ایران یک کشور فقیر و پولدارولی خیلی ثروتمند! این نوشته اصلا سیاسی نیست!
بچههای ما هم همین شکلی خواهند بود ... این نوشته به هیچ وجه سیاسی نیست، قدری تأمل کنید و با دقت بخونید تا همکلام شویم.
نمیدانم چند نفر اینجا اهل مطالعه تاریخ هستند ... یک بررسی ساده در تاریخ ایران نشون میده که از زمانهای بسیار دور، مردم مملکت ما همیشه در تنگنای اقتصادی بودند و خلاف تصور خیلیها کشور ما یک کشور فقیر و ملت ما در طول این تاریخ همیشه گرسنه بوده! تنها حدود پنجاه ساله که تبدیل به ملتی سیر شدیم و قبل از این تاریخ هیچ وقت مردم ما سیر نبودند. نکته دیگه اینه که ما هیچ وقت ملت ثروتمندی نبودیم الآن هم نیستیم! امروزه ما ملتی بسیار فقیر ولی پولدار هستیم
اصلاً ثروتمند نیستیم چون فقط پول داریم و چیز دیگری نداریم. ثروتمند بودن غیر از پولدار بودنه و دقیقاً این همون نکتهای هست که اکثر خانوادهها درست نفهمیدنش! علاوه بر این ما در دوران قدیم ملتی بودیم که به خاطر شرایط اقلیمی کشورمون و خشکسالی های پیدرپی در تنگدستی و قحطی و گرسنگی زندگی میکردیم، به همین دلیل مردمی هستیم که با حسرت بزرگ شدیم. (نمیدونم از قحطیِ اواخر قرن قبل توی ایران خبر دارید یا نه؟! بخشی از وقایع اون زمان در فیلم یتیمخانه ایران و کتاب "لالایی برای دختر مرده" اومده که حیرتآوره) وقتی وارد دوران مدرن شدیم یعنی دوران پیشرفت و تکنولوژی و تولید انبوه، این تولید انبوه به دنبال خودش یک مصرف انبوه میخواست و چه کشورهایی برای طعمه شدن بهتر از امثال ایران بودند که از یک نداریِ تاریخی هم رنج میبردند؟! در کشور ما امروز احساس فقر شدیدی وجود داره و این غیر از خودِ فقر هست، چون در واقعیت فقر نداریم بلکه ذهنیت و احساس فقر داریم و این به بچههامون هم منتقل شده. در واقع بچهها دارن با احساس نداری بزرگ میشن! حالا. درآمد باید از کجا بیاد؟!
ما از طریق خلاقیت باید به درآمد برسیم، تولید و ابداع چه مادی و چه معنوی با خلاقیته و خرج کردن با تفکر و هوش اقتصادی!ما با خلاقیت میتونیم هر چقدر که توان داریم رزق حلال و پاک به دست بیاریم اما با تفکر اقتصادی اجازه نداریم هر جور که دلمون میخواد خرجش کنیم!
الآن از اکثر جوونها میپرسیم برنامهات برای آینده چیه؟! میگن درس بخونیم که یه جای خوب استخدام بشیم یا بتونیم مهاجرت کنیم یا خوشبینانهاش میخوان یه مغازه باز کنن و خرید و فروش کنن! کمتر دیدم کسی بگه میخوام یه کالایی رو تولید کنم، چه کالای مادی باشه و چه کالای معنوی.
سیاوش عزیزی هستم و فعال در حوزه استارتاپ. مشتاق کار گروهی و شروع دوباره های عجیب و غریب! به دنبال تجارب جدید، کارهای جدید، جاهای جدید و هر چیز متمایزکننده عالی! مشغول در شتابدهنده کارما