یه فضای خاکستری رنگ پر از آدمای سیاه و سفید و درختای خشکیده و نیم سوخته ،بدون هیچ علائم حیاتی !
انگار همه جا تسخیر شده ،همچین چیزی برای من نماد برزخ و دوزخ و هر آنچه که اسمش رو گذاشتنه!
چیزی که حالا صدا و سیما یا توضیحات و آموزه های دینی و غیر دینی از بچگی تا الان کردن تو مغز من و اونجا نشسته !
میگن بعد از مرگ میری اونجا اما گاهی حس میکنم همین الان وسط زمین سبز هم گاهی به اونجا سر میزنم !
وقتایی که نمیدونم الان قراره چیکار کنم
قراره چقد تلاش کنم
چرا ته کاری که میخام بکنم رو نمیبینم !!!!1
آفرین دقیقا مشکل همینه
عجله برای رسیدن
خسته از مسیر و موندن تو بیابون مسیر
مسیر تا قشنگه من میرم
اما وقتی قشنگیش کم میشه منم گیج میشم
آیا این راه درسته ؟؟
آیا اشتباه نمیرم ؟؟
فکر کنم این برمیگرده به این که یا درست هدف نهایی رو انتخاب نکردم
یا واقعا زیادی تو مسیر موندم و یادم رفته چرا وسط اون مسیرم
کل این متن هم انگار میخواست یه تلنگر باشه که بسه یه مسیر رو برو تهش حتی اگر قراره هیچی نباشه هم برو ببین بