موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه پایان رسیدن...
غالب افراد از شدت هیجان رسیدن به نقطه پایان و گاهی از ترس نرسیدن به این نقطه، درست پیش نمی روند. منظم و مستمر پیش نمی روند و عملا نه از مسیر و خوب پیش رفتن لذت می برند و نه هرگز به نقطه پایان مد نظرشان می رسند...
حقیقت این است که حتی در عصر اطلاعات، تنها داشتن اطلاعات کافی نیست. اگر داشتن فکر و اندیشه مثبت به تنهایی کارساز بود بایستی همه صرفا با غرق شدن در تخیلات و آرزوها و مثبت اندیشی به همه آنچه می خواستند می رسیدند. یا حتی با گذراندن انواع دوره های آموزشی راه های کسب موفقیت امروز افراد به تمامه موفقی بودند. اما می بینیم که اینطور نیست.
چرا؟؟
چون: هر موفقیتی فقط و فقط در اثر انجام عمل، آن هم به شکل منظم و مستمر، به دست می آید. صبر می خواهد، صبررررررررر...
ما نباید افراد را در نقطه ای که به موفقیت رسیده اند ببینیم و حسرت بخوریم که چرا ما مثل آنان نیستیم یا نشدیم... باید ببینیم و بدانیم چه راه بلند مدتی را تا رسیدن به آن نقطه طی کرده اند؟
بدی فضای مجازی امروز نمایش افراد موفقی است که از خود موفق خود پرده برداری می کنند، اما هرگز صحنه هایی از روزهای تلاش و سختی کشیدن و فعالیت بلند مدت خود را به نمایش نمی گذارند.
✨فرمول موفقیت تمام افرادی که حس رضایت از خود دارند:
💡افراد برتر راه ثابتی برای موفقیت در پیش می گیرند:
🔹اولین قدم آن است که، نتیجه دلخواه خود را بدانید. یعنی دقیقاً مشخص کنید که چه می‌خواهید.
🔸قدم‌دوم، انجام عمل است وگرنه خواسته شما به صورت رویا باقی خواهد ماند. باید قدم‌های بردارید که به عقیده خودتان و اغلب احتمال، شما را به هدف دلخواه می رساند. اقداماتی که ما می کنیم همیشه ما را به نتیجه مطلوب نمی رساند.
🔹قدم سوم، یافتن راهی برای کنترل است که بازتاب ها و نتایج اقدامات خود را بررسی کنید و هر چه سریعتر بفهمید که کارهایی که می کنید شما را به هدف نزدیک و یا از آن دور می سازد. باید بدانید دستاورد عملکرد شما چیست. خواه عملکرد شما گفتگو با کسی باشد یا عادات روزمره زندگی. اگر آن دستاورد دلخواه شما نیست دقت کنید که عمل شما چه نتایجی به بار آورده. تا این که به عنوان تجربه انسانی از آن چیزی یاد بگیرید.
🔸سپس قدم چهارم را بردارید و آن ایجاد نرمش برای تغییر رفتار است تا به نتیجه مورد نظر برسید. اگر به افراد موفق توجه کنید می‌بینید که این قدم ها را برداشته اند. یعنی ابتدا هدفی برای خود برگزیده اند. زیرا تا هدفی در کار نباشد نمی‌توان به آن رسید و سپس شروع به اقدام کرده اند. زیرا فقط دانستن هدف کافی نیست.
🔹اگر می‌دانید چه می‌خواهید، دست به عمل بزنید و هرگاه عملتان موثر واقع نشد آن را تغییر دهید و آنقدر تغییر دهید تا موازنه ای در زندگی خود به وجود آورید. ( این تغییر دادن پس از بررسی، طبیعی است. هیچ فرد موفقی اولین برنامه ای که برای خود نوشته، آخرین برنامه نبوده و بارها و بارها برنامه خود را در جهت اصلاح و ارتقا تغییر داده تا به پختگی رسیده)
🖌چند نفر از شما طبق چنین دستورالعملی برنامه خود را نوشته و پیش می برد؟
با الهام از کتاب: بسوی کامیابی (۱)
نوشته: آنتونی رابینز. ترجمه مهدی مجردزاده
