الان که دارم این مطلب را مینویسم تقریبا حدود سه سال است که کارم را در زمینه نویسندگی محتوا شروع کردهام. یک سال اول را بهطور تمام وقت کار کردم و بعد ترجیح دادم فریلنسر شوم. حتما میدانید که فریلنسری به معنی این است که شما بدون تعهد تماموقت و از راه دور کار خود را انجام میدهید.این روزها آگهیهای زیادی را میبینم که نیروی فریلنسر میخواهند، از آن طرف شرکتهایی هم وجود دارند که ترجیح میدهند یک کارمند تماموقت را استخدام کنند. در این مطلب میخواهم درباره فریلنسری و کارمندی صحبت کنم و از نظر خودم مزایا و معایب هر کدام را بگویم تا اگر بین دوراهی گیر کردهاید، شاید این مطلب کمی به شما کمک کند.
چون اولین تجربهام کار تماموقت بود، پس با کارمندی شروع میکنیم. زمانی که من کار تماموقت را انتخاب کردم دقیقا وقتی بود که میخواستم تجربهام را در زمینه نویسندگی شروع کنم. از طرفی نیاز به ثبات مالی داشتم و به همین دلیل برای موقعیتهای شغلی تماموقت رزومه ارسال میکردم. یک سالی که نیروی کار تمام وقت بودم، به نظرم مزایای زیر را برای من داشت.
یکی از مهمترین مزایای کارمندی این است که دیگر نیازی نیست دغدغه مالی داشته باشید. حقوق منظم (البته در شرکتی که به پرداخت بهموقع متعهد باشد)، در این وضعیت بیثبات اقتصادی میتواند یک دلگرمی باشد. برای افرادی که در زمینه محتوا فعالیت میکنند، کار تماموقت میتواند خیالشان را از بابت حقوق راحت کند. البته میتوانید در کنارش کار و پروژههای خودتان را هم بگیرید.
یکی از خوبیهای کارمندی این است که هرروز با افراد سروکار داریم و این از منزویشدن بیشاز حد جلوگیری میکند. در حالی که اگر فریلنسر باشید، مخصوصا وقتی که سرتان خیلی شلوغ است، ممکن است روزها گوشه اتاق، پشت میزتان بنشینید و هیچ احدی را نبینید. کار ثابت در شرکت این مزیت را دارد که ارتباطات روزمره خواهید داشت و کار گروهی و تیمی را تجربه خواهید کرد.
یکی از مهمترین دغدغههای والدین من این بود که بیمه برایم رد شود. فکر میکنم بسیاری از ما دغدغه سابقه بیمه را داشته باشیم. با استخدام در یک شرکت و کار حضوری و تماموقت سوابق ما ثبت میشود و دیگر نیازی به اثباتکردن این سوابق و گرفتن نامه و معرفینامه نخواهیم داشت.
رشد و ارتقای شغلی به موارد بسیاری بستگی دارد، اما وقتی که در یک سازمان کار میکنید، مسیر آینده شغلی چه در آن سازمان و چه در سازمانهای دیگر شفافتر خواهد بود. شما میدانید که چه پوزیشنهایی وجود دارد که امکان یافتن شغل را در آنها دارید. از طرفی بهتر میتوانید برنامه رشد حرفهای خود را بچینید، زیرا با کار در یک شرکت میتوانید به ضعفها و قوتهای خود آشنا شوید، شغلها و سِمتهای مختلف را ببینید و برای پیشرفت خود مسیر مشخصی را در نظر بگیرید.
نکته مهم دیگر این است که بهخصوص وقتی تازهکار و کمتجربه هستید، کار کردن در یک شرکت میتواند مهارتهای نرم و سخت بسیاری را به شما یاد دهد. همچنین اگر با مشکلی برخورد کردید، همکاران و سرپرستان میتوانند به شما کمک کنند. از طرفی با کار کردن در یک تیم معمولا تقسیم کار بهترین انجام میشود.
کموبیش همه ما درباره مشکلات زندگی کارمندی موارد مختلفی را میدانیم. زندگی کارمندی میتواند بسیار کسلکننده شود، بهخصوص اگر در یک سازمان بد کار کنید یا کار خود را دوست نداشته باشید. شما مجبور خواهید بود با ساختار سازمان کنار بیایید، تقریبا تمام روز شما گرفته میشود و زمانی برای توسعه فردی و تمرکز روی علایق خود نخواهید داشت. همچنین اگر همتیمیهای خوبی نداشته باشید، ممکن است به جایی برسد که تحمل روزهای کاری برایتان بهشدت دشوار شود. در بعضی از سازمانها نیز فرآیند به شکلی است که امکان ارتقا، پیشرفت و آموزش شغلی شما وجود ندارد و ممکن است تا ابد یک کارمند یا نویسنده ساده بمانید.
با همه مزایایی که گفتم، ممکن است سوال باشد که پس چرا از کار تماموقت خودم استعفا کردم و مسیر فریلنسری را انتخاب کردم. دلایل زیادی برای من وجود داشت که مهمترینهایش را برایتان مینویسم.
یکی از جذابترین و بزرگترین مزیتهای فریلنسری برای من این است که ساعت کار خودم را خودم تعیین میکنم. بعضی از روزها ساعت شش صبح بیدارم و بعضی از روزها تا ۲ شب ترجیح میدهم پای پروژههایم باشم. من آدمی هستم که شببیداری را دوست دارم و به همین دلیل انعطاف در ساعت کاری یک ویژگی جذاب فریلنسری برای من بود.
یکی دیگر از مزایای فریلنسری برای من این بود که خودم میتوانستم دستمزدم را تعیین کنم و از طرفی هر پروژه را مطابق با حجم کار و میزان دشواری آن قیمتگذاری کنم. چیزی که در کار تماموقت امکانش را نداشتم. وقتی در شرکت مشغولبهکار بودم بعضی روزها آنقدر سرم شلوغ میشد که ناهارم را در عرض ده دقیقه میخوردم. اما این شلوغیها تاثیر آنچنانی در افزایش حقوق ندارد. شما نیروی کار هستید و باید کارهایی را که وجود دارند، انجام دهید. بنابراین ترجیح دادم به اندازه زحمت و خستگی خودم و وقتی که میگذارم دستمزد بگیرم.
اینکه مجبور نباشم فقط آخر هفتهها بیرون بروم یا برای سفر مرخصیهایم را محاسبه کنم برایم بسیار هیجانانگیز بود. بعد از تعطیلات عید میتوانستن تازه برنامه سفر بچینم و هر زمان که دلم بخواهد به مسافرت بروم. یکی از مهمترین دلایلم برای فریلنسری این بود که بتوانم بدون نگرانی کاری به سفر بروم و در صورت نیاز کارهایم را در سفر مدیریت کنم.
زندگی کارمندی من را دچار روزمرگی میکرد و احساس میکردم کسل شدهام. البته باید بگویم که روزمرگی کم و بیش در همه شغلها و موقعیتها به وجود میآید، اما در زندگی فریلنسری شما میتوانید برنامههای متنوعی برای خارجشدن از روزمرگی داشته باشید، از یاد گرفتن مهارتهای مورد علاقه گرفته تا پختن غذاهای جدید یا حتی پیادهروی روزانه میتواند به روزهای شما تنوع بدهد.
اگر بتوانید تجربه کافی در نویسندگی یا هر مهارت تخصصی دیگری به دست آورید، میتوانید درآمد بیشتری نسبت به کارمندی داشته باشید. حقوق کارمندی ساختار مشخصی دارد، اما یک فریلنسر میتواند بر اساس نیاز خود پروژههای بیشتری بگیرد و درآمد خود را افزایش دهد.
بدون شک هرکدام از روشهای کاری مزایای خاص خود را دارند. فریلنسری معایبی هم دارد که اگر میخواهید فریلنسر شوید، باید آنها را بدانید تا بتوانید با توجه به شرایط خودتان تصمیم بهتری بگیرید.
یکی از مهمترین مشکلات فریلنسری این است که شما در صورت نیاز باید خودتان هزینه بیمه را بهطور کامل پرداخت کنید که این هزینه بهخصوص در اوایل کار میتواند سنگین باشد. بنابراین اگر بیمار شدید، باید هزینههای درمان را بهطور آزاد پرداخت کنید. این مشکلی بود که من تجربهاش کردم و هزینههای زیادی را برای درمان بیماری متقبل شدم.
بعضی از افراد برای تنوع، فراغت یا در کنار شغل دیگر خود نویسندگی میکنند. اما برای کسانی که نویسندگی محتوا شغل اصلی آنها است، ممکن است با هدف افزایش درآمد پروژههای بیشتری را قبول کنند. وقتی تعداد پروژههای شما بیشتر و بیشتر شود، ناگهان به خودتان میآیید و میبینید تمامِ روز را مشغول کار هستید. این ویژگی باعث میشود که نتوانید مهارتهای جدید یاد بگیرید و روی ارتقای شغلی خود تمرکز داشته باشید.
این اتفاق بهخصوص در اوایل دوران فریلنسری برای من افتاد و من احساس کردم که هیچ کار جدیدی انجام نمیدهم و هیچ چیز جدیدی یاد نمیگیرم. بنابراین باید تعادلی را بین زمان لازم برای درآمدزایی و زمان مورد نیاز برای توسعه فردی و شغلی برقرار کنیم تا بتوانیم پیشرفت داشته باشیم.
بسیاری از کارفرماها برای افزایش ترافیک سایت و کلیک تصمیم به نگارش محتوا میگیرند. در این بین بعضی از کارفرماها و کسب و کارها ممکن است به دلیل مشکلات مختلفی بهطور ناگهانی تصمیم بگیرند که به همکاری پایان دهند و بودجه محتوا را قطع کنند. البته میتوان با قراردادهایی زمان لازم برای قطع پروژه را پیشبینی کرد، اما در هر حال ثبات کاری فریلنسری کمتر از کارمندی است و شما بیشتر در خطر قطع ناگهانی همکاری خواهید بود. این ویژگی بهخصوص در کسبوکارهای کوچکی که به دلیل بیثباتی بازار دچار بحران میشوند، بیشتر دیده میشود.
در این مطلب سعی کردم درباره تجربههای خودم صحبت کنم. بدون شک هر کسی و هر تخصصی نیازها، اولویتها و شرایط خاص خود را دارد و هر کسی با توجه به اهداف حرفهای و شغلی خودش میتواند بین این دو انتخاب کند. تا به اینجا مزایای فریلنسری برای من ارزش سختیهایش را داشته است. شاید در آینده با توجه به اولویتهایم تغییر نظر بدهم. شما هم قطعا هدفهای حرفهای خاص خود را دارید. اگر دوست داشتید، برایم بنویسید که شما کدام مدل از اشتغال به کار را ترجیح میدهید؟