آنالیست
آنالیست
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

به بهانه حملات شیمیایی به مدارس

امیدوارم هرچه زودتر عاملان این حمله بربرانه و جنایت ضدبشری شناسایی بشن، تو این چند روز و با اخبار اولین کسی که یادم اومد این موجود بود:

Corroder
Corroder


شخصیت Corroder (به معنی سوزاننده/خردکننده) با اسم واقعی John Haigh (که اتفاقا اسم یک قاتل سریالی انگلیسی هم هست) توی بازی Clock Tower 3. کرودر یکی از رییس های بازی و یه قاتل سریالیه که یک بشکه اسید سولفوریک غلیظ روی دوششه و با یه شلنگ به قربانی هاش اسید می پاشه و می سوزونتشون.

اولین باری که توی بازی می بینیمش توی یه کات سینیه که به یک مادر نابینا و پسرش داخل خونه شون حمله می کنه و روشون اسید می پاشه بعد می ندازتشون داخل وان و روشون یه گالن اسید خالی می کنه! با همین یک صحنه آدم می فهمه با چه جانور ضداجتماع و وحشی روبروئه. در ادامه بازی کار ما فرار کردن از دستشه و از اونجایی که بنا بر اطلاعات بازی یه شخصیت وسواسی هم داره و خیلی استاکر وار با گذر زمان توی هی بیشتر و شدیدتر دنبالمون می کنه تا وسواسش واسه نابود کردن ما ( که در نقش آلیسا بازی می کنیم) رو آروم کنه.

Alyssa شخصیت اصلی بازی یه دختر چهارده ساله است
Alyssa شخصیت اصلی بازی یه دختر چهارده ساله است


کرودر قبلا در بخش خدمات بیمارستان کار می کرده و توسط یک موجود شیطانی تسخیر شده که به یه وجود شیطانی تر به اسم Dark خدمت می کنه، در اواخر بازی می تونیم با "خنجر آب مقدس" بهش ضربه بزنیم و ولش کنیم تا خودش و موجود شیطانی درونش نابود شه یا اگه خیلی مهربون باشیم با " آب مقدس رحمت" روحش رو تطهیر کنیم و جان رو از کنترل شیطان رها کنیم.

اما John Haigh واقعی با لقب قاتل حمام اسید کی بود؟ یه قاتل سریالی در دهه 40 میلادی در انگلستان و قربانی هاش (بین 6 تا 9 نفر) رو بعد از کشتن توی اسید حل کرد و بعدش با جعل امضا اموالشون رو بالا کشید و در نهایت دستگیر و در سال 1949 به دار مجازات آویخته شد.

یه چیزی که شاید بی ربط هم نباشه، آلیسا توی بازی یه گردنبند شبدر چهاربرگ داره که از اجداد مادریش ( که اونام تو کار پاکسازی جهان از شیاطین بودن) بهش رسیده و در بازی می فهمیم هر برگ سمبل یک چیزیه:

اولی شجاعت

دومی دوستی

سومی عشق

و چهارمی امید.

راستی یه دختر متوسطه اولی می شناسم که خانواده اش بهش می گن مدرسه نره این روزها، اما چون خانواده رفیق صمیمیش به زور می فرستنش مدرسه، اونم میره مدرسه که دوستش تنها نگذاشته باشه. این واسه من یعنی با وجود همه این اخبار بد و بوی پرتقال و گازهای سمی که شیاطین ناشناس پخش می کنن، چهار تا برگ اون شبدر جادویی تو قلب دخترای قهرمان این سرزمین می درخشه و مثل ماه شب شکن و سایه سوزه.

مسمومیتشیمیاییمدارس دخترانهآزادی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید