکمل کار می‌کنند، به همین دلیل وقتی یکی از آن‌ها فعال است، فعالیت دیگری کمتر می‌شود.

اگرچه سیستم لیمبیک فعالیت خود را از همان بدو تولد شروع میکند اما سیستم خنک در طول کودکی رشد میکند.

به همین دلیل مقاومت در برابر لذت‌های لحظه‌ای برای خردسالان خیلی سخت‌تر است؛ زیرا اغلب اقدامات آن‌ها توسط سیستم داغ‌شان تنظیم و کنترل می‌شوند.

اغلب کودکان زیر چهار سال اصلا نمی‌توانند از سیستم خنک خود استفاده کنند. با افزایش سن، خویشتن‌داری بیشتری به دست می‌آوریم و حتی در دوران بلوغ، این مهارت، کماکان در حال رشد است. اکثر مردم تا بزرگسالی سیستم‌های خنک کاملا کاربردی و موثری ندارند و این مسئله شاید یکی از دلایل اعتیاد جوانان به مصرف مواد مخدر و نوشیدنی‌های الکلی به شمار رود.

محیط، توانایی‌های خویشتن‌داری ما را شکل می‌دهد

در بوک‌لایت پیشین، دو سیستم عصبی مهم در تصمیم‌گیری افراد معرفی شد. ممکن است با خود فکر کنید این دو سیستم وابسته به ژنتیک هستند و ژن‌های افراد، خویشتن‌داری‌ را تعیین می‌کنند، اما باید بگوییم که این موضوع حقیقت ندارد.

خویشتن داری مهارتی است که همانند هر مهارت دیگری میتواند تا اندازه ایژنتیکی باشد اما پرورش آن به پشتکار فرد و شرایط محیطی وابسته است.

همه اشخاص، توانایی بهبود خویشتن‌داری خود را دارند؛ زیرا انسان دائما به واسطه تجارب زندگی‌اش به شخص جدیدی بدل شده و روز به روز کامل‌تر می‌شود.

گروهی از محققان برای اثبات این مسئله، آزمایشی را روی موش‌ها انجام دادند:

محققان، چند گروه موش را به نحوی پرورش دادند که یا خیلی کند ذهن یا خیلی باهوش باشند. سپس موش‌ها را برای دویدن درون یک هزارتوی پر پیچ‌وخم قرار دادند که یا پر از مانع یا خسته‌کننده بودند. به طرز جالبی موش‌های کندذهن وقتی در هزارتوی هیجان‌انگیز قرار گرفتند، باهوش‌تر شدند. نتایج عکس هم صادق بود، موش‌های باهوش‌تر وقتی در هزارتوی خسته‌کننده قرار گرفتند کودن‌تر شدند.

اگرچه ژنتیک موش‌ها در تعیین هوش آن‌ها نقشی اساسی داشت اما محیطی که موش‌ها در آن قرار گرفته بودند، بر توانایی استفاده آن‌ها از هوش‌شان تاثیر گذاشته بود.

همچنین نحوه تربیت والدین در رشد خویشتن‌داری کودک بسیار موثر است. در چند سال ابتدایی زندگی، قشر پیشانی مغز با سرعت بیشتری رشد می‌کند؛ به همین دلیل در آن بازه زمانی، محیط‌ تاثیر بسزایی بر خویشتن‌داری‌ دارد.

والدین با سرگرم کردن کودکان هنگام موقعیت‌های ناخوشایند می‌توانند خویشتنداری را به آن‌ها بیاموزند. به عنوان مثال، دادن اسباب‌بازی‌ به کودک گریان، باعث آرام شدن آن کودک خواهد شد. کودک از این روش ایده گرفته و سعی می‌کند در آینده و به هنگام بزرگسالی از آن استفاده کند.

از سوی دیگر اگر پدر یا مادر آن‌چنان که باید با کودک خود تعامل نداشته باشند، آن کودک با شیوه‌های سرگرمی آشنا نمی‌شود. چنین کودکانی در بزرگسالی برای یافتن ترفندهای سرگرمی خود به مشکل برمی‌خورند!

بنابراین کنترلی که بر خواسته‌های خود داریم بیشتر توسط محیط‌ شکل می‌گیرد نه ژنتیک. در بوک‌لایت بعدی خواهیم آموخت که چطور می‌توانیم آگاهانه خویشتن‌داری خود را فرا خوانیم و حتی آن را بهبود بخشیم.

خویشتن‌داری نامحدود است

زمانی که رابطه نامشروع بیل کلینتون (Bill Clinton)، رئیس جمهور اسبق آمریکا، با مونیکا لوینسکی (Monica Lewinsky) که در کاخ سفید کارآموز بود، آشکار شد، بسیاری در انتخاب خود مردد شدند. اکثر شهروندان آمریکایی در پی یافتن پاسخ برای این سوال بودند که آیا می‌توان به کسی که در زندگی شخصی‌اش خویشتن‌داری و صداقت ندارد، به عنوان رئیس‌جمهور اعتماد کرد؟ آن‌ها باور داشتند که چنین شخصی در زندگی سیاسی‌اش هم فاقد این دو ویژگی است.

در حقیقت خویشتن‌داری افراد، شدیدا به شرایط بستگی دارد.

به عنوان مثال اگر شخصی نتواند خود را از لحاظ جنسی کنترل کند، لزوما به این معنی نیست که نمی‌تواند خود را در مسائل دیگر هم کنترل کند. این ما هستیم که انتخاب می‌کنیم در کدام موقعیت خویشتن‌دار باشیم. به عبارتی خود ما هستیم که با توجه به عواقب و اهداف‌مان تصمیم می‌گیریم که تسلیم وسوسه شویم و یا در مقابلش خویشتن‌دار باشیم.

به عنوان مثال وقتی کسی نمی‌تواند خود را در انتخاب‌ رژیم غذایی کنترل کند، یعنی از قبل به عواقب تصمیمش فکر کرده و سلامتی اهمیت چندانی برایش ندارد. پس اگر میل به خوردن همبرگر در شخصی به شدت قوی باشد، به این معنی است که او به افزایش وزن اهمیت نمی‌دهد اما شاید همان شخص بتواند به خوبی در یک محیط دیگر مانند محیط کار خود را کنترل کند.

اگر خویشتن داری در ذهن شما نامحدود است قادر خواهید بود خود را خیلیبهتر از دیگران کنترل کنید.

گروهی از محققان آزمایشی انجام دادند که نشان دهنده‌ این موضوع است. در این مطالعه شرکت کنندگان به چالش کشیده شدند تا حالت چهره خود را کنترل کنند؛ به این صورت که با نشان دادن یک تصویر ناخوشایند، از آن‌ها خواسته ‌شد که بیزاری خود را در هنگام مشاهده آن تصویر، پنهان کنند.

یک گروه از شرکت‌کنندگان ابراز کردند که این تمرین یک تمرین انرژی‌بخش بود، اما گروه دیگر این آزمایش را خسته‌کننده اعلام کردند. دلیل این امر آن بود که ذهنیت گروه دوم در مورد خویشتن‌داری بسیار محدود بود؛ آن‌ها به خویشتن‌داری صرفا به عنوان یک اخلاق پسندیده نگاه می‌کردند و در نتیجه برایشان تبدیل به کاری کسل‌کننده شد. اما گروه اول هیچ مرزی برای خویشتن‌داری قائل نبودند؛ آن‌ها در مورد هر موضوعی خویشتن‌داری خود را به چالش می‌کشیدند و این طرز فکر سبب لذت بردن آن‌ها از آزمون خویشتن‌داری شد.

بنابراین اگر خویشتنداری خود را نامحدود در نظر بگیرید، می‌توانید بازدهی خود را افزایش دهید؛ زیرا به همین راحتی خسته یا دلزده نمی‌شوید!

نتیجه‌ آزمون مارشمالو، میزان خویشتن‌داری کودک در بزرگسالی را مشخص می‌کند

شاید فکر کنید که تست مارشمالو یک آزمایش روانشناسی ساده برای کودکان بود. اما نتایج به دست آمده حقایق بزرگی را به دنبال داشت. در واقع مشخص شد که نتایج به دست آمدهِ کودکانی که در آزمایش شرکت کردند، با زندگی بزرگسالی آن‌ها بسیار مرتبط است!

در مطالعات تکمیلی، کودکانی که در آزمون مارشمالو شرکت کرده بودند، رفتارشان در بزرگسالی نیز مورد مطالعه قرار گرفت:

طبق ارزیابی صورت گرفته، کودکانی که توانستند برای خوراکی بیشتر صبر کنند در ادامه زندگی خود موفق تر عمل کردند.

