ویرگول
ورودثبت نام
رسول والی سیچانی
رسول والی سیچانی
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

امیدواری در سیاهچاله

شش سال پیش برای تولدم یک لپ تاپ مک بوک مدل 2012 از همسرم هدیه گرفتم. دو میلیون تومن بود. عاشقش بودم... با اینکه تکنولوژی قدیمی اپل بود، ولی معرکه بود! طراحی بی نظیر.

چهار سال پیش لپ تاپ دو تومنی رو که شده بود هشت تومن (دو سال پیرتر شده بود و قیمتش چهار برابر شده بود!!!) فروختم و یک ماشین ظرفشویی خریدم هفت تومن. خسته شده بودم از اینکه روزی یکی دو ساعت بایستم ظرف بشورم!

چند روز پیش ماشین ظرفشویی خراب شد. قیمتش شده سی میلیون. توی این چهار سال عالی کار می کرد اما نمیدونم یهو چی شد خروجی آبش خراب شد. آب جمع میشه توش. زنگ زدم نمایندگی، انقدر سرشون شلوغه همش میگه صبر کنین تماس میگیرم. زنگ زدم به تعمیرکار سرکوچه، گفت اینا قطعاتش نیست، دیگه گیر نمیاد. باید خود نمایندگی بیاد تا مثلا یه جایی قطعه ش گیر بیاد بتونن عوض کنن.

قطعاتش نیست چون وارد نمیشه. نه اینکه نیازش نباشه، وارداتش ممنوعه. چون باید جیب اسنوا پر بشه. درست مثل واردات تویوتا که ممنوعه چون باید جیب ایران خودرو پر بشه. درست مثل هزاران چیز دیگه. درست مثل تقریبا هر چیزی که داریم مصرف می کنیم.

من و شما توی سیاهچاله ای به اسم ایران گیر افتادیم. نه ارتباط با بیرون داریم، نه میتونیم به بازارهای جهانی وصل بشیم. من برای مثبت اندیشان احترام قائلم ولی امیدوار بودن در چنین شرایطی به نظرم بی عقلیه. اوضاع خرابه، خراب تر هم خواهد شد و هیچکدوم ما مقصر نیستیم.

اونی که مقصره، اصلا وبلاگ نمیخونه.

شاید اصلا چیزی نمی خونه...

لپ تاپدولتسیاستدلارواردات
آقای ریس جمهور!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید