ویرگول
ورودثبت نام
رسول والی سیچانی
رسول والی سیچانی
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

دولت حلزونی

میری بانک. میخوای حساب جدید باز کنی. کارت ملی همراهت نیست. علاوه بر اینکه باید برگردی خونه و کارت ملی لعنتی رو برداری، سر راه باید ازش کپی هم بگیری.

میری اداره. نامه زده ن که همه ی پرسنل باید کپی کارت ملی و شش قطعه عکس بیارن. برای بار دهم برای حراست اداره کپی کارت ملی می فرستی.

میری دانشگاه. میخوای مدرکت رو بگیری. بازم کپی کارت ملی. کپی کپی کپی. درخت درخت درخت. تبر تبر تبر.

جالب اینجاست که تمام اینهایی که هر روز ازت کپی کارت ملی میخوان، همه شون اعضای یک خانواده هستن: دولت.

منتهی این خانواده هم خیلی خنگه، هم خیلی تنبله، هم خیلی کند. کند تر از حلزونی که قطع نخاع شده باشه.

این فقط در مورد کارت ملی لعنتیه. مدرک تحصیلی، پایان خدمت، عکس پرسنلی، تمام صفحات شناسنامه خودت و اعضای خانواده و خیلی چیزای دیگه باید همیشه توی کیفت یا توی گوشیت همراهت باشه. باید همیشه داشته باشی چون ممکنه هر لحظه و هرجا، یک اداره ی کودن دیگه اونارو ازت بخواد. و نداشتنش ممکنه یک روز کامل از تو تلف کنه.

چیزی که برای این دولت عقب افتاده - منظورم تمام دولت هاییه که تا الان سر کار بوده ن - مهم نیست، وقت آدماست. وقتی که ممکنه برای یک نفر از طلا هم با ارزش تر باشه. اما این برای دولت مهم نیست، و حاضر نیست روال کاری خودش رو آپدیت کنه.

یه همکار داشتم که روی میزش پر بود از برگه، کپی و مدارک. به میز خودم که نگاه می کردم هیچی نبود جز موس و کیبورد. دولت من، اولین دولتی خواهد بود که به کاغذ آلرژی شدید داره. همه چیز باید الکترونیکی باشه چون هم سریعتره، هم راحت تره و هم دوستدار محیط زیست. اگر کاری با یک اداره دولتی داری، کافیه از توی خونه یه ایمیل بزنی به دولت. دولت وظیفه داره ایمیل تورو بررسی کنه و با سرعت نور جوابتو بده. اصلا دولت داره از تو پول میگیره که همین کارو بکنه مگه نه؟


دولتبهره وریسرعتسیاستریاست جمهوری
آقای ریس جمهور!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید