تقریباً در سال هشتاد و سه بود که من در روزنامهای ،مطلبی از یک نویسنده خارجی را میخواندم. این نویسنده خارجی ادعا کرده بود که در آیندهای نزدیک هر کسی یک استودیوی خبری خواهد داشت و در ادامه نوشته این نویسنده خارجی ذکر کرده بود که این استودیوی خبری میتواند استودیویی هنری نیز باشد و یا استودیویی از مطالب علمی و ...این نویسنده بهواقع شبکههای اجتماعی امروزی را پیشبینی کرده بود
شبکههای اجتماعی با شعارهای زیبایی تشکیل شدند. فیسبوک شعار میداد که با این شبکه اجتماعی ارتباط بیشتری با دوستان خود خواهیم داشت و یا توییتر ادعا میکرد که کارهای واجب خود را با یک سطر نوشته میتوانید به دوستان خود اطلاع دهید و یا شبکه اجتماعی اینستاگرام همیشه توصیه داشت که دیگر صحنهای از لحظات دلچسب را از دست نخواهید داد. میتوانید همیشه آن را در نوار زمان ثبت کنیم و هزاران شعار فریبنده دیگر
وضعیت شبکههای اجتماعی هماکنون بسیار تاسفبار است. قابلذکر اینکه آثار مثبت آن را رد نمیکنیم ولی شما نیز بهخوبی میدانید که اخبار جعلی از شبکههای اجتماعی پرطرفدار نشر میشوند و یا اینکه اینستاگرام مأمنی برای افراد خودشیفته شده و باعث افسردگی افراد زیادی میشود چون آنها با استفاده از این شبکه اجتماعی عمیقتر به تنهایی خود فرو میروند و چهبسا آثار زیانبار روانی بر جسم و روح آنان بیشتر میشود.دیگر شبکههای اجتماعی هم داستانی به همینگونه دارند یعنی آثار زیانبار آنها در مقابل اثرات مثبتشان درخشش بیشتری دارد. افرادی که از لحاظ رفتاری مشکل دارند با ساخت شناسه های جعلی که بهراحتی خوردن یک لیوان آب است ، اهداف خود را در شبکههای اجتماعی بهراحتی دنبال میکنند. چنین آدمهایی که از لحاظ روحی نیز مشکلات زیادی دارند،در جامعه برای انجام اعمال جنایتکارانه شان دستشان بستهاست. این در حالی است که این افراد در شبکههای اجتماعی دست بازتر و جسارت بیشتری دارند .
گسترش تجارتهای غیرقانونی که همیشه در بستر شبکههای اجتماعی میباشد، بیشتر شدن اعمال مجرمانه در جامعه توسط همین شبکههای اجتماعی و شیوع انواع کلاهبرداریها از طریق استفاده از این شبکه اجتماعی، سوژه ای معمولی در دوران حاضر است .
در وضع بهوجودآمده همهمان نقش داریم.چه آنهایی که این نرمافزارها را نوشتند چه آنهایی که این بسترها را گسترش دادند و من و شما که هماکنون نیز از این بسترها برای رساندن نظرات خود استفاده میکنیم. وقتیکه در خلوت یا زمانیکه بیکاری در شبکه اجتماعی خاصی بهدنبال علایق غیراخلاقی خود هستیم و یا اینکه از شبکهی اجتماعی برای جستجوی نامتعارف در وب استفاده میکنیم و یا اینکه موضوعی را به قصد افزایش بازدید و یا افزایش دنبال کنندهها در اینترنت نشر میدهیم ، خود راه وقوع چنین مشکلاتی را هموار میکنیم.
این استدلال وجود دارد که در آیندهای نزدیک سیستمهای حاکم از وضع بهوجودآمده نگران میشوند و این نگرانی را با اعمال محدودیتها و یا کنترلهای شدید رفع میکنند. در چنین حالتی تنها گزینهای که در مقابل این شبکههای اجتماعی هست منسوخ شدن میباشد .یعنی اصلیترین گزینهای که باعث اشاعه این سرویسها میشود آزادی بیحد و حصر کاربران آن است و وقتیکه دولت این کنترل را بدست گرفت ، دیگر مزیت این شبکههای اجتماعی از بین میرود. تنها گزینهای که باقی میماند منسوخ شدن این شبکههای اجتماعی است . دیگر کسی بهدنبال استفاده از این شبکهها نخواهد رفت. دوست ندارم اخبار ناامیدکنندهای در مورد این موضوعات به شما بدهم .بهتر است خط نوشته را در مورد راهحلها و نتایج احتمالی این وقایع ادامه دهیم. بهکارگیری ابزارهایی برای خود کنترلی کاربران و یا اینکه ثبت شکایات از مطالب و یا تصاویر و فیلمهایی که از طرف کاربران پخش میشود ، نمونهای از اصلاح این الگوهای رفتاری جدید است .یعنی سرویسدهندگان این شبکهها سعی میکنند که کاربران کنترل بیشتری بر رفتار خود داشته باشند .بدینمنظور امکاناتی برای ثبت شکایات و یا در اصطلاح ریپورت کردن بعضی کاربران و محتواهای تولیدی آنها در نظر گرفته میشود. با ادامه چنین الگوهایی در آینده شبکههای اجتماعی پاکتری خواهیم داشت. شبکههایی که وقوع جرم و یا بسترسازی جنایات در آنها دیگر احتمالی ضعیف میباشد.
شبکههای اجتماعی درحالحاضر بهسرعت بر پخش و اشتراکگذاری دادهها اثر میگذارند. روشهای زندگی و یا شیوههایی صنعتی در تولید و یا راههای آموزشهای نوین برای دانشآموزان و هزاران مثال دیگر بهسرعت در کل جهان پخش میشود . این باعث بهرهوری بیشتر میشود. بهرهوری بیشتر باعث کم شدن زمان فعالیت و استراحت بیشتر برای انسان میشود. یعنی شبکههای اجتماعی و گسترش فعالیت در آنها باعث به وجود آمدن وقت اضافی برای کل کاربران میشود. کاربری که برای خرید قرار بود یک ساعتی را در بازار چرخ بزند از طریق شبکه اجتماعی کمترین قیمت و بهترین کیفیت را در پنج دقیقه پیدا کرده و میخرد .استراحت بیشتر و زمان فراغت بیشتر چاقوی دولبهای است .احتمالاً در این زمان اضافی به اعتلای فرهنگ خود تلاش کنیم و یا بهاحتمال قویتر به داشتن امکاناتی لوکس و سرگرمیهای لوکس در این زمان فراغت بهدستآمده بیندیشیم. که مخربترین چیزها درطول تاریخ از همین حس بشر بوجودآمده است. این پرسش که بیشتر از این چگونه میتوانم لذت ببرم؟؟ اگر ابناء بشر در این فراغت بدستآمده چنین فکر کنند یعنی در پیدا کردن راههای لذت بیشتر در این فراغت بهدستآمده فکر کنند مخربترین آثار به وقوع خواهد پیوست. این اعمال مثل یک دومینو قطعه قطعه تمدن و میراث گذشتگان را فرو خواهد ریخت. در ابتدا انسانهای زیادی بیکار خواهند شد. این بیکاران دوباره به چرخه مشکلات خواهم افزود و امکان دارد انقلابات خونین در سراسر جهان به وقوع پیوندد .انقلاباتی که کنشگران آن هدفی جز به رسیدن حق مساوی در سهیم شدن از این لذایذ ندارد. یعنی برای آزادی و یا کسب نان انقلاب نمیکنند .بلکه از تقسیم ناعادلانه زمینه لذت ناراضی هستمند.دیگر آرمانها فرق میکند. آرمانهایی که تعدادی خود را فدای رسیدن به آن میکردند تا بازماندگانشان به اهدافی که خود با آن دست نیافتهاند دست یابند،دیگر افسانه ای بیش نخواهد بود.کنشگران در انقلابات جدید فاقد این الگوها و این آرمانها هستند. هرکسی برای خودش انقلاب میکند که نتیجه خونبارتر و مخربتری خواهد داشت
و آخر کلام اینکه نمیخواهم خوانندگان از خواندن این مقاله ناامید شوند. ولی متأسفانه شبکههای اجتماعی زمینه را برای نابودی تمدن حاضر فراهم میکنند. با یک حساب سرانگشتی میتوان چنین وقایعی را پیشبینی کرد قابلذکر اینکه احتمال دیگری نیز ممکن است به وقوع بپیوندد یعنی دولتها و بهخصوص دولتهای منتخب ، تغییراتی در الگوی استفاده و یا الگوی اشاعه این شبکههای اجتماعی بدهند. به این روش که مانع گسترش آنها در سمت ایجاد راحتی و سکون در جوامع باشند .یعنی باعث گسترش شبکههای اجتماعی در سمت ایجاد فعالیت و آثاری خوب برای ملتهایشان باشند. که این نیز احتمال ضعیفی است چون دولتها بهخصوص دولتهای کنونی به چنین تعصباتی ضمیمه نیستند.دولتهایی که هدفشان به بند کشیدن بیشترین افراد است و هدفی جز به افزایش امتیازات خود ندارند.چنین دولتهایی مصبب اصلی و پشتیبان بلقوه وضع کنونی جهان هستند.این نوشته را دست به دست کنید تا بلکه به گوش حاکمان ایران نیز برسد تا بلکه مردم این ملک از این وقایع آسیب کمتری ببیند فعلا در صبحدم زندگی اینترنتی هستیم...
گسترش خدمات انلاین،فروشگاههای اینترنتی ،اینترنت اشیاء و ... هنوز از ظرفیت کامل خود استفاده نمیکنند.اگر این تکامل و بروزرسانی ها در مسیر درست و قانونمند پیش روند،در اینده زندگی خوبی برای بشر فراهم خواهد اورد.دیگر ترافیک،مصرف سوخت،دردسر های افزایش جمعیت و هزاران مشکل کنونی حل خواهد شد.
البته در نظر بگیرید که این یک روی سکه میباشد.متاسفانه روی دیگر سکه درست بر عکس این خواهد بود.همان طور که در اوایل تاریخ جدید،طلوعی در علم را در یونان شاهد بودیم.در ادامه این طلوع به سیاهی قرون وسطی رسید.بشر در ان دوران صفحات ننگینی را در تاریخ ثبت کرد.امید است که تکرار نشود......ارادتمند شما وحید رحیمی
(سایت بنده)tabvar.ir