محققان پی بردند افرادی که قادر بودند برای پاداش بزرگ‌تر صبر کنند یا حتی کسانی که پیش از تسلیم شدن فوری در برابر وسوسه بیشتر صبر کردند، در بزرگسالی تمرکز بهتری داشتند و توانایی بیشتری در برنامه‌ریزی به دست آورده بودند.

همچنین علاوه بر ارتباط آزمون مارشمالو با تمرکز، مشخص شد افرادی که در کودکی برای دریافت خوراکی بیشتر صبر کرده بودند، در آزمون‌های ارزیابی تحصیلی مدرسه، نمرات بالاتری گرفتند.

برخی از این تفاوت‌ها در مغز نیز قابل مشاهده بودند. در مطالعه تکمیلی دیگر، مغز شرکت‌کنندگان توسط یک اسکنر بررسی شد. محققان متوجه شدند که افرادی که در تست مارشمالو و در مدرسه عملکرد خوبی داشتند، فعالیت بیشتری در قشر پیشانی مغزشان که محل قرارگیری سیستم خنک است، دیده می‌شد.

بزرگسالانی که وقتی در پیش دبستانی بودند، در آزمون مارشمالو کمتر صبر کرده بودند فعالیت بیشتری در جسم مخطط (Ventral Striatum) یا استریاتوم، که یکی از بخش‌های زیرقشری مغز جلویی است، داشتند. خوب است بدانید که این بخش از مغز، مسئولیت لذت و اعتیاد را بر عهده دارد. این افراد خویشتن‌داری زیادی نداشته و بیشتر در معرض مواد اعتیادآور بودند.

بنابراین ثابت شد که تست مارشمالو شاخص مفیدی از رفتار و رشد آینده یک کودک است. اگرچه آن‌ها هنگام شرکت در آزمون، سن بسیار کمی داشتند اما عادت‌های خویشتن‌داری خود را شکل داده بودند که در بزرگسالی همراه آن‌ها ماند.

باید به کودکان بیاموزید که تصمیمات آن‌ها عواقبی در پی خواهند داشت

تا اینجا متوجه شدیم که آموزش خویشتن‌داری به کودکان در طول تربیت‌شان ضروری است. در این بوک‌لایت قصد داریم به توضیح راهکارهای عملی نیز بپردازیم.

بچه ها باید بدانند تصمیماتی که میگیرند عواقبی را به دنبال خواهند داشت؛ والدین باید به آنان بیاموزند که اگر تصمیمات خوبی بگیرند، نتایج خوبیدریافت خواهند کرد و برعکس.

این موضوع، شبیه راهکار «اگر-پس» است که محققان پیش از آزمون مارشمالو به کودکان یاد دادند. به عنوان مثال والدین می‌توانند اجازه دهند که بچه‌ها در کلاس آموزش پیانو شرکت کنند و به آن‌ها بگویند که اگر به طور مرتب تمرین کنند، خواهند توانست خودشان به تنهایی آهنگ‌ها را با پیانو بنوازند.

معمولا تمام ترفندهای خویشتن‌داری را که در سنین پایین استفاده می‌کنیم، از والدین‌مان یاد می‌گیریم. به همین دلیل، حائز اهمیت است که والدین بچه‌های خود را حمایت کنند و حواس‌شان به آن‌ها باشد؛ اما به صورت همزمان حس استقلال را نیز در آن‌ها ایجاد کنند.

همچنین والدین باید سخت‌کوشی فرزندانشان را تحسین کنند؛ با این کار کودکان احساس می‌کنند که به آن‌ها پاداش داده شده و انگیزه می‌گیرند تا برای رسیدن به هدف خود به تلاش‌شان ادامه دهند. همچنین نباید با بروز اولین اشتباه کودکان را تنبیه کنید؛ زیرا باعث می‌شود کودک همواره از اشتباه کردن در هراس باشد.

معمولا در شرایط اضطراب‌آور و استرس‌زا، نیاز بیشتری به خویشتن‌داری داریم. اگر کودکان حس کنند که ممکن است شکست بخورند، دست از تلاش خواهند کشید! در چنین موقعیت‌هایی کودکان انتظار دارند والدین‌شان به آن‌ها انگیزه دهند.

باید به کودکان خود آموزش دهید که آن‌ها قادر به انجام هر کاری که بخواهند، هستند و فقط باید تمرکز و ذهن خود را در آن راستا هماهنگ سازند. به عبارت دیگر، توانایی آن‌ها صرفا ژنتیکی نیست و با تلاش می‌توانند هر آنچه را که بخواهند، به دست آورند.

وقتی کودکان به دلیل تلاش‌شان تحسین می‌شوند، احتمال اینکه به تلاش‌شان ادامه دهند افزایش می‌یابد. به عنوان مثال اگر با نواختن اولین آهنگ تشویق شوند، انگیزه بیشتری برای تمرین و پیشرفت خواهند داشت.

برای خویشتن‌داری، فاصله‌ای بین خودتان و وسوسه‌ها ایجاد کنید

خویشتن‌داری در برخی مواقع می‌تواند خیلی دشوار باشد، اما خبر خوب این است که می‌توانیم برای کسب این مهارت تمرین کنیم. بنابراین چطور کسی می‌تواند این کار را انجام دهد؟ سعی کنید به جای لذت، لحظه‌ای روی عواقب بلند مدت رفتارتان تمرکز کنید.

راز واقعی افزایش خویشتن داری این است که بین خود و رفتارتان فاصله قرار دهید.

فاصله می‌تواند چندین معنی متفاوت داشته باشد. منظور از فاصله می‌تواند زمانی باشد که باید هنگام مواجهه با وسوسه به خود بدهید تا بتوانید روی عواقب کارتان در آینده تمرکز کنید. همچنین این فاصله را می‌توان فاصله فیزیکی تعبیر کرد که بین خودتان و هر چیزی که شما را وسوسه می‌کند قرار دارد. هدف این است که به مشکلِ پیشِ رو، به طریقه‌ای انتزاعی‌تر و مجزا فکر کنید تا سیستم خنک‌تان شروع به فعالیت کند.

به عنوان مثال فرض کنید می‌خواهید سیگار را ترک کنید. وقتی حس کردید که مجددا تمایل به کشیدن سیگار دارید، در مقابل آینه ایستاده و آینده‌ای را برای خود متصور شوید که پزشک به شما می‌گوید دچار سرطان ریه شده‌اید! در آن لحظه چه حسی خواهید داشت؟ با این اندیشه، جذابیت سیگار برای شما کمتر خواهد شد.

همچنین راهکار «اگر-پس» به همان اندازه برای بزرگسالان مفید است؛ پس از همین روش در جهت ایجاد قوانین برای خود استفاده کنید! به عنوان مثال می‌توانید یک قانون تعیین کنید که اگر زنگ هشدار صبحگاهی‌تان به صدا درآمد، باید برای دویدن آماده شوید. یا اگر شکلات خوردید، در عوض باید مقداری کرفس بخورید. این راهکار باعث می‌شود که در نهایت رفتارتان منظم و کنترل‌شده شود.

یک ترفند مهم دیگر، این است که تعیین کنید دقیقا چه زمانی نیاز دارید که خویشتن‌داری بیشتری از خود نشان دهید. در این مورد افکار و باورهای‌تان را بیشتر تحلیل کنید.

به عنوان مثال ممکن است پی ببرید مواقعی که همسرتان فراموش می‌کند زباله را بیرون ببرد، عصبانی شده و خویشتن‌داری خود را از دست می‌دهید. برای حل این مشکل می‌توانید زمان‌هایی که در این موقعیت قرار گیرید را با یک «اگر-پس» طرح‌ریزی کنید. اگر همسرتان فراموش کرده که زباله را بیرون ببرد، پس از یک تا ده شمرده و با آرامش به او یادآور شوید که زباله را بیرون ببرد.

برنامه‌های تلویزیونی هم می‌توانند خویشتن‌داری را بیاموزند

والدین نقش مهمی در به وجود آمدن مهارت‌های خویشتن‌داری کودکان دارند. اما بچه‌هایی که والدین‌شان در انجام این کار کوتاهی می‌کنند، چطور؟ آیا هیچ راه دیگری وجود ندارد که آنان بتوانند خویشتن‌‌دار شوند؟

پاسخ این است که جدا از والدین، معلمان نیز تاثیر بسزایی دارند.

بچه‌هایی که در محیط‌های فقیر بزرگ می‌شوند، معمولا سخت‌تر می‌توانند خودشان را کنترل کنند. همچنین به این دلیل که والدینشان ممکن است آن‌ها را در اخذ تصمیمات درست حمایت نکنند، احتمال اعتیاد آن‌ها به مواد مخدر یا الکل بیشتر خواهد بود.

برای حل این مشکل در برخی شهرها در آمریکا، برنامه‌ «دانش، قدرت است» (Knowledge is Power Programs) در مدارس اجرا می‌شود. هدف از این برنامه این است که به بچه‌های فقیر، ترفندهای لازم برای زندگی مانند خویشتن‌داری را آموزش دهند.

برنامه های آموزشی مدارس به بچه ها کمک میکند که به تنهایی تصمیمات خوبیبگیرند.

موفقیت چنین برنامه‌هایی ثابت شده است. در حقیقت نرخ فارغ‌التحصیلی از دانشگاه بین بچه‌هایی که در این برنامه‌ها شرکت می‌کنند، حدود 40 درصد است.

اما مدارس به این برنامه‌ها هم اکتفا نکرده‌اند. پس از انتشار نتایج آزمون مارشمالو، برخی از معلمان از ترفندهای جدید استفاده کردند تا به بچه‌ها آموزش دهند که خویشتن‌داری را در خود ایجاد کنند.

یکی از روش‌هایی که نتایج بسیار خوبی در حفظ و افزایش خویشتن‌داری کودکان دارد، استفاده از برنامه‌های تلویزیونی است؛ مخصوصا کودکانی که قادر نیستند درس‌های مشابه را از والدین خود بیاموزند.

به عنوان مثال یکی از شخصیت‌های معروف انیمیشن به نام هیولای کلوچه(Cookie Monster)، به هیچ عنوان در مقابل خوردن کلوچه خویشتن‌داری ندارد، اما در یکی از قسمت‌های این برنامه، هیولا در برابر بازی صبر قرار داده شد که اساسا همان آزمون مارشمالو بود. بچه‌ها مقاومت این شخصیت در برابر خوردن کلوچه را مشاهده کردند که در نهایت توانست به عنوان پاداش، دو کلوچه دریافت کند.

سخن پایانی

مهارت‌های خویشتن‌داری‌ در سنین کودکی شکل گرفته و به مرور رشد می‌کنند. در چند سال ابتدایی زندگی، قشر پیشانی مغز با سرعت بیشتری رشد می‌کند؛ به همین دلیل در آن بازه زمانی، محیط‌ تاثیر بسزایی بر خویشتن‌داری‌ دارد. در این بین تاثیر والدین در تربیت فرزندان و آموزش مهارت خویشتن‌داری بسیار برجسته است.

همه اشخاص توانایی بهبود خویشتن‌داری خود را دارند؛ زیرا انسان دائما به واسطه تجارب زندگی‌اش به شخص جدیدی بدل شده و روز به روز کامل‌تر می‌شود. یکی از راه‌کارهای مفید برای افزایش خویشتن‌داری ترفند «اگر-پس» است.

استفاده از راهکار «اگر-پس» هم برای بچه‌ها و هم بزرگسالان برای تمرین خویشتن‌داری بسیار مهم است. به عنوان مثال می‌توانید یک قانون تعیین کنید که اگر شکلات خوردید، پس در عوض باید مقداری کرفس بخورید. این راهکار باعث می‌شود که در نهایت رفتارتان منظم شود و کنترل‌شده عمل کنید.

پیشنهاد کاربردی

بین خود و وسوسه‌تان فاصله قرار دهید.

این فاصله می‌تواند زمانی باشد، به عنوان مثال زمانی که هوس سیگار کرده‌اید، چشمان خود را ببندید و بیست سال آینده را تصور کنید که به پسر خود می‌گویید سرطان ریه دارید. هچنین این فاصله می‌تواند فیزیکی باشد، به عنوان مثال اگر هوس چیپس کردید، از آشپزخانه بیرون بروید و موقعیت را در اتاقی دیگر مثلا اتاق خواب، مجددا مورد بررسی قرار دهید. سعی کنید موقعیت را از بیرون و با نگاهی موشکافانه نگاه کنید تا سیستم خنک خود را فعال کرده و خویشتن‌داری‌تان را افزایش دهید.

#کتابخوانی

#کتابخوان

#کتاب

#سوبژه

مطالعه کتابکتابترویج کتابخوانیمعرفی کتاب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید