مشاغل کوچک و بزرگ
مشاغل کوچک و بزرگ
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

خوب یا بد، گوشی موبایل عضوی از بدن ماست

همه ما متوجه شده ایم گوشی های هوشمند عضوی از بدن ما شده اند اما بعضی از ما هنوز نتونستیم باهاش ارتباط برقرار کنیم، یه جورایی انگار بدنمون این عضو جدید را پس میزنه
بیایید اینجا در متن زیر با هم بخونیم بقیه چطور با این عضو جدید ارتباط برقرار کردند.


من هر سال معلم 200 نفر دانش آموز هستم، همسر یک مرد هستم که از قضای روزگار برنامه نویس گوشی های هوشمند(اپلیکیشن) است و مادر یک نوزاد هستم که هر ترم تحصیلی شش ماه بزرگ تر می شود و فرزند یک پدر و مادر که دو فرزند دارند و تمام دلخوشی شان دیدار من و برادرم است.


من حامد هستم. در جنوب ایران بر روی سکو های نفتی کار می کنم و تخصصم چک کردن نشتی خطوط انتقال نفت و گاز است. دفعه قبل که به مرخصی آمدم ضربان قلبم نا مرتب شد و به دکتر مراجعه کردم. دکتر از من خواست به مدت یک هفته 10 بار در روز ضربان قلبم را چک کنم، دو روز بعد هم باید روی سکو در محل کارم بر می گشتم.همینطور که همسرم مدام سفارش می کرد حامد فراموش نکنی دو ساعت یکبار ضربان قلبت را چک کنی و به شدت نگران بود، پسرم راستین گفت: "بابا چرا یه ساعت هوشمند نمی خری که ببندی روی مچت و خودکار ضربان قلبت را ثبت کنه؟ آخه مامان فرزاد هم یکی داره و صبح ها که میاد پیاده روی و ما را تا مدرسه می بره ازش استفاده می کنه..." بعد خودش خندید و گفت:"استفاده می کرد، حالا که کرونا اومده و ما خوشبختانه مدرسه نمیریم. کاشکی معلم ما هم اینقدر تکنیک ها ی استفاده از گوشی را مسلط نبود و مثل خیلی از بچه ها یه دل سیر استراحت می کردیم. ناقلا همه سوراخ سمبه های گوشی و اپلیکیشن ها را بلده. مثلا همین دیروز بهش میگم من اینترنت نداشتم و تمرینی که قرار دادین در گروه واتساپ را ندیدم، بعد میگه عزیزم راستین شما ساعت 11:15 دیروز تمرین را دیدی، چطور میگی اینترنت نداشتم... نمیدونم این تکنیک ها را از کی و کجا یاد گرفته...":)


من مادر راستین هستم. شغلم اینه که برای چند تا کسب و کار به صورت پاره وقت تولید محتوا می کنم. البته ابتدا به چشم پاره وقت این کار را شروع کردم ولی حالا خیلی متقاضی دارم و این کار وقت بیشتری از من میگیره. پدر راستین هم که 15 روز نیست و تمام مسئولیت های بچه و خرید خونه هم با خودمه. از وقتی سوپر مارکت های آنلاین اومد خیلی راحت شدم و نیاز نیست هر بار برای خرید هفتگی از خونه برم بیرون، سریع گوشی را بر می دارم و خرید هفتگی را ظرف مدت نیم ساعت سه شنبه ها ساعت 8 صبح انجام میدم. یا مثلا دیروز خدا خیرش بده دکتر مریم یوسفی که ویزیت آنلاین داره و میون جونم رسید و مشکلم را حل کرد. بگذارید براتون بگم چی شد...
من پنج شنبه دم غروب که سوز سردی میومد رفتم سر خیابون برای شب یلدا خرید کنم، وقتی رسیدم خونه دیدم روی دستم و ساق پام یه سری دونه مثل پشه زدگی هست، بعد مدتی شروع به خارش کرد و بعد ناپدید شد. یکی دو بار دیگه هم این موضوع برام اتفاق افتاده بود. همان لحظه تا دونه ها روی دستم بود یه نوبت انلاین گرفتم از دکتر یوسفی، عکس دستم و علائم را براشون توضیح دادم. دو ساعت بعد بهم جواب دادن که مورد شما کهیر سرما است و راهنمایی های لازم را بهم کردند.
خلاصه این که من شغلم را به خاطر بچه داری و دوری همسرم پاره وقت انتخاب کرده بودم اما سرعت انتشار و کاربرد گوشی های هوشمند و اپلیکیشن های موبایل بهم کمک کرد بتونم زمان های کمتری را برای کارهای روزمره بگذارم و بیشتر روی شغلم وقت بگذارم، سفارش های بیشتری بگیرم و تقریبا در حد تمام وقت در آمد داشته باشم.



من به عنوان نویسنده مقاله در آخر یه توصیه دارم: من معلم، من دانش آموز، من کارمند، من خانه دار، من پدر، من مادر و ... مسئولم میزان و نوع استفاده از وسایل دیجیتال را مدیریت کنم که خوشبختانه همین وسایل دیجیتال ابزار های کاربردی در این راستا در اختیارم قرار داده است.
گوشی هوشمندروایتگرباشموبایل
من در زمینه ی رونق و ارتقاء کسب و کار ها به کمک اینترنت مطالعه و کار می کنم. اینجا برای شما دوست گرامی ارشیوی ازتکنیک های مثبت که در کسب و کارت میتونی اعمال کنی جمع آوری کردم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید