هنگامی که قصد طراحی رابط کاربری را داشته باشید شما در حقیقت در حال طراحی یکی از مهم ترین لایه های تجربه کاربری هستید.
لایه رابط کاربری دقیقا نقطه برقراری ارتباط با پرسونا یا کاربرنمای شماست که در حقیقت 90 درصد جامعه کاربران هدف شما را شامل میشود و این به این معنی است که شما تا رسیدن به گاوصندوق پر از پول و طلای بانک فقط به اندازه چند ضربه کلنگ فاصله دارید که اگر اشتباه کنید ممکن است آژیر به صدا دربیاید و نقشه تان نقش بر آب شود.
رابط کاربری در حقیقت بخش کوچک ولی پر اهمیتی از تجربه کاربری است که معمولا طراحی آن به وسیله طراح تجربه یا یک ویژوال دیزاینر ( یک طراح بصری) با نظارت مستقیم طراح تجربه صورت می پذیرد.
برای طراحی هرچه بهتر شما باید اصولی را بدانید و از آنها استفاده کنید تا طرح شما استاندارد ، المان های
استفاده شده توسط شما قابل استناد و در کل چشم نواز و قابل دفاع باشد.
پیش از گفتن هر نکته دیگر ، به معرفی آنها میپردازم
به نحوی طراحی کنید تا ساختار طراحی شما دارای وزن خاص یا تاکید در قسمت مهمی از طرح نسبت به کل طرح داشته باشد ، می توانید با استفاده از رنگ ، ایجاد حجم و یا فرم خاص یک شکل ایجاد تاکید کنید
برای مثال یک دایره بزرگ در کنار پنج دایره کوچک و هم اندازه بسیار مهمتر و قابل تامل تر به نظر خواهد رسید.
متعادل طراحی کنید ، وزن را به طور یکسان در همه طرح تقسیم کنید. تمامی المان های مهم و یا تمامی المان های فانتزی را در قسمتی از طرح جمع آوری نکنید و سمت مقابل را تماما سبک به حال خود رها کنید.
یکی از مهمترین نکات و الزاماتی که در طراحی باید به آن دقت حداکثری داشته باشید، تراز بودن المانهایی است که از آنها استفاده میکنید. خطکش تان در دست باشد ، همیشه!. مراقب گوشه های گرد یا تیز باشید
اگر متناسب و تراز نباشند ممکن است به کاربرتان آسیب بزنند. کادر ها ، پنجره ها ، دکمه ها و... اینها همه باید در یک وضعیت مناسب از نظر محل قرارگیری و تناسب با دیگر اجزای طرح شما قرار بگیرند ، رعایت نکردن اینها کاربر شما را دلزده خواهد کرد و ممکن است عدم ثبات ، عجله در نتیجه امنیت پایین ، عدم دقت طرح در نتیجه عدم کیفیت محصول یا سرویس را خواهد رساند.
فضای سفید یا فضای منفی یکی از جذاب ترین عناوین مورد استفاده طراحان امروزیست و یکی از
اصلیات مکتب مینیمالیسم یا حداقل گرایی. شما هم به عنوان یک دیزاینر باید از این ترند دوست داشتنی استفاده کنید اما با دلیل ! کاربر شما برای رفع یک نیاز به سیستم شما قدم گذاشته است ، پس نیازش را با قرار دادن فانکشن های مورد نیاز او برطرف کنید و دیگر کاری با باقی مانده فضا نداشته باشید . این فضای منفی در نقش یک هدایتگر نیز ظاهر میشود و به حرکت کاربر شما در سیستمتان جهت خواهد داد. و لطفا در استفاده از آن زیاده روی نکنید .
منظور من از تضاد یا کنتراست ، صرفا در رنگ نیست اما بیشتر در مورد رنگ صحبت می کنم ، رنگ های استفاده شده در طرح شما باید به نسبت یکدیگر میزان تضاد مناسبی داشته باشند ، به این صورت که وقتی در کنار یکدیگر قرار میگیرند به شدت تمایز ایجاد شده قابل لمس بوده و نیاز به دقت در اینکه اهمیت کدام دکمه بیشتر از سایرین است نیاز نباشد و بتوانید به راحتی این مهم را اجرا کنید ، در ضمن با رعایت این نکته به فکر افرادی که از نظر بینایی مشکل دارند و گاها دچار کور رنگی هستند را نیز هموار کرده اید.
8 درصد از مردان و 5 درصد از زنان دچار کوررنگی هستند و رنگ های قرمز و سبز را متمایل به خاکستری میبینند.
در مورد شباهت دقیقا برعکس تضاد عمل کنید ، با ایجاد شباهت در بین المان ها ، خانواده آیکون ها و رنگ ها ، یک کلام "میزان اهمیت یکسان و حس عدم برتری" را ایجاد کنید.
امیدوارم که با این مقدمه به خوبی ارتباط برقرار کرده باشید ، به زودی قسمت بعدی و ادامه این موضوع رو مینویسم و اینم بگم که حمایت شما انگیزه رو در من چند برابر میکنه که بحث های طولانی و مفصل تری رو در رابطه به طراحی تجربه و رابط مطرح کنم ، نوشتن بحث طراحی تعاملی یا interaction Design رو هم در برنامه ام دارم.
من ، طاها حامی فر طراح تجربه و رابط کاربری هستم و مشتاقانه منتظر شنیدن نظرات شما دوستان عزیز و طراح خودم. هدفم هم غنی تر کردن مطالب رایگان در این حوزه بسیار جوان در کشورمونه.