نزدیک به دو سال از آغاز همهگیری بیماری کووید-19 در جهان میگذرد. در این مدت که انسانها از حضور فیزیکی در کنار یکدیگر محروم شدهاند، اینترنت اما انسانها را در دنیای آنلاین در کنار یکدیگر نگاه میدارد. در دوران همهگیری بود که اهمیت بالای دسترسی به اینترنت به شکل چشمگیری نمایان شد و همگان به کارایی و نیز جداییناپذیری اینترنت از زندگی انسان سده بیست و یکم اعتراف کرده و آگاه شدند.
اینترنت در دوران همهگیری کووید-19 مشاغل را سرپا نگه داشت چرخ اقتصادهای خرد و کلان را تا جای ممکن چرخاند. به مدد اینترنت اطلاعرسانی درباره همهگیری و پیشگیری از بیماری در سطوح ملی و بینالمللی بسیار با سرعت بالا پیش رفت. آموزش و یادگیری در تمام سطوح از مدارس تا دانشگاهها با اینترنت ادامه پیدا کرد. سرگرمی ادامه یافت و مردم در خانههایشان با کمک اینترنت ماندنی شدند؛ کنسرتها بهصورت آنلاین برگزار شد و بازار پلتفرمهای پخش آنلاین ویدئو و موسیقی رونق گرفت و صدها فیلم به شکل آنلاین، اکران خود را تجربه کردند. در بسیاری از کشورها، دادگاهها آنلاین شد و بسیاری از امور اداری و خدمات از راه دور و آنلاین صورت گرفت. هزاران هزار شغل از گروهها و اصناف گوناگون با کمک اینترنت به صورت دورکاری به فعالیت ادامه دادند و بروکراسی نیز کاهش یافت. اینترنت صدای بسیاری از مردم را به گوش دولتها رساند و آنها را ملزم به واکنش و فعالیت در برابر بیماری و کنترل همهگیری کرد و نواقص و ضعفها را در نقاط مختلف، پررنگ نمود و از تضییع حق در بسیاری از موارد جلوگیری کرد. بنابراین، شایسته است که بگوییم، اینترنت عصای دست انسان در دوره ناتوانی، ترس و دوری از یکدیگر شد.
کووید-19 همچنین این واقعیت اساسی را آشکار کرده است که همه افراد، در خانههای خود اینترنت ندارند؛ از میلیونها نفر در فقیرترین کشورها گرفته تا ثروتمندترین کشورهای جهان. تحقیقات نشان میدهد که دسترسی به اینترنت باید یک حق بشری باشد که توسط دولت ارائه و حمایت میشود، زیرا بدون آن، سایر حقوق بشر - ازجمله حق کار و حق آموزش اولیه - بهاندازه کافی قابل تحقق نیستند.
حق دسترسی به اینترنت و حقوق بشر
حقهاییْ در زمره حقوق بشر قرار میگیرند که با حمایت از کرامت انسانی در برابر تهدیدهای جدی دولتی ارتباط داشته و از صرف انسان بودن ناشی شده باشند. هر حقی قابلیت ورود به این ساحت را ندارد. این حقوق، ارتباط نزدیکی با وجود انسان بماهو انسان دارند و از ارزشهای بنیادین انسانی حمایت میکنند. حق دسترسی به اینترنت را به دو اعتبار مستحق برخورداری از حمایتهای نظام بینالمللی حقوق بشر دانستهاند. به یک اعتبار، آن را عنصری از عناصر آزادی بیان دانستهاند و به اعتبار دیگر، آن را ابزار و بستری برای اعمال و اجرای سایر حقوق بشر شناختهاند. شناسایی حق دسترسی به اینترنت در زمره حقوق بشر، بسیار مهم است، زیرا آن را از حمایتهای نظام بینالمللی حقوق بشر برخوردار میکند؛ و مجموعهای از تعهدات منفی و مثبت بر عهده دولتها قرار میدهد. از یک سو، دولتها را از نفی و تحدید خودسرانه این حق منع میکند و از سوی دیگر، به تأمین زیرساختها و لوازم دسترسی افراد به اینترنت ملزم میسازد. دیدگاهی که امروزه غالب است میگوید دسترسی به اینترنت حق افراد است؛ حقی نوپدید که ابعاد مفهومی و مصداقی آن مورد مناقشه است. اگر دسترسی به اینترنت برای احقاق آزادی و اراده یا تأمین منافع، ضروری باشد، میتوان به آن بهعنوان یک حق نگاه کرد. امروزه برخی از حقوقدانان، دولتها و نهادهای بینالمللی، این ضرورت را شناسایی کرده و از حق دسترسی به اینترنت سخن میرانند (باقر انصاری، 1399، حق دسترسی به اینترنت؛ مبانی و محتوا).
دسترسی به اینترنت در گسترش قلمروی انتخابهای فردی و تعیین هویت برای خود، نقش کلیدی دارد و به تحقق طیف وسیعی از آزادیهای اشخاص کمک میکند. اینترنت توانایی و انتخابهای افراد در جستجو، دریافت، انتشار و اشاعه اطلاعات و دیدگاهها افزایش داده است. اینترنت محدودیتها و کنترلهای پیشین بر آزادی بیان و گفتگو را بیاثر یا حداقل کم اثر کرده است و در نتیجه به شکل بیسابقهای، امکان گفتگو و نیز رساندن صدای افراد و گروههای کم برخوردار و اقلیتها برای بیان نظرها و انتقادات و پیشنهادها خود را درباره جامعه و دولت را فراهم میکند (همان).
اینترنت همچنین امکان تحقق طیف وسیعی از علایق و نیازهای افراد و دسترسی آنها به خدمات مورد نیاز را فراهم کرده است. در حال حاضر بخش قابلتوجهی از خدمات عمومی مانند خدمات رفاهی، بانکی، قضایی و انتظامی، بهداشت و درمان، آموزش، سرگرمی و... از طریق اینترنت قابلدسترسی است. اینترنت به ابزاری مهم برای آموزش و یادگیری تبدیل شده است و آموزش را برای افرادی که به امکانات آموزشی حضوری دسترسی ندارند، فراهم کرده است. از طریق اینترنت دسترسی پژوهشگران و دانشجویان به منابع وسیع علمی گوناگون محیا شده است. اینترنت همچنین به بستری مهم برای کسبوکار، تجارت، نوآوری و مبادلات بازرگانی تبدیل شده است؛ و بر اساس اصل آزادی تجارت، همه حق دارند در این فضا دست به تجارت و فعالیت زنند (همان).
در سال 2016 مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای غیرالزامآور را تصویب کرد که دسترسی به اینترنت را یک حق بشری اعلام کرد. این موضوع گفتمانهای الهامبخشی را در سراسر جهان ایجاد کرد، اما این قطعنامه به مسئولیتهای دولتها بر ایجاد دسترسی به اینترنت برای همه اشاره نکرد؛ در عوض بر جلوگیری از «قطع» دسترسی توسط دولتها متمرکز شد. متأسفانه این قطعنامه، ضمانت اجرای مؤثری برای عدم حمایت از این حق بشری توسط دولتها پیشبینی نکرده است.
بهطور گسترده، مطالعات در سراسر جهان نشان میدهد که دسترسی به اینترنت در حال حاضر برای دسترسی به مشاغل، آموزش، برای بهبود حقوق کارگران و تضمین آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات حیاتی است. اکنون در عصر کرونا، دسترسی به اینترنت آزاد - با برابریهای بیشتری ازنظر جنسیت، نژاد و از همهی جغرافیای جهانی - بیش از هر زمان دیگری مورد نیاز است. درواقع، دسترسی به اطلاعات میتواند برای بسیاری از افراد، تفاوت بین مرگ و زندگی باشد؛ زیرا جهان با این بیماری همهگیر مبارزه میکند.
در نظام حقوقی ایران میتوان گفت در دو جا به مسئله دسترسی به اینترنت پرداخته شده است. اولین بار در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1380 با عنوان مقررات و ضوابط شبکههای اطلاعرسانی رایانهای، از «حق دسترسی آزاد مردم به اطلاعات و دانش» و نیز «ایجاد حداکثر سهولت در ارائه خدمات اطلاعرسانی و اینترنت به عموم مردم» سخنی به میان آمده است. منشور حقوق شهروندی (1395) نیز تنها سندی است که در آن به حق دسترسی به اینترنت تصریح شده است که «حق شهروندان است که آزادانه و بدون تبعیض از امکان دسترسی و برقراری ارتباط و کسب اطاعات و دانش در فضای مجازی بهرهمند شوند» (همان).
شکاف دیجیتالی
امروزه دسترسی به اینترنت، برای همه انسانهایی که میخواهند زندگی باکرامت و باکیفیتی داشته باشند، ضروری است. در مقابل، عدم دسترسی به اینترنت به اشکال مختلف تبعیض و «شکاف دیجیتالی» منجر میشود. شکاف دیجیتال به شکاف بین جمعیت و نیز مناطقی که به فناوری اطلاعات و ارتباطات مدرن دسترسی دارند و مناطقی که دسترسی نداشته و یا دسترسی مؤثری ندارند، اشاره دارد. شکاف دیجیتال در بین کشورهای توسعهیافته، درحالتوسعه و توسعهنیافته، مناطق روستایی و شهری و نیز گروههای اقلیت و اکثریت و افراد در مضیقه نظیر سالمندان و توانخواهان وجود دارد. شکاف دیجیتالی میتواند ناشی از عدم دسترسی به دستگاهها و فناوریهای ارتباطی، سرعت پایین اینترنت، گران بودن اینترنت و... باشد (همان).
علیرغم موافقت بسیاری از کشورها، برای حمایت از قطعنامه 2016 سازمان ملل، میلیونها نفر هنوز به اینترنت دسترسی ندارند. با توجه به میزان ضریب نفوذ اینترنت در سال 2017، دسترسی به اینترنت تنها از آستانه 50 درصد در سطح جهانی فراتر رفته است. با تشدید این مشکل، بسیاری از دانشآموزان و دانشجویان بدون امکانات عمومی به رایانه دسترسی ندارند. البته واضح و مبرهن است که شکاف دیجیتالی مسئلهای چندوجهی است و دسترسی به دستگاهها و رایانهها را نیز شامل میشود.
میلیاردها نفر در حال استفاده از اینترنت هستند تا در طول همهگیری کووید-19 با یکدیگر در تماس باشند. از طرفی اما تقریباً نیمی از جمعیت جهان به اینترنت دسترسی ندارند. این شکاف دیجیتالی زنان را بیشتر از مردان تحت تأثیر قرار میدهد. بر اساس گزارش یونسکو، تنها کمی بیش از نیمی از خانوارها (55 درصد) در سطح جهان به اینترنت متصل هستند. در کشورهای توسعهیافته، 87 درصد، در مقایسه با 47 درصد در کشورهای درحالتوسعه و تنها 19 درصد در کشورهای کمتر توسعهیافته باهم ارتباط دارند.
همچنین یونسکو میگوید که شکاف جنسیتی دیجیتال، به میزان قابلتوجهی در جهان وجود دارد. در 10 کشور آفریقایی، آسیایی و آمریکای جنوبی، زنان 30 تا 50 درصد کمتر از مردان برای مشارکت در زندگی عمومی از اینترنت استفاده میکنند. در سطح جهان نیز زنان 23 درصد کمتر از مردان از اینترنت موبایل استفاده میکنند. این شکاف در جنوب آسیا و پس از آن در جنوب صحرای آفریقا بیشتر است.
درمجموع 3.7 میلیارد نفر به اینترنت دسترسی ندارند. اکثریت این افراد در کشورهای فقیر هستند، جایی که نیاز به انتشار اطلاعات در مورد شیوههای مبارزه با کووید-19 بسیار ضروری است. سازمان بهداشت جهانی (WHO) میگوید مهاجران و افراد کمدرآمد در برابر این ویروس آسیبپذیرتر هستند. بیش از یک میلیارد کودک در سراسر جهان در حال حاضر به دلیل قرنطینه از کلاسهای درس بازماندهاند. یونسکو و کمیسیون پهنای باند توسعه پایدار ITUهدفی را برای اتصال 75 درصد از جمعیت جهان به اینترنت سریع از طریق کابل یا بیسیم تا سال 2025 تعیین کردهاند. اگرچه روند رشد فناوری تلفن همراه در کشورهای درحالتوسعه، در حال افزایش است، اما هزینههای اینترنت موبایل بیشتر است.
چه کسانی بیشتر از همه در مضیقه هستند؟
افرادی که ممکن است فاقد دانش لازم برای استفاده مؤثر از رسانههای دیجیتال در جایگزینی ارتباطات چهره به چهره در طول همهگیری باشند، بیشترین آسیبها را در این دوران میبینند. افرادی که بهندرت از برنامههای پیامرسان یا ویدئوکنفرانس استفاده میکنند، باید یاد بگیرند که چگونه این برنامهها را دانلود و نصب کنند و سپس نحوه استفاده از آنها را بیاموزند. همچنین ممکن است برای افرادی که از فناوری کمتر آگاه هستند، شناسایی و مشارکت در روشهای ارتباط دیجیتال جدید، مانند برگزاری دورهمیهای مجازی یا انجام گفتگوها از طریق تماس ویدیویی، دشوارتر باشد. دادهها نشان میدهد که افراد مسنتر و همچنین افرادی که مهارتهای اینترنتی پایینتری دارند، احتمالاً ارتباطات دیجیتالی کمتری را در طول همهگیری تجربه میکنند. افرادی که از فناوری کمتر آگاه هستند، ممکن است بهطور فزایندهای از جامعه جدا شوند، زیرا اکنون دسترسی به جایگزینهای کمتری برای ایجاد راههای جدید ارتباط دارند.
شکاف دیجیتال در ایران
آخرین آمار و اطلاعات بخش فناوری و ارتباطات کشور، مربوط به پایان سه ماه نخست سال ۹۹ میشود که توسط سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی منتشر شده است. این آمار نشان میدهد که تا پایان خرداد ماه سال ۹۹ بالغبر ۷۸ میلیون نفر در ایران از اینترنت استفاده میکنند و بهبیاندیگر مشترک اینترنت هستند. از این تعداد ۶۸ میلیون و ۹۹۲هزار نفر مشترک اینترنت موبایل و ۹ میلیون و ۹۴ هزار نفر مشترک اینترنت ثابت هستند.
هزینه اینترنت موبایل بهمراتب از اینترنت ثابت گرانتر است اما به دلیل کیفیت نامناسب اینترنت ثابت در کشور، کاربران ترجیح میدهند از موبایل برای اتصال به اینترنت استفاده کنند. این انتقاد از سوی کارشناسان مطرح میشود که به دلیل عدم تخصیص درست منابع و عدم بهروزرسانی تجهیزات شبکه، مردم از شبکه باکیفیت و ارزان وایفای خانگی محروم و مجبور به خرید اینترنت گران موبایل هستند. این در حالی است که اینترنت ارزان خانگی معیار پیشرفت و توان ارتباطی یک کشور محسوب میشود (خبرگزاری مهر، 14 مرداد 1399).
در آبان ماه 1400، معاون وزارت آموزش و پروش ایران، از ترک تحصیل 970 هزار دانشآموز خبر در دو سال اخیر داد (خبرگزاری تسنیم، 15 آبان 1400). همچنین پیشبینیهایی مبنی بر انصراف احتمالی 500 هزار دانشجو از تحصیلات عالی از آغاز همهگیری کووید-19 به گوش میرسد (مصاحبه با محمدرضا محبوبفر، روزنامه فرهیختگان، 18 آبان 1400).
چهکار میتوان کرد؟
دولتها باید نقش فعالتری در این زمینه داشته باشند؛ و راههای بیشتر و متنوعتری برای دسترسی افراد کمدرآمد به اینترنت فراهم کنند. هنگامیکه پروتکلهای فاصلهگذاری اجتماعی برداشته شود، این افزایش دسترسی میتواند از طریق افزایش تعداد رایانههای عمومی در مراکز اجتماعی، کتابخانهها و مدارس صورت گیرد. تا آن زمان، کسانی که در خانه به اینترنت دسترسی ندارند، همچنان شکاف دیجیتالی را تجربه خواهند کرد.
دولتها میتوانند از دولت فنلاند الگو بگیرند که در سال 2010، بهعنوان اولین کشور جهان، دسترسی به پهنای باند را یک حق قانونی اعلام کرد و هدف آن پوشش دادن 4 درصد باقیمانده از این کشور بدون دسترسی در داخل از طریق یارانه بود. کشورهای دیگری نیز بهمرور دسترسی به اینترنت را بهعنوان یک حق قانونی شناسایی کردهاند؛ ازجمله فرانسه، اسپانیا، یونان، استونی و کاستاریکا. بااینحال شاید مهمترین تحول در زمینه دسترسی به اینترنت، در کشور درحالتوسعۀ مکزیک رخ داده باشد که در نوع خود، از طریق اولین متمم قانون اساسی در سال 2013، دسترسی به اینترنت را یک حق بشری اعلام کرد و تصریح کرد که دولت مکزیک، دسترسی به اینترنت را کسانی را که توانایی پرداخت هزینههای آن را ندارند، از طریق ایجاد امکانات دسترسی عمومی را فراهم میکند. دولت مکزیک سیاستهایی را در سراسر مناطق گسترده روستایی خود برای دسترسی خانوادهها و جوامع کمدرآمد به اینترنت، اجرا کرده است. سیاستهای گوناگونی که اگرچه با سرعتی پایین، ولی از طریق یک «استراتژی دیجیتال ملی» چندجانبه در حال اجرا هستند و شامل برنامههایی هدفمند از ارائه دسترسی به اینترنت در مراکز اجتماعی و مدارس تا پرداخت یارانه به افراد کمدرآمد برای خرید رایانه و دسترسی به اینترنت در خانه است.
همهگیری کووید-19 به همگان نشان داد که اکنون زمان آن فرا رسیده است تا کشورها، مانند دولتهای فنلاند از طریق قوانین خاص یا مانند دولت مکزیک با متمم قانون اساسی، دسترسی به اینترنت را یک حق بشری، با مسئولیت دولتی برای فراهم کردن دسترسی افراد کمدرآمد، اعلام کنند و به آن جامه عمل بپوشانند.