بلندشدنِ دوباره برای سنگین وزن ها سخت تر است.
متن زیر که یادداشت دوست ارجمند جناب دکتر بهرام تهرانی هست در این خصوص خواندنی است. دکتر تهرانی که جزء فارغ التحصیلان دانشگاههای ژاپن هستند سالهاست که در مرکز تحقیق و توسعه تویوتا (قلب توسعه فن آوری تویوتا) مشغول به کار هستند. این دست تحلیل ها از جهت اینکه از سوی افرادی است که مستقیماً با بدنه صنعت ژاپن درگیر هستند، خواندنی تر است.
یادداشت
ترَک در شمشیر سامورایی
ژاپن باخت و تمام شد! این شعاری است که اخیرا از همکاران و دوستانِ ژاپنی خود زیاد میشنوم. حقیقت این است که ژاپن بسیاری از بازارهایِ پرسود خود را از دست داده و وضعیت بسیاری از شرکتهای آن اسفناک است! "سونی" پرآوازه، که زمانی به داشتن یکی از محصولات آن افتخار میکردیم هم اکنون فقط از طریق فروش بازی و توزیع فیلم، به سختی روزگار میگذراند و عملاً شرکتی ورشکسته است.
علت غول شدن اقتصاد ژاپن، تولید ارزان و انبوه و سود بالای فروش بود. حدود ۴۵ سال قبل، شرکتهای ژاپنی با سرقت تکنولوژیهای متوسطی مانند خودرو، وسایل برقی و ... از اروپا و آمریکا از یکسو و از سویی دیگر با استثمار کارمندان (حقوقهای پایین و ساعات کار بالا) توانستند هزینه هایِ تولید را بشدت پایین آورده و بازارهای دنیا را تسخیر کنند. با فروش و سود فراوان (گاهی قیمت فروش به دهها برابر هزینه تمام شده میرسد! مثلاً هزینه ساخت یک لکسوس ۳۵۰ میلیون تومانی، حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان برای تویوتا است!) توانستند سرمایه زیادی انباشته کنند (بسیاری از شرکتهای ژاپنی هم اکنون از آن سرمایه ارتزاق میکنند که البته کفگیر به ته دیگ رسیده است)!
ولی از حدود ۲۰ سال قبل شرکتهای کره ای و اخیراً چینی، با بکارگیری روشهایی مشابهِ شرکتهای ژاپنی، توانستند تولید بمراتب ارزانتری داشته و گام به گام در حال شکست و عقب راندن شرکتهای ژاپنی از بازارهای دنیا هستند !
امروزه تکنولوژیهای تولید با کیفیت و ارزان وسایل برقی، خودرو و غیره امر پیچیده و پنهانی نیست و میتوان با مدیریتی منسجم و انضباط پادگانی، تولید کننده بسیار خوبی برای این محصولات بود (مانند شرکتهای چینی که در زمانی بسیار کوتاه سازنده همه نوع محصولات شده اند).
پی نوشت:
برخی تحلیلگران بر این باورند که ژاپنی ها به دلیلِ سابقه آشنایی با روشهایِ بازاریابی و همچنین داشتن زیرساخت ها و کارخانه های بسیار قوی، از این شرایط عبور خواهند کرد و در اصطلاح دود از کنده بلند می شود و اکنون آتش زیر خاکسترند. ولی برخی دیگر (همچون یادداشت فوق دکتر تهرانی) معتقدند رقابت ها به قدری تنگ و نفسگیر است که به سرعت زمین می خوری و بعد از ورشکست شدن ، بلند شدنِ دوباره برای یک غول آسان نخواهد بود.