ویرگول
ورودثبت نام
رسول والی سیچانی
رسول والی سیچانی
خواندن ۳ دقیقه·۲ ماه پیش

دهاتیِ بی حیا!

شاید بچه های الان یادشون نیاد که شادمهر یه زمانی ایران زندگی می کرد و آهنگ هاش مجاز بود. انگار همین الان جلوی چشممه اون روزی که آهنگ "یاس کبود" شادمهر که برای حضرت زهرا خونده بود از صدا سیما پخش می شد. روز شهادت حضرت زهرا بود و از صبح تا شب فکر کنم بالای دویست بار این آهنگ رو شبکه سه پخش کرد و مامانم با هر بار پخش شدنش، می نشست پای تلویزیون و زار زار گریه می کرد.

یه آهنگ دیگه هم داشت که اینجوری شروع میشد: اگر روزی رسد دستم به دامانت رسد...

اینم به وضوح یادمه که یه کلیپ درست کرده بودن که یه پرنده داشت تو اوج آسمونا پرواز می کرد..

شادمهر خواننده محبوبی بود که صدا و سیما آهنگ ها و کلیپ هاش رو پخش می کرد. باورتون میشه؟

بعد یهو شادمهر یه آلبوم داد بیرون به اسم دهاتی.

دهاتی قطعا انقلابی ترین آلبوم موسیقی ایران در تمام اعصار محسوب میشه.

اولا که به شکل وحشتناکی فروخت. یعنی هر کیو می دیدی داشت دهاتی گوش می داد. هنوز اون لحظه یادمه که رفته بودم میدون امام و یه مغازه نوار فروشی (بله! دهاتی روی نوار کاست فروخته میشد.. سی دی نبود که!) یه پوستر بزرگ از شادمهر و تایتل "دهاتی" نصب کرده بود اون بالا جوری که از دور دورا دیده میشد!

دهاتی یه جورایی میوه ممنوعه اون روزا بود. اولین آهنگ هایی که یکم قری بود و ریتم تند و شیش و هشت داشت این بود. شادمهر واقعا جسارت کرده بود که همخوان زن آورده بود برای آلبومش و چند تا از ترک هاش یه زن باهاش میخوند. برای جو اون موقع این حجم از جسارت مثل این بود که یه دختر لخت رو آورده باشی زیر برج آزادی برقصه.

خبر این جسارت ها و این عملیات شنیع شادمهر مثل بمب ترکیده بود. مذهبی ها اجازه نمی دادن بچه هاشون شادمهر گوش بدن. مردم پچ پچ می کردن که این آلبوم چجوری مجوز گرفته اصلا؟ فشار ها روی شادمهر زیاد بود و احتمالا همین فشارها دلیل مهاجرتش شد.

توی خونه ما هم بعنوان یه خانواده سنتی و مذهبی، شادمهر گوش دادن نگفته ممنوع بود. هیچ کس حتی حرفش رو هم نمیزد. نهایت هیجان جوانی ما محمد اصفهانی بود و خشایار اعتمادی. اما یه روز به طور اتفاقی متوجه شدم خواهر کوچیکم، که بی حیای خانواده حساب می شد (هنوز هم میشه!) داره یواشکی شادمهر گوش میده. واقعیتش منم خیلی دلم می خواست گوش بدم ببینم چیه اینی که همه دارن ازش حرف میزنن. کنجکاوی داشت دیوونم میکرد تا اینکه یه روز که خواهرم نبود و یادش رفته بود نوار رو از توی ضبط برداره (دارم فکر می کنم اون نوار شیطانی رو از کجا گیر آورده بود نامرد!) با سرعت جت پریدم یه گوشه دنج و قایم شدم و هدفون رو گذاشتم تو گوشم.

آقا پلی که کردم، اصلا انگار دنیا یه رنگ دیگه شد! چه ریتمی! چه شعرایی! چه صدایی! اصلا یه چیز دیگه بود! خیلی فرق داشت با همه ی تجربه هایی که قبلا داشتم. واقعا یه انقلاب بود!

نمیدونم چند دقیقه یا ساعت تو اون گوشه دنج بودم و داشتم اون نوار کاست رو گوش می دادم. ولی از همونجا من طرفدار شادمهر شدم! دیگه هیچ آهنگی و هیچ خواننده ای مزه نمی داد! هیچی به باحالی اون نبود! از اون موقع تا همین چند وقت پیش فقط شادمهر گوش می دادم، توی گوشیم فقط شادمهر بود و هرکی می گفت خواننده مورد علاقه ت کیه بدون این که بخوام ذره ای فکر کنم جواب می دادم: شادمهر!

ولی اخیرا اتفاقاتی افتاده که یکمی باعث تغییر و تحول در سلایق من شده... امیدوارم تنبلی بذاره بنویسم!

صدا سیماشادمهرموسیقیآهنگپاپ
آقای ریس جمهور!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید