بابای طاها
بابای طاها
خواندن ۱۷ دقیقه·۳ سال پیش

با متخصصان یافتن "سوراخ دعا" آشنا شویم : پدیده ای بنام مهرشاد سهیلی!

پدیده ای بنام مهرشاد سهیلی | دهه هشتادی | کارشناس نخبه و فوق تخصص یافتن سوراخ دعا
پدیده ای بنام مهرشاد سهیلی | دهه هشتادی | کارشناس نخبه و فوق تخصص یافتن سوراخ دعا


به نقل از روزآروز و به قلم فاطمه کریمخان در جهان توئیتر، گاهی «سَم» جدید می‌آورند. «سم»،‌ کنایه از اتفاقات عجیب یا اظهارات غریبی است که برای پدید آوردن‌ یا گفتن‌شان باید چیزی در حد مخدر مصرف شده باشد. مهرشاد سهیلی یکی از این سم‌های جدید بود که بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری امسال توجه کاربران توئیتر را به خود جلب کرد. در شرایطی که مراجع عظام، شخصیت‌های عالی‌رتبه نظام، و سران کشورها برای مقامات سیاسی تازه کشورها پیام تبریک می‌فرستند، صدور پیام تبریک از طرف یک نوجوان ۱۷ ساله به رئیس‌جمهور منتخب آن هم با عنوان «فرمانده قرارگاه حضرت ولی‌عصر» در نوع خودش چشم‌گیر بود.

هم فرمانده «قرارگاه حضرت ولی‌عصر» بود، هم مدیر «موسسه حضرت ولی‌عصر» و هم مدیر «موسسه امام صادق». همه این‌ها بود و تازه متولد ۱۳۸۳ در ایلام بود. یعنی حتی اگر در زمان تولد هم نامش را در ردیف نیروهای نظامی می‌نوشتند باز در این سن و سال نمی‌توانست به «فرماندهی» برسد و با لباس خاکی این طرف و آن طرف عکس یادگاری بگیرد. به نظر می‌رسید کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه باشد. وقتی کاربران، ردِ این سم جدید را گرفتند، خبرهای او در خبرگزاری‌های نزدیک به نهادهای نظامی یکی یکی پاک شد. ماجرا مشکوک‌تر شد.

داستان پسری می‌دانست کارها در ایران چگونه انجام می‌شود
اولین خبری که در مورد او منتشر شده مربوط به ۷ شهریور ۱۳۹۸ است. تسنیم از قم گزارش می‌دهد در سومین جشنواره‌ی «کرامت و آیین تجلیل از خادمان سفیران کریمه» از «نوجوان‌ترین نماینده سفیر خادمان حرم حضرت معصومه (س)» تجلیل شده؛ از جمله برنامه‌های نمایشی که برای انس نوجوانان با ارزش‌های معنوی و کارِ گروهی اجرا می‌شود. اما برای مهرشاد سهیلی اینْ شروع دو سال پر فراز و نشیب در آغاز ۱۵سالگی است!

فارس ایلام در ۲۵ آذر ۹۸ گزارش دیگری از او منتشر می‌کند و می‌نویسد او در محله‌اش موسسه فرهنگی ثبت کرده و تلاش می‌کند به محرومان و نیازمندان کمک کند. در این گزارش ادعا شده که سهیلی فعالیت فرهنگی خود را از ۱۱ سالگی آغاز کرده و مورد حمایت فرماندار موسیان در استان ایلام بوده است. این که یک کودک ۱۱ساله در محله خود چطور توانسته یک «موسسه» به «ثبت» برساند مورد توجه کسی قرار نگرفته بود.


در سال ۹۶ در حالی که تنها ۱۳ سال دارد با ارسال نامه‌ای روی سربرگ موسسه‌ای به نام موسسه حضرت مهدی از آیت‌الله مکارم شیرازی در خواست ملاقات می‌کند و درخواستش پذیرفته می‌شود! با همین شیوه به دیدار آیت‌الله شبیری زنجانی و برخی دیگر از مراجع ساکن در قم هم می‌رود. معلوم نیست مراجع قم چرا دعوت یک جوان ۱۳ ساله راپذیرفته‌اند اما آن با دنبال کردن داستان متوجه می‌شوید که آن جوان ۱۳ ساله به خوبی می‌دانسته کارها در ایران چگونه انجام می‌شود و برای انجام کارها حتماً دیدار با یک یا چند مرجع لازم است. این تازه اول یک داستان طولانی ست.

بعد از این دیدارها، خبر دیگری منتشر می‌شود که می‌گوید ۲۸ بهمن ۹۸، کتاب زندگی‌نامه سهیلی که توسط نعمت‌الله داوودیان و خبرگزاری ایرنا جمع‌آوری و چاپ شده. در اخبار بعدی در مورد سهیلی آمده است که «کتاب زندگی‌نامه مهرشاد سهیلی در مراسمی با حضور آیت‌الله مصباح یزدی رونمایی شد». سهیلی که با عنوان مدیر موسسه حضرت مهدی به دیدار آیت‌الله مصباح می‌رود و در جریان رونمایی از کتاب زندگی‌نامه‌اش در حالی که تنها ۱۵ سال سن دارد در مورد موسسه تحت مدیریتش می‌گوید۷۰ نفر به صورت افتخاری در این موسسه کار می‌کنند. سهیلی در دیدار با آیت‌الله مصباح گفته که کار موسسه حضرت مهدی تهیه بسته‌های حمایتی، کمک به زوج‌های جوان و برگزاری کلاس‌های قرآنی و آموزشی در مدارس و مساجد است. در اسفند ۹۸، خبرگزاری شبستان گزارش می‌دهد «انتشارات زانا» از کتاب زندگی‌نامه سهیلی دو هزار نسخه چاپ کرده است.

از این جا به بعد عمده اخباری که در مورد سهیلی وجود دارد، درباره حضور او در جشنواره‌ها و مراسمات تبلیغاتی و معرفی شدن به عنوان جوان‌ترین نوجوان فعال فرهنگی کشور است.

اولین بار در ۵ اردیبهشت ۹۹ و در خبرگزاری ایلنا، سهیلی با عنوان «فرمانده قرارگاه فرهنگی جهادی حضرت مهدی» بسیج سازندگی سپاه حضرت محمد معرفی می‌شود و با همین عنوان در دو برنامه تلویزیونی – یکی در شبکه یک و دیگری در شبکه سه- ظاهر می‌شود.

در شهریور ۹۹، با همین عنوان با آیت‌الله اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه سرار کشور دیدار می‌کند و با همین عنوانِ «فرمانده قرارگاه فرهنگی جهادی حضرت مهدی (عج) بسیج سازندگی سپاه محمد رسول‌الله (ص) تهران» به فعالیت ادامه می‌دهد.

دیدارها و انتشار گزارش در مورد این فرمانده خود‌خوانده که در سال ۹۹ تازه ۱۷ ساله شده بود در رسانه‌هایی از جمله فارس، تسنیم، برنا، موج، راه دانا، و بسیاری رسانه‌های دیگر ادامه پیدا می‌کند و به هیچ عنوان محدود به مراجع شیعه نمی‌ماند و به مدیران بانکی و بازیگران سینما و تلویزیون، خواننده‌ها و بازیکنان فوتبال هم می‌رسد.



در آبان ۹۹ امام جمعه آذربایجان شرقی و استاندار ایلام از او تقدیر می‌کنند که اخبار آن در برنا منتشر شده. یکی دیگر از کسانی که خبری در مورد تقدیر او از سهیلی منتشر شده مهری طالبی دارستانی یکی از مسوولان وقت معاونت فرهنگی سپاه است که اخیرا خبر تقدیر را تکذیب کرده و گفته از رسانه‌هایی که آن را منتشر کردند شکایت می‌کند.

در زمستان سال گذشته یک حساب توییتری منتسب به سهیلی با عکس او، می‌نویسد که «قصد دارم مدتی از کار فاصله بگیرم و به تحصیل بپردازم». اما با نزدیک شدن انتخابات اوضاع تغییر می‌‌کند. در ۱۱ خرداد ۱۴۰۰، خبری به نقل از هادی ثروتی، رئیس حزب یاران انقلاب اسلامی، منتشر می‌شود که در آن ادعا شده است آقای ثروتی برای فرمانده قرارگاه حضرت مهدی که هنوز حتی به سن قانونی برای رای دادن نرسیده، حکم مسئول ستاد جوانان آقای رئیسی در قم صادر کرده است. ثروتی از اعضای ستاد زریبافان بود که پیش از اعلام تائيدصلاحیت‌ها به نفع آقای رییسی کنار رفت. در پی انتشار خبر صدور این حکم از طرف زریبافان، سهیلی در ساختمانی که گفته می‌شود متعلق به تشکیلات ستاد زریبافان بوده با عنوان مدیر موسسه امام صادق یک نشست مطبوعاتی ترتیب می‌دهد و در آن بیانیه‌ای در حمایت از رییسی قرائت می‌کند. در این نشست خبری به روزنامه‌نگاران حاضر که از تصاویر منتشر شده مشخص است بیش از ده نفر هستند و برخی حاضران در جلسه شمار آنها را سی نفر می‌دانند، کارت‌های هدیه ۲۰۰ هزار تومانی اهدا می‌شود. دفتر خبرگزاری فارس در استان قم این برنامه را با لوگوی خودش و به صورتی متنی و تصویری پوشش می‌دهد.

پس از پیروزی ابراهیم رییسی در انتخابات ۱۴۰۰، مهرشاد سهیلی با انتشار پیامی پیروزی او را تبریک می‌گوید و تبدیل به چهره‌ی تازه توییتر فارسی می‌شود.

پیگیری سرنخ‌ها
موسسه فرهنگی حضرت مهدی، قرارگاه حضرت مهدی و اخیراً هم موسسه فرهنگی امام صادق، سه عنوانی است که آقای سهیلی از آن‌ها در مناسبت‌های مختلف استفاده می‌کند. معلوم است که جایی به نام موسسه فرهنگی حضرت مهدی یا امام صادق وجود خارجی ندارند یا اگر وجود دارند که مهرشاد سهیلی نمی‌توانسته ثبت‌کننده آن‌ها باشد؛ آن‌هم به یک دلیل ساده: او به سن قانونی برای انجام کارهای قانونی در این زمینه نرسیده است.

ثبت گروه جهادی اما در عوض، کار ساده‌ای است. بسیج سازندگی سپاه محمد رسول‌الله سامانه‌ای برای ثبت‌نام گروه‌های جهادی دارد که در آن هر کسی می‌تواند هر عنوانی را برای نام‌گذاری گروه جهادی خود انتخاب کند و از قرار معلوم مهرشاد سهیلی هم گروه جهادیش را در این سامانه ثبت کرده است. روشن است که انتخاب نام «قرارگاه» و بعد از آن اطلاق عنوان «فرمانده قرارگاه» به سهیلی اذهان را به سرعت از یک فعالیت خودجوش بسیجی به سمت یک سازمان نظامی منحرف می‌کند و این همان کاری است که سهیلی انجام داده. معلوم نیست چه نهادی بر ثبت و فعالیت گروه‌های جهادی نظارت می‌کند.

شهردار شهر موسیان در گفت‌و گویی که برای این گزارش انجام شد در آغاز مدعی بود که سهیلی «برای قرارگاه کار می‌کند و روابطی دارد.» و در پاسخ به این سوال که او برای «کدام قرارگاه» کار می‌کند؟ چه حکمی از چه کسی گرفته؟ و چه روابطی دارد می گوید: «به هر حال او توانسته سردار یزدی را به موسیان بیاورد و سه بار هم مهران رجبی را به موسیان آورده» به نظر می‌آید روابطی دارد نه؟ شهردار موسیان همچنین می‌گوید سهیلی توانسته با روابطی که دارد برای مردم کمک جمع کند اما از معرفی کسانی که این کمک‌ها را که مستقیما توسط خود سهیلی دریافت و توزیع شده گرفته باشند سر باز می‌زند و تاکید می‌کند که «برخوردها با سهیلی سیاسی است و هیچ‌کس نمی‌خواهد این نوجوان کوشا مطرح شود». این ادعا در حالی مطرح می‌شود که بسیاری از چهره‌های سیاسی از استاندار و فرماندار گرفته تا ائمه جمعه در تعداد قابل ملاحظه‌ای از شهرهای بزرگ و کوچک سهیلی را به حضور پذیرفته و در مورد این دیدارها و دریافت تقدیرنامه توسط سهیلی اخباری هم منتشر شده است.

سهیلی در رونمایی کتاب زندگی‌نامه‌اش در حضور آیت‌الله مصباح ادعا کرده که ۷۰ نفر با او همکاری داوطلبانه دارند. اما هیچ‌جا اسامی این افراد منتشر نشده و تلاش‌ها برای پیدا کردن مرتبطین به این موسسه و صحبت با آنها به جایی نمی‌رسد. رحیمی، شهردار موسیان می‌گوید همه‌ی کاری که سهیلی انجام می‌دهد در یک اتاق از خانه‌ی پدری‌‌اش در موسیان انجام می‌شود که دری مستقل به بیرون از خانه دارد.

به سراغ سرنخ‌های دیگر می‌روم. چون کار سهیلی فرهنگی بوده، سراغ وزارت ارشاد می‌روم. آقای قیطانی، معاون فرهنگی و رسانه‌ای اداره ارشاد استان ایلام، در مورد سهیلی می‌گوید «این نوجوان سال گذشته به اداره ارشاد گفته اسامی و مشخصات هنرمندان این استان را در اختیار او بگذارند تا از محل کمک‌هایی که جمع می‌کند به آنها مبالغی را پرداخت کند اما این پرداخت‌ها هرگز صورت نگرفته است.»

سرنخ کتاب زندگی‌نامه‌اش را پی می‌گیرم. در خبرها آمده بود که کتاب زندگی‌نامه سهیلی توسط نعمت‌الله داوودیان و خبرگزاری ایرنا جمع‌آوری و چاپ شده. وقتی با معصومه امیدی، مدیر دفتر ایرنا در استان ایلام، تماس می‌گیرم و از این خبر می‌پرسم، می‌گوید از وجود چنین کتابی اطلاع ندارد. نعمت‌الله داوودیان، شاعر ساکن ایلام، هم در مورد کتابی که نوشته به من می‌گوید شخص معممی به نام «آقای بهشتی» که در قم ساکن است با او تماس گرفته و از او خواسته در ازای سه میلیون تومان، کتابی در مورد سهیلی بنویسد: «سهیلی هم دوست و روابط آنچنانی نداشت که بتوانم در مورد آن بنویسم، با همان دفاتر مراجع تماس گرفتم و با مسئولان این دفاتر در مورد سهیلی صحبت کردم و در نهایت متنی حدود ۷۰ صفحه‌ای تنظیم کرده و تحویل دادم اما پولم را پرداخت نکردند. به جای ۳ میلیون تومان، ۷۰۰ هزار تومان به من دادند آن هم زمانی که من تهدید کردم برای گرفتن طلبم به قم خواهم رفت.» در پاسخ به این سئوالم که آقای بهشتی کیست و چه منابع و روابطی دارد یا برای کجا کار می‌کند، آقای داوودیان می‌گوید اطلاعی ندارد. او همچنین درمورد خود سهیلی هم می‌گوید: «من هنوز نمی‌دانم شغل او چیست یا دقیقاً چه کار می‌کند یا چطور موسسه‌ای ثبت کرده، اما می‌دانم که با همین عنوان که با دفتر مراجع ارتباط دارد مثلاً به دیدار شهردار می‌رود و از او برای موسسه‌اش کمک می‌گیرد. من چندبار هم پرسیدم که بالاخره به من نشان بدهید که شما به چه کسانی کمک کرده‌اید اما افرادی را که از این موسسه کمک گرفته‌اند هم پیدا نکردم». معلوم می‌شود مهرشاد جوان اعتبار دیدار با مراجع را درست نقد کرده است.

در خبر دیگری آمده بود که کتاب زندگی‌نامه او را نشر زانا منتشر کرده است. انتشارات زانا متعلق به ظاهر سارایی است که در ایلام ساکن است و در یک وبلاگ (http://zaanaapub.blogfa.com/) در مورد فعالیت‌های این انتشارات اطلاع‌رسانی می‌کند. آقای سارایی درباره این موضوع می‌گوید هر چند «انتشارات بدون عقد قرارداد با سفارش‌دهندهٔ کتابْ کارهای قانونی برای انتشار کتاب را انجام داد و مجوز آن را از وزارت ارشاد گرفته، اما آقای بهشتی که در تماس و سفارش کتاب خودش را از مرتبطین به دفتر آقای مصباح معرفی کرده، در ادامه برای پرداخت هزینه‌ی چاپ و پخش کتاب با دفتر انتشارات تماس نگرفته است.» آقای سارایی می‌گوید آقای بهشتی را ندیده، و خبر انتشار کتاب که در خبرگزاری شبستان منتشر شده هم کذب است.

یکی از اقداماتی که آقای سهیلی سند آن را به نام خودش زده «رزمآیش کمک مومنانه» است که در واقع برنامه‌ای برای توزیع اقلام معیشتی در ۱۳ استان بوده که با جمع‌آوری کمک‌های مالی از نهاد‌های مختلف از جمله همراه اول، ایرانسل و برخی دیگر از نهادها انجام شده. رحیمی، شهردار شهر موسیان، می‌گوید «سهیلی با ارتباطات خودش برای برگزاری این رزمایش تلاش کرده و با کمک خیرین اقلام غذایی به مردم رسانده است.» این در حالی است که این رزمایش سراسری بوده و با سازمان‌دهی نهاد‌های بالادستی انجام شده است. روابط‌عمومی همراه اول که بسته‌های آن در این رزمایش زیر پارچه‌نوشته‌هایی با عنوان «قرار گاه حضرت مهدی» توزیع شده به من می‌گوید: «همراه اول بنا به مسوولیت اجتماعی‌اش به یک‌سری فعالیت‌های خیرخواهانه کمک می‌کند، اما این شرکت با افراد قرارداد اعطای کمک نمی‌بندد، هر چند از برخی سازمان‌ها و نهاد‌ها برای توزیع کمک‌هایش استفاده می‌کند.» در هر صورت، سهیلی بعد از این رزمایش با صدور پیامی از مدیرعامل همراه اول بابت اهدای کمک به رزمایش تقدیر می‌کند!

نکته دیگر فعالیت سهیلی در جهت حمایت از ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست‌جمهوری است. پیش از انتخابات اخباری منتشر شد که در آن ادعا شده بود مهرشاد سهیلی توسط هادی ثروتی رییس ستاد جوانان آقای رییسی در قم شده است. یکی از نزدیکان ستاد و دفتر آقای رییسی ضمن تکذیب هر نوع رابطه‌ا‌ی میان سهیلی و رییسی یا ستاد او می‌گوید آقای رییسی هیچ ستاد متمرکزی در کشور نداشته و عده‌ زیادی بدون هماهنگی و ارتباط تشکیلاتی با وی برای خودشان و دیگران احکام فراوانی صادر کرده‌اند که برخی از آنها دارای پرونده‌های مالی هم بوده‌اند اما هیچ یک از این افراد به ستاد یا دفتر آقای رییسی ارتباطی ندارند.

هادی ثروتی هم در مورد خبری که از قول منتشر شده می‌گوید: «من تنها برای روسای ستادهای استانی در ۳۱ استان کشور حکم صادر کرده‌ام و ادعای سهیلی در مورد این که از من حکمی گرفته و مسوول ستادی در قم شده کذب است. علاوه بر این که من او را نمی شناسم. لازمه عضویت در حزب [یاران انقلاب اسلامی] این است که افراد به سن قانونی رسیده باشند و طبعا برای کسی که به سن قانونی نرسیده حکمی صادر نکرده‌ام» آقای ثروتی همچنین تاکید می‌کند که در مورد ادعای کذب مطرح شده اقدام قضایی صورت خواهد گرفت. تا اینجای کار هیچ کس، مهرشاد سهیلی را گردن نمی‌گیرد.

همزمان با قرار گرفتن مهرشاد سهیلی در مرکز توجهات، سایت‌های خبری مثل فارس و تسنیم یکی یکی اخبار مربوط به او را از خروجی‌های خود حذف می‌کنند. معلوم نیست که این همه خبر از او چگونه به این خبرگزاری‌ها راه‌ یافته است.

برخی رسانه‌ها می‌گویند آنچه در مورد او منتشر کرده‌اند رپورتاژ و با دریافت پول بوده. دفتر محلی یکی از  خبرگزاری‌هایی که تعداد قابل ملاحظه‌ای خبر و گزارش در مورد مهرشاد سهیلی منتشر کرده، بعد از حذف این اخبار ادعا کرده حامی مالی سهیلی که برای انتشار این اخبار پول پرداخت کرده شرکت همراه اول بوده است. همراه اول ضمن تکذیب این ادعا می‌گوید اصولاً نماینده‌ای در استان‌ها ندارد و طرف قرارداد افراد قرار نمی‌گیرد و وعده داده است که ادعای پرداخت پول برای انتشار اخبار سهیلی را از مسیر حقوقی پیگیری کند.

مدیر یکی دیگر از رسانه‌هایی که تعداد قابل ملاحظه‌ای خبر در مورد مهرشاد سهیلی منتشر کرده -و بعداً همه‌ی آنها را حذف کرده- در مورد مطرح شدن این چهره می‌گوید: «این نوجوان از مدت‌ها قبل به طریقی شماره من را پیدا کرده بود مرتباً اخباری در مورد فعالیت خودش برای من ارسال می‌کرد. من چند بار اجازه دادم این اخبار منتشر شود منتهی بعد از آن، انتشار اخبار در سایت تهران را منع کردم درحالی که این نوجوان احتمالاً با ارتباط‌های دیگری توانسته بود با مدیران سایت در شهرستان تماس بگیرد و اخبار خود را به آنها برساند و از این طریق منتشرشان کند.»

اغلب اخباری که از مهرشاد سهیلی منتشر شده در صفحه‌های استان‌های قم و ایلام خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری بوده است. غیاثی نماینده چندین رسانه و کارگزار رسانه‌ای در قم که اقلاً یک نشست خبری مهرشاد سهیلی برای اعلام حمایت وی از رییسی را در این شهر برگزار کرده می‌گوید برگزاری نشست خبری و دریافت پول و حق‌الزحمه برای رسانه‌ها برای انتشار چنین گزارش‌هایی جرم و تخلف نیست و این اتفاق «یقینا» رخ می‌دهد.

هنوز این سئوال مطرح است که خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها برای انتشار اخباری از این دست چه پروتکلی دارند؟ در رسانه‌ها، انتشار خبر سفارشی معمول است اما به لحاظ حرفه‌ای خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها موظفند به مخاطبان خود اطلاع دهند چه نوشته‌ای خبر و چه نوشته‌ای آگهی است. جدیداً رسانه‌های آنلاین جهانی برای متمایز کردن رپرتاژآگهی‌ها از عنوان «نوشته‌ای که برای انتشارش پول داده شده» یا Paid Post استفاده می‌کنند اما در ایران هنوز این قاعده ساده رعایت نمی‌شود.

آیا کسی پیگیری کرد؟
یک منبع عالی‌رتبه در سپاه پاسداران که مایل نیست نامش فاش شود در مورد سهیلی می‌گوید «رفتارهای عجیب او تازگی چندانی ندارد». به گفته این منبع «در پی یک سری ابهامات از او خواسته شده که مدتی فاصله بگیرد». این درخواست احتمالاً همان دی‌ماه سال گذشته صورت گرفته که از قول مهرشاد سهیلی در توییتی نوشته شد که مدتی از «کار» فاصله می‌گیرد تا به تحصیل بپردازد اما می‌دانیم که این فاصله آن قدرها هم طولانی نشد و به جنب‌و‌جوش قابل ملاحظه در انتخابات ختم شد.

با پیگیری بیشتر متوجه شدم در اوایل تیرماه که مهرشاد سهیلی به عنوان «سم جدید» در توئیتر مورد توجه قرار گرفته بود و خبرهایش از خبرگزاری‌های اصول‌گرا پاک می‌شد، چند روزی در یکی از هتل‌های قم اقامت داشته است. بعد از آن چند روز مقیم هتل هویزه تهران بوده است. سرانجام روز یکشنبه چهاردهم تیر، سهیلی با انتشار تصویری از خود در کربلا ادعا می‌کند که از ایران خارج شده و هیچ‌کدام از شماره تلفن‌هایی که از او وجود دارد در دسترس نیست.

پیگیری مساله‌ی مهرشاد سهیلی از نظر گروهی غیرقابل قبول است. شمار فراوانی از حساب‌های توییتری، کسانی را که پیگیر ماجرای سر برون آوردن این نوگل نوشکفته شده‌اند، به باد انتقاد و فحاشی گرفته‌ و آنها را متهم به خشونت علیه کودکان کردند. در فضای واقعی، یک کارگزار رسانه‌ای که از او درمورد فعالیت‌هایش برای سهیلی سئوال کردم گفت که سوال پرسیدن در مورد این موضوع «غیرقانونی» است. یکی از اعضای شورای شهر موسیان هم در پی پیگیری‌هایم در یک تماس تلفنی مدعی شد که پیگیری این موضوع برایم «گران تمام خواهد شد». در پی آن صفحه اینستاگرامی متعلق به سهیلی در یک استوری مصاحبه‌ای از مجید بلوطی عضو شورای شهر موسیان با برنا را منتشر کرد که در آن به «افشاگری» تهدید شده بودم. در پی پیگیری‌ام، مدیرمسئول برنا انجام این مصاحبه و انتشار آن در سایت و کانال تلگرامی استانی و سراسری خبرگزاری برنا را تکذیب و تاکید کرده از کسانی که به دروغ مدعی انجام مصاحبه با این رسانه شده‌اند، شکایت می‌کند.

اوایل همین تیر ماه جاری، شخصی که خود را «حسینی» از ستاد امر‌به‌معروف معرفی کرده دست‌کم با یکی از کسانی که مسئله مهرشاد سهیلی را پیگیری می‌کردند تماس گرفته و او را تهدید کرده است. در پیگیری این تماس روشن شد که آقای «حسینی از ستاد امر‌به‌معروف» در اتاقی در هتل هویزه تهران اقامت داشته؛ همان اتاق آقای سهیلی. تماس گرفتن با اسامی غیرواقعی البته محدود به همین یک نمونه نیست. ناشر و نویسنده کتاب زندگی‌نامه سهیلی هرگز آقای «بهشتی» که مدعی بود از دفتر آقای مصباح پیگیر انتشار کتاب است را ندیده‌اند. شخص دیگری به نام آقای پزشک که او نیز خود را معمم و از کارکنان واحد اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی قرارگاه حضرت مهدی معرفی می‌کند هم هرگز توسط کسی دیده نشده است. آقای رحیمی شهردار موسیان می‌گوید آقای بهشتی یا آقای پزشک، یا هر همراه دیگری را در کنار آقای سهیلی ندیده و او را همیشه تنها ملاقات کرده است. در تصاویری که از دیدارهای او با مراجع منتشر شده و همین طور در تصاویر او از نشست خبری «ستاد» مورد ادعایش در قم هم آقای سهیلی تنها دیده می‌شود. در نهایت شماره تلفن موبایلی که به نام آقای بهشتی از آن با برخی روزنامه‌نگاران تماس گرفته می‌شد، همان شماره موبایلی است که برخی دیگر از روزنامه‌نگاران به نام آقای سهیلی آن را ذخیره کرده بودند.

هنوز روشن نیست آقای سهیلی تا این‌جا چقدر و از کدام نهاد‌ها و تحت چه عناوینی پول و کمک دریافت کرده و با آنها چه کرده است. آنچه مشخص است این است که در پرداخت هزینه انتشار اخبار غیرواقع در مورد خود و عملکردش دست‌بسته نبوده است.

پدیده مهرشاد سهیلی سئوالات زیادی درباره نهادهای اجتماعی ما ایجاد می‌کند. ظاهراً برخی‌ رسانه‌ها چنان قدرتی دارند که می‌توانند یک نوجوان را به اعلی‌علیین برساند و او را با عناوین دهان‌پر‌کن به مردم و مسوولان و حتی به بیوت علما بفروشد! علاوه بر این، علی‌رغم نظارت بسیار شدید بر محتوایی که در رسانه‌ها منتشر می‌شود، ظاهراً پرداخت پول برای انتشار اخبار کاملاً مرسوم است. منتشرکنندگان این اخبار خود را ملزم به صحت‌سنجی یا حتی اشاره به این که آنها را در قبال پول منتشر می‌کنند نمی‌دانند.

صدا‌و‌سیما به‌عنوان رسانه رسمی دوبار میزبان مهرشاد سهیلی بوده و تاکنون هیچ‌ توضیحی درباره روند سنجش ادعاهای او ارائه نکرده است.

رسانه‌ها حتما باید نظارت بیشتری بر انتشار محتوا در سایت‌های استانی خود داشته باشد، اما به غیر از این آیا تشکیلاتی که گروه‌های جهادی را زیر پرچم خود دارد نباید در مورد سهیلی پاسخگو باشد؟ یا دست‌کم نباید نسبت به افرادی با چنین رفتارهاییْ روشنگری کرده و نام خود را از سوتفاهم‌ها پاک کند؟ آیا شیوه مدیریتی که اجازه می‌دهد هر کسی خودش را منتسب به نهاد و جریانی اعلام کند و مدعی اقداماتی شود که آنها را انجام نداده، نیازمند بازنگری و احتیاط بیشتر نیست؟

سوراخ دعامهرشاد سهیلیسمرسانهسوء استفاده
همسر، پدر، ایده پرداز، عاشق نوشتن، مترجم و نویسنده T.me/FouadShabani
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید