این روزها میبینیم که خیلی از افراد، از کاری که انجام میدهند راضی نیستند و لذت نمیبرند. مهمترین دلیل این نارضایتی این است که آنها شناختی از رسالت و معنای زندگیشان ندارند.
به همین دلیل شناخت کلی و درست از معنای زندگی اهمیت زیادی دارد. در ادامه این مطلب قرار است در مورد چیستی رسالت و مزیت پیداکردن آن، تفاوتش با هدف و موانع پیداکردن آن با شما صحبت کنم.
پس تا انتهای این مطلب با من همراه باشید.
رسالت زندگی یک مسیر همیشگی و روبهرشد است. جالب است بدانید که رسالت چیزی نیست که به آن برسید!
بگذارید یک مثال بزنم:
اگر شما فکر میکنید رسالتتان نوشتن کتابتان است باید بگویم که سخت در اشتباه هستید. چون بالاخره این کتاب نوشته و پروندهاش بسته میشود.
همانطور که گفتم، رسالت چیزی نیست که به آن برسید! در این مثال رسالت شما میتواند کمک به مخاطبان کتابتان باشد تا با خواندن آن زندگیشان بهتر شود. چون مخاطب کتاب شما هیچ وقت تمامشدنی نیست!
خلاصه بگویم، شما قرار است در مسیری قرار بگیرید که جسارت، باورها و اقدامات درست را در خودتان ایجاد و در این مسیر رشد واقعی و همهجانبه را تجربه کنید.
اگر بخواهم تعریفی برایش داشته باشم باید بگویم که رسالت جمله یا عبارتی است که در آن معنایی برای شما وجود دارد، حالتان را خوب میکند و به شما هیجان حرکتکردن میدهد،اما شما به آن نمیرسید!
مهمترین مزیت داشتن رسالت، حرکتکردن است. در واقع پیداکردن آن به این معنی نیست که یک کار مشخصی را پیدا کنید و تا آخر عمر آن را انجام دهید. ممکن است در طی مسیر زندگیتان متوجه شوید آن چه به عنوان رسالت برای خودتان در نظر گرفتهاید، خیلی مناسبتان نیست و باید مسیر دیگری را انتخاب کنید.
همانطور که گفتم یکی از مهمترین مزایای داشتن رسالت این است که شما هیچ وقت ساکن نخواهید بود و مدام در مسیر رشد و بهترشدن هستید. یادتان باشد تا حرکت نکنید و خودتان را بهبود ندهید، پیشرفتی نخواهید کرد.
داشتن رسالت علاوه بر ساکن نبودن، به شما لذت و درآمد بیشتر، سردرگم نبودن و روابط بهتر هم هدیه میدهد.
ما در مسیر زندگیمان ممکن است نقشهای مختلفی را ایفا کنیم. به این معنی که برای خودمان، دوستانمان، پدر و مادرمان، برادر و خواهرمان، همسر و فرزندمان نقشهایی داریم. نکته مهم این است که در هر کدام از این نقشها باید حالمان خوب باشد و مسیر رسالتمان را بدانیم و معنایی برای ما تعریف شده باشد.
به عنوان مثال اینکه رسالتمان در نقش پدری را تأمین نیازهای همسر و فرزند بدانیم درست نیست، چون معنایی ندارد؛ بلکه ذات بشر است، اما میتوانیم رسالت نقش پدری را کمک به رشد خانواده تعریف کنیم. برای سایر نقشهایمان هم باید به رسالت و معنای زندگی توجه کنیم تا بتوانیم با حال خوب و هدف مشخص در مسیر زندگی پیش برویم.
نکته: این مطلب را به این دلیل گفتم که فکر نکنید رسالت فقط مربوط به شغل ما آدمها است. در هر نقشی که باشید، رسالت خودتان را دارید. برای اینکه از بحث اصلی دور نشویم، بیشتر از این در مورد موضوع نقشها صحبت نمیکنم.
خب تا اینجا با تعریف و مزیت رسالت آشنا شدید. در بخش بعدی تفاوت آن با هدف را با هم بررسی میکنیم.
همانطور که گفتم، رسالت چیزی نیست که شما به آن برسید؛ اما هدف تعیین میشود تا شما در جهت رسیدن به آن اقدام کنید. این تفاوت اصلی رسالت و هدف است. اما در ادامه به تفاوتهای دیگر هم اشاره میکنم:
خب شاید بگویید ما اینها را فهمیدیم، وقتی هنوز رسالتمان را پیدا نکردیم، به چه دردمان میخورد؟
برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید موانع پیداکردن رسالت را بشناسید و در قدمهای بعدی برای کشف آن اقدام کنید.
اکثر انسانها در برههای از زندگیشان بلاتکلیفی و سردرگمی را تجربه کردهاند. در مسیر پیداکردن رسالت زندگی موانعی وجود دارند که نمیگذارند ما نفس راحتی بکشیم و کاری را انجام دهیم که به ما حس زندهبودن و لذت بدهد.
در ادامه این بخش به مهمترین موانع شناخت معنا و رسالت زندگی اشاره خواهم کرد.
شاید شما هم از خانوادهتان این را شنیدهاید که "برو دنبال کاری که بیمه داشته باشه و حقوق ثابتی بهت بدن." وقتی ندانید در زندگی چه چیزهایی برایتان ارزش است، نمیتوانید رسالت و معنای زندگیتان را پیدا کنید. ارزشها هدایتگر مسیر ما هستند و به ما میگویند که چه کاری بکنیم و چه کاری نکنیم.
برای مثال ممکن است برای شما خلاقیت و انجام کارهای جدید و تازه ارزش باشد. این ارزش به شما اجازه نمیدهد به کاری مشغول باشید که یکنواخت است و خلاقیتی در آن دیده نمیشود.
اما تصور کنید که نمیدانید خلاقیت برای شما ارزش است. در این صورت شما به مسیری میروید که اصلاً حس خوبی به آن نخواهید داشت. میبینید که نشناختن ارزشها چه مانع بزرگ و مهمی برای کشف رسالت زندگی است.
اجازه بدهید رک باشم! شما با یک زندگی بدون چالش رسالتتان را پیدا نمیکنید.
تصور کنید شما چند سالی به عنوان مدیر فروش کار کردهاید. اما از یک جایی به بعد این کار معنای گذشتهاش را از دست میدهد و لذتی برای شما ندارد. با کمی کندوکاو در افکارتان متوجه شدید که به تولید محتوای خلاقانه علاقهمندید و دوست دارید محتواهای ویدئویی راهنمای خرید برای دیگران تولید کنید.
این مرحله همان جایی است که باید جسارت به خرج دهید و از منطقه امنتان خارج شوید و ایده جدیدتان را عملی کنید؛ در غیر این صورت هیچ وقت رشد واقعی را تجربه نخواهید کرد و در مسیر رسالت زندگیتان قدم نخواهید زد.
برای پیبردن به رسالت باید ایدههایتان را عملی کنید. اما چشمتان روز بد نبیند! اگر دچار ویروس کمالگرایی شوید، چنان دست و پایتان بسته میشود که اگر آن را درمان نکنید، سالها درجا خواهید زد و زیر پایتان علف سبز میشود!
کمالگرایی نهتنها شما را از اقدامکردن منع میکند، بلکه شما را نتیجهگرا هم خواهد کرد. اگر نتیجهگرا باشید، به محض مواجهشدن با اولین چالش و نتیجه نگرفتن از ایدههایتان، آن را رها میکنید و هیچ وقت متوجه نمیشوید که آیا آن ایده در مسیر رسالت شما بود یا نه!
پس آگاه باشید که کمالگرایی یک مانع بزرگ در مسیر کشف رسالت است.
اگر به دنبال جلب رضایت دیگران باشید و بخواهید تأیید آنها را دریافت کنید، در مسیر بیراهه هستید. اجازه ندهید تأییدطلبی شما را از اقدام در مسیر رسالت زندگیتان دور کند، در غیر این صورت چیزی جز حسرت برایتان باقی نمیماند.
شناخت کامل نسبت به ویژگیهای شخصیتی، مهارتها، استعدادها و باورها یک گام بزرگ در جهت کشف رسالت زندگیتان است. این شناخت شما را از آزمون و خطاهای بیمورد دور و پیداکردن مسیر درست زندگی را برای شما سریعتر میکند.
می خواهم با یک مثال در مورد نقش باورهای محدودکننده در پیدانشدن رسالت زندگی با شما صحبت کنم:
تصور کنید شما عاشق املاک هستید و ایدههای جذاب و جدیدی برای فعالیت در این حوزه دارید، اما از کودکی شنیدهاید هر کسی که در کار املاک است دروغ میگوید و پولی که به دست میآورد حلال نیست.
به نظرتان آیا برای اجرای ایدهتان اقدامی خواهید کرد؟ آیا برای تجربه کار در این حوزه قدمی بر میدارید؟ مطمئناً خیر!
باورهای محدودکنندهای که از کودکی در ذهن ما کاشتهاند، مثل سیمان به پای ما میچسبند و اجازه نمیدهند که ما با تجربهکردن ایدههای مختلف، رسالتمان را پیدا کنیم.
در جایی خلوت و با تمرکز بنشینید و موارد زیر را برای خودتان یادداشت کنید:
خب امیدوارم تمرین بالا را جدی بگیرید!
در این مطلب یاد گرفتیم که رسالت چیست و پیداکردن آن چه مزیتی دارد، کمی در مورد نقشها در مسیر رسالت صحبت کردیم، تفاوت رسالت و هدف را فهمیدیم و در نهایت ۶ مانع پیداکردن رسالت را شناختیم.
الان نوبت شما است که با انجام تمرین این مطلب، کمی به شرایطتان آگاهتر شوید.