نخستین ماه سال قمری، محرم، ماهی است که در پوستهی ظاهر، آمیخته با سوگ و اشک است. در ادامهی آن ماه صفر نیز تداوم این سوگواریهاست و از این رو، به طور معمول و آنچنان که شایع است، "ربیع" یا "بهارِ قمری" و نیز مراسم های جشن و سرور برای مسلمانان و خصوصا شیعیان از سومین ماه قمری آغاز میشود.
گرچه محرم و صَفَر، ماههای حزن پیامبر(ص) و اهل بیت اوست، اما اگر علاقمند به ژرف بینی باشیم و از دیده ظاهر فراتر رویم، بدون آنکه بخواهیم صرفا شعار دهیم، محرم را نه فقط موعدی برای سوگواری و مراسم اشکی ساده، بیجهت و بیهدف، نه فقط اشک برای اشک و سوگواری برای سوگواری، بلکه سوگ و اشکی محرکِ شور و برانگیزانندهی احساساتی ظلم ستیز، عدالت خواه، ضد فساد و گناه از یک سو و افزایشگرِ معرفت، آگاهی و شعور حسینی از سوی دیگر مییابیم.
ازطرفی، اشکِ هدفمند برای حسین(ع) در همه اوقاتِ سال و به خصوص ماه محرم، اشکی است که ذهن و روان، روح و قلب آدمی را سبک میکند، این اشک، سربار آدمی نبوده بلکه چون آبی، ناخالصیها، گرههای ذهنی و افکار و احساسات مشوش و بعضا بیهدفِ دنیازده او را از ذهن و قلبش زدوده و پاکی، صفا و هدفمندیِ مداومِ بعد از اشک به او اعطا میکند. البته امتداد و تداوم این خصائص مثبت بستگی به خود شخص نیز دارد:
میتواند با عزم و اراده او برای همیشه در وجودش بماند. یا آنکه میتواند تنها محدود به ایام مراسم و سوگواری بوده و پس از آن دوباره با دنیازدگی، ناخالصیها، ریاکاریها، دروغها و زشتی ها جایگزین گردد.
چنانچه باور داشته باشیم بهار حقیقی برای انسان، اوقاتی است که دعای شریف: "یا مُقَلّب القلوب و الابصار یا مُدَبّر اللّیل و النهار یا مُحَوّل الحَول و الاحوال حَوِّل حالَنا الی احسن الحال" در زیستش عینیت و تجلی مییابد، آیا محرم نیز نمیتواند بهاری از بهارهای زیست آدمی باشد؟
احساسِ خلوص، پاکی و بیریایی، قطع وابستگیها به روزمرگیهای دائمی دنیا و رو آوردن به الگوی از دنیا دل بریدن، احساس تقابل دربرابر یزیدیان و ظالمان و همدردی و همدلی با حسینیان و مظلومان و نیز سوگواری برای مظلومیتِ قهرمانان عاشورا از یک سو و برانگیخته شدن امید به یاری صالحان و نیز امام زمانِ خویش در آینده از سوی دیگر، چیزی جز همان تحویلِ حال به نیکوحالی نیست که بهارسازِ زندگی انسان میتواند باشد.
تردیدی نیست که این نیکوحالی به شکل ملموسی در شهر محرم جلوه میکند و از همین رو آن را به ربیعِ دلهای محبین اهل بیت(ع) مبدل مینماید؛ سوگ و اشک این ماه، مقدمه و آغازیست بر تحولی ثبات بخش که زندگی انسان را -به شرط انگیزه و توجه خود او- تحت تاثیر قرار میدهد و عامل نشاطِ روحی در ماهها و سالهای بعد زندگیاش میگردد، هرچند آنانکه از دور و با نگاه ظاهر به این مسئله مینگرند، همانانکه قلب و روح و روانشان، آنچنان که باید معطر به عطر های زیبای حسینی نگشته و "حالِ نیکوی پس از اشکهای محرم" را تجربه نکردهاند، جز سیاهی و غم یا شور ظاهری چیزی دیگر نبینند و از دریچهی آن نگاهِ محدود، عزاداران حسینی و عزای آنان را به قضاوتی ناصواب و تیره نشینند!