یکی می کنه . همش می کنه . بازم می کنه . چقدر می کنی ؟ چه خبره ؟
یکی نمی کنه . همش نمی کنه . بازم نمی کنه . چقدر نمی کنی ؟ مُردی که !
تو نه بکن نه نکن . چون چه بکنی چه نکنی کردی . اگه بکنی کردنو کردی . اگه هم نکنی نکردنو کردی .
مَرد میدون اونه که نکنه که نکنه .
اونی که می کنه که می کنه می خواد همه جا رو پُر کنه . خیال می کنه خالیه . ولی پُر نمی شه که . همش باید بکنه . نمیفهمه داره بازی می خوره .
اونی که نکردنو می کنه می خواد خالی کنه . خیال می کنه پُره . ولی هرچی نمی کنه خالی نمیشه که . آخه فقط خیال کرده .
تو بدون خالی تو پُره . تو که خالی بمونی از کردن و نکردن خودش می کنه چون خودش پُره .
پس نکن که نکن . چون فقط در این صورت می کنه که می کنه .
پس :
یک : تو نه بکن نه نکن
دو : خودش میکنه . می گی نه ؟ الآن واقعاً نمی بینی این همه کرده ؟ اینارو تو کردی ؟! چقدر خیالات آخه ؟! خودش کرده . بگو چشم به اون که کرده و داره می کنه . تو اول خط نباش چون اول نیستی .