در پاکستان پدیدهای به وجود آمده و آن تقلید از داستانهای جین آستین است. جین آستین را احتمالاً میشناسید، نویسندهی کتاب معروف غرور و تعصب، که در ایران نشر نی با ترجمهی رضا رضایی همهی کتابهای او را منتشر کرده است.
در پاکستان، کارهای جین آستین جایگاه ویژهای دارد. در مدارس کارهای او را تدریس میکنند. کتابفروشیها کتابهای او را، نقد کتابهای او را، و رمانهایی به سبکِ رمانهای او را میفروشند. در ویدیوکلوپها میتوان فیلمها و سریالهایی برگرفته از نوشتههای جین آستین را پیدا کرد. «غرور و تعصب» به اردو ترجمه شده و نسخهی بالیوودی از رمان «اِما» به نام «عایشه» را میلیونها پاکستانی دیدهاند.
«انجمن جین آستین پاکستان» دو سالی هست که ایجاد شده. این انجمن در سال دو سه جلسه برگزار میکند، اما یکی از این جلسات جالبتر است. در این جلسه، اعضا به سبک انگلستان قرن نوزدهم لباس میپوشند و با همدیگر دربارهی جزئیات محیط داستانهای او حرف میزنند، مثلاً دربارهی اینکه لایم رجیس (شهری که داستان «ترغیب» در آن میگذرد) بر بث (شهر محل تولد نویسنده) چه مزیتهایی دارد.
اعضای این انجمن میگویند با اینکه فاصلهی زمانی رمانها با زمانِ حال ۲۰۰ سال است، اما آن دورانِ انگلیس به این دورانِ پاکستان شباهت زیادی دارد. در انگلیس، در بخشی از سال فعالیتهای اجتماعی و مجالس رقص زیاد میشد و افراد میتوانستند در این مجالس همسران خود را پیدا کنند. در پاکستان نیز چنین پدیدهای وجود دارد. پسران خارجنشینِ پاکستانی که عمرشان را در دبی و دالاس تلف میکنند در روزهای تغییر سال میلادی، مثل پرندگان مهاجر، به خانههای خود برمیگردند تا با «دختری شایسته سرِ زندگی بروند.» در این فاصلهی بیستروزهی همه به مجالسِ پشتِسرِهم عروسی و مهمانی و... میروند. حتی گاهی ممکن است دختران جوان در عرضِ یک روز در سه مجلس عروسی شرکت کنند تا در آنها «رخی بنمایانند».
این مطلب ترجمهای خلاصه بود از بخشهای ابتدایی مقالهای ۴۰۰۰کلمهای در یکی از مجلات وابسته به اکونومیست. گویا بعضی از بچهپولدارهای پاکستانی از این مطلب برآشفتهاند و سعی کردهاند از طریق نفوذی که دارند برای نویسندهی مطلب مزاحمت شغلی ایجاد کنند.