منطقه غرب و جنوب غرب آسیا و قسمتی از شمال آفریقا (مصر) در معادلات جهانی و تعابیر بین المللی به "خاورمیانه" ملقب شده که وجه تسمیه آن نخستین بار به نامگذاری مردمانی از غرب بازمیگردد که این نام را برای منطقه برگزیدند.
خاورمیانه دارای برخی ویژگی های استراتژیک و منحصر بفرد است که در ادامه به آن اشاره میشود:
⭕ از دیدگاه انرژیمحور، بیشتر از نصف ذخایر نفتی اثبات شده دنیا و نزدیک به نیمی از ذخایر گازی اثبات شده جهان، در این منطقه قرار گرفته اند.
⭕ از منظر جغرافیای سیاسی (ژئوپلتیک)، خاورمیانه شاهراه اتصال سه قاره آسیا - آفریقا و اروپا به یکدیگر است. جاده جهانی و باستانی ابریشم که شرق آسیا را به اروپا متصل میساخت نیز از این منطقه عبور میکرد و جاده جدید ابریشم هم که چین درصدد تاسیس آن است از این منطقه عبور میکند.
⭕ یکی از مقدسترین مناطق دنیا برای هرسه دین ابراهیمی، یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام، مسجدالاقصی در فلسطین است که جزئی از خاورمیانه میباشد. بیت المقدس یا اورشلیم نقطه آغاز رسالت عیسی مسیح(ع) - پایتخت و قلمرو اصلی ملک سلیمان نبی(ع) - قبلهگاه یهودیان و قبله نخستین مسلمانان و نیز جایگاهی بوده که پیامبر خاتم (ص) در شب معراج بدانجا قدم نهاد. با وجود آنکه در خاورمیانه، اماکن مقدسِ همه ادیان ابراهیمی وجود دارد، اما فرهنگ مردم در خاورمیانه بیشتر بر معتقدات اسلام بنیان نهاده شده و زبان عربی که زبان قرآن و عبادت مسلمین میباشد، در آن رواج بیشتری دارد و اعتقادات اسلامی با زندگی روزمره مردم آمیختگی آشکاری دارد. در واقع خاورمیانه "مرکزیت" دنیای اسلام است و مقدس ترین اماکن اسلامی ، عالی ترین مراکز آموزشی دینی آن و نیز قبله گاه عالم اسلام در آن قرار گرفته است.
⭕با توجه به ارزش استراتژیک و راهبردی خاورمیانه در جنبههای مرتبط با مسائل دینی - مسائل مرتبط با انرژی و همچنین جغرافیای سیاسی، شاید اهمیت گزاره زیر بیشتر آشکار شود، گزاره ای که سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح آن را اخیرا بیان کرده و در آن اشاره کرده:" انقلاب اسلامی ایران در منطقهای فوقالعاده حساس در جهان به پیروزی رسید [و] قدرت و ابرقدرتی که بتواند در این منطقه تسلط پیدا کند، در رأس هرم قدرت جهانی قرار خواهد گرفت."
گزاره فوق بیانگر اهمیت آشکار خاورمیانه در محاسبات جهانی است.
⭕رقابت قدرت های جهانی برای تصاحب خاورمیانه:
قدرت های جهان اعم از قدرت های شرقی یا غربی بنا به دلایل گفته شده، در مناسبات خود برای خاورمیانه حساب ویژه ای قائل هستند.
اما آیا این بدان معناست که تمامی قدرتهای جهانی مداخلات خود را در این منطقه، به یک شیوه یا در سطحی یکسان انجام میدهند؟
?️ طبیعتا تجارب و مشاهدات تاریخی، گویای آن است که میزان دخالت برخی قدرت های فرامنطقه ای در منطقه، از بعضی دیگر به مراتب بیشتر و محسوس تر است. یکی از مصادیق بارز "مداخله" در کشورها (که متفاوت از "رابطه متقابل" با کشورها است و مفهومی متفاوت با آن دارد) را میتوان حضور نظامی در منطقه به خصوص در شرایط وجود مخالفت بخش عمدهای از جوامع و ملت های منطقه دانست. به طور دقیقتر و اگر بخواهیم به بررسی مصادیق بپردازیم؛ کشوری مثل ایالات متحده آمریکا از جمله کشورهایی است که از مصادیق آشکار این مداخله محسوب میگردد. آمریکا هماکنون در کشورهای بحرین - کویت - قطر - عمان - افغانستان - عراق - عربستان سعودی - اراضی اشغالی فلسطین و ترکیه دارای پایگاه نظامی است، همچنین در سوریه نیز پایگاه نظامی دارد که البته بدون مجوز دولت رسمی این کشور است و لذا از حیث بینالمللی، وجود آن غیرقانونی محسوب میشود. پایگاههای نظامی این کشور در عراق نیز بنا به مصوبه پارلمان عراق و خواست اکثریت مردم این کشور باید هرچه سریع تر و از طریق توافق با دولت عراق تخلیه شوند که به علت فشارهای خاص سیاسی بر دولت عراق و نیز افزون خواهی آمریکایی ها در این کشور، تاکنون، این خروج انجام نگردیده است. وجود این تعداد متعدد از پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه ای کوچک از جهان و در فاصله هزاران کیلومتری از آن، درحالی است که کشورهای دیگری چون انگلیس، فرانسه و روسیه به ترتیب هرکدام تنها ۲ - ۲ و ۱ مقر نظامی در کشورهای منطقه دارند. چین نیز فاقد پایگاه نظامی در منطقه است. از طرف دیگر آمریکا اصلیترین کشوری است که با وجود مخالفت بخش عمده ملت های اسلامی و مخالفت چندین میلیون فلسطینی، در طول هفتاد سال اخیر از اقدامات رژیم صهیونیستی در منطقه با تمام ظرفیت خود پشتیبانی نموده و از کشتارها - نسل کشی ها و شهرک سازی های این رژیم حمایت کرده است. در دوره کنونی نیز اجرای طرح معامله قرن - انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس و عادی سازی روابط برخی کشورهای عربی با این رژیم (با واسطه گری و نقش مستقیم دولت آمریکا) از جمله مداخلات آشکاری بوده که آمریکا در منطقه و باوجود مخالفت بخش بزرگی از ملل منطقه انجام داده است. البته در حمایت از رژیم صهیونیستی، برخی کشورهای اروپایی نیز مستقیم یا غیرمستقیم به ایفای نقش میپردازند که در این نوشته به جهت عدم تفصیل مطلب، به آن نمیپردازیم.
?️ ممکن است تاسیس پایگاههای نظامی با وجود موافقت دولت های منطقه به خودیِ خود امر نادرستی به نظر نرسد و برخی معتقد باشند، تاسیس این پایگاه ها صرفا مربوط به قرارداد نظامی متقابل آمریکا (همچون برخی کشورهای دیگر) با کشور مقابل باشد و همانطوری که کشورها آزادند با کشورهای دیگر جهان، قرارداد اقتصادی منعقد کنند، به لحاظ نظامی نیز اجازه و حق این اقدام را داشته باشند که به کشورهای دیگر مجوز تاسیس پایگاه نظامی در کشور خود را بدهند، نظری که در نگاه اول شاید چندان نادرست نباشد اما آنگاه که برخی واقعیات و فکتهای بیرونی موجود در منطقه نیز درکنار وجود این پایگاه ها مورد بررسی گیرند، دیگر حضور نظامی آمریکاییها در منطقه آنچنان عادی و صرفا در قالب یک قرارداد نظامی ساده، جلوه نخواهدکرد. برخی از این واقعیات عبارتاست از:
۱. استفاده از پایگاه های نظامی فراتر از ماموریت مشخص آنان و جهت حمله به کشورهای دیگر: نمونه این اقدام را در سوریه و عراق شاهد بودیم. ترور سردار سلیمانی با استفاده از پایگاه های آمریکایی. این پایگاهها شامل پایگاه های نظامی آمریکا در عراق و برخی دیگر از کشورهای عربی میشد که از آنها برای ترور مقام ارشد نظامی ایران که با دعوت رسمی نخست وزیری عراق به آن کشور سفر کرده بود، استفاده شد. نمونه دیگری از این نوع اقدامات غیرقانونی را در جریان مداخله نظامی آمریکا در یمن میبینیم که گزارشهایی درمورد آن وجود دارد، از جمله:"طبق اعترافات قبلی وزارت دفاع آمریکا، این کشور نظامیانی در یمن مستقر کرده است تا از عملیات لجستیکی و اطلاعاتی ائتلاف و نیز تامین امنیت مرزهای سعودی حمایت کنند."
۲. کمک تسلیحاتی درجهت کشتار غیرنظامیان: با وجود آنکه به وضوح کشتار غیرنظامیان و محاصره شدید اقتصادی مردم یمن توسط عربستان سعودی برای جهانیان و ازجمله آمریکایی ها امری کاملا اثبات شده و روشن بوده است، اما آمریکا قراردادی نظامی به ارزش ۱۱۰ میلیارد دلار با عربستان منعقد نمود و متعهد به فروش انواع تسلیحات به این کشور شد. تسلیحاتی که قرار بود با استفاده از آنها مردم یمن به خاک و خون کشیده شوند. کمک های تسلیحاتی به رژیم صهیونیستی که بارها از سلاحهایش در جهت کشتار غیرنظامیان فلسطینی بهره برده نیز از نمونه های دیگر کمکهای ضد انسانی آمریکا به برخی رژیم های منطقه است. ناگفته نماند آمریکا خود به طور مستقیم نیز در طول چند سال اخیر اقدام به حملاتی در افغانستان و عراق کرده که در بسیاری از آنها تعداد بالایی از غیرنظامیان نیز کشته شده اند.
⭕با توجه به موارد فوق به وضوح در مییابیم که نحوه و میزان دخالت آمریکا در منطقه با نحوه و میزان دخالت قدرتهای دیگر متفاوت است. این بدان معنا نیست که قدرتهای دیگر جهانی، به دنبال منافع خود در این منطقه نیستند بلکه به آن معناست که آمریکا در قیاس با آنها حد بسیار گسترده تری از مداخلات آشکار - غیرقانونی و ضد انسانی را در منطقه انجام میدهد.(مداخلاتی که براساس مشاهدات عینی و عملی نیز قابل تایید و اثبات است.) و البته فراتر از صرف مداخله مستقیم خود آمریکا، این کشور به نوعی "رهبری و مدیریت" کلیه اقدامات جنگی متحدینش در حوزه های جنگ نظامی - اطلاعاتی - اقتصادی در منطقه را نیز عهده دار است.
ادامه دارد...