(نویسنده: سوده حیاتی | کوچ فرهنگی و مؤسس آکادمی احیا)
---
دلسپردن، همیشه اتفاقی ساده نیست؛ مخصوصاً وقتی یکبار با تمام وجود دلدادی، و شکست را تجربه کردی.
زن، پس از پایان یک رابطه، تنها با یک خاطره خداحافظی نمیکند؛
بلکه با بخشی از خودش، که زمانی با ایمان و اعتماد به دیگری واگذار شده بود.
در این مرحله، ترس از دلسپردن دوباره، چیزی طبیعیست.
نه نشانه ضعف است، نه نشانه قهر از عشق،
بلکه نشانهی بلوغیست که در سایهی تجربه شکل گرفته.
زنِ پس از جدایی، در آستانه دلسپردن دوباره، با سوالهایی جدی روبهروست:
"آیا اینبار هم اشتباه میکنم؟"
"آیا میتوانم به احساسم اعتماد کنم؟"
"آیا ارزش دوباره ریسک کردن را دارد؟"
این ترس، گاهی او را به تعویق میاندازد،
گاهی به عقبنشینی، و گاهی حتی به انکار هر نوع ارتباط تازه.
اما حقیقت این است که
بلوغ یعنی:
بتوانی از فاصله نگاه کنی،
سنجیدهتر انتخاب کنی،
و حتی اگر تصمیم گرفتی دوباره دل بدهی،
اینبار نه از سر خالی بودن،
بلکه از سر آگاهی و خواستن باشد.
زنِ بالغ، از دلسپردن نمیترسد.