با من از شهناز بگو...
نه مینا بود؛
نه امکان داشت...
وقتی بخاطر "عقیده" به ناحق جان باخت , "تو" همانی بودی که مثل همیشه "مدعی" بودی و امروز هم "هستی..."
من آن نوزدهمی ان فرزندم که در بطن مادر هجده تای دیگر را خورد تا آماده باشد برای "انتقام"...
"کوسه ها" اینگونه ابدی شدند.
حضرت امیرعلیه السلام فرمود: دو حق در یک وادی نگنجد؛
برای تاوان آماده ای رفیق صمیمی؟!
"فرزند شهناز" خانواده ی مادری یا آیینه دق "تو"
#لژیونر
کتاب ناتمام فاطمه جلد اول صفحه ی اول بقلم فوآد شبانی