طلا
طلا
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

تجربه ی من در کارآموزی دستیار

اولین دوره ی کارآموزیم در تهران به مدت ۳ماه. تابستون 1402 بعد از مدرسه ها من برای دومین بار رفتم تهران برای گذروندن دوره ی کارآموزی در دستیار. (یه پارازیت: دستیار یه افزونه ی کرومه که کلی ابزار کاربردی و جذاب داره و بهتون توی کارای روزمرتون کمک می‌کنه. واضح تر بگم، دستیار شما در دنیای شلوغ دیجیتالیه و کوفوندر دستیار علیرضاست که خوشبختانه منتور من هم هست. علیرضا از اون آدماست که دوست داری ساعت ها باهاش حرف بزنی و از هر کلمش تجربه، خرد و اطلاعات می‌باره.) دمت گرم علیرضا!

روز 1تیرماه بود که من وارد شرکت شدم و کارم رو شروع کردم. اینکه برای اولین بار کار کردن در محیط واقعی رو تجربه می‌کردم برام قشنگ بود. دروغ نگم استرس هم داشتما. وقتی وارد شرکت شدم مستقیم رفتیم اتاق جلسه و با همچین ویوی دلنشینی مواجه شدم. البته بوی کبریت، چوب و کتاب هایی از جنس کاغذ کاهی که یکی دوتاشون برمیگشت به دهه ی شصت رو دلم نیومد نگم.

بعد از یک هفته انبورد شدم که باید چیکار کنم و چه کارهایی رو انجام بدم. اگه کنجکاوین که کارآموز چه بخشی بودم باید بگم، مارکتینگ. کلی چیز یاد گرفتم و کلی بالا پایین داشتیم توی این مسیر، از شاخ و برگ اینستاگرام، لینکدین، توییتر، ساختار و الگوریتم هرکدوم، بازار هدفشون، کپی رایتینگ، کانتنت، تولید محتوا و ... گرفته تا تجربه هایی که با معاشرت با آدم های مختلف بدست آوردم.

همین بین تجربه ی سوزوندن سینی توی آشپزخونه دستیار هم داشتم. و بک گراند هم علیرضاست که تاسف بار به سینی نگاه میکنه :)

کلام آخر، از این بوم از : علیرضا، حسام، مژده، یگانه، صبا، مهدی، مروارید، محمد، رضا، محمد (قدیم)، نازنین، فاطمه، علیرضا (علمدار) و مهدی تشکر می‌کنم. این افراد در دوره ی کارآموزیم در کنار من بودن که از تک تکشون کلییی چیزای خفن یاد گرفتم. از همه کلی ممنونم :)









تولید محتواشروع کارکپی رایتینگکارآموزی
بنده طلا هستم. عاشق صحبت با ادم های مختلف و کسب تجربه هاشونم تا یاد بگیرم و یاد بدم و اینجام تا بنویسم و بخونم :) پس بیاین با هم بنویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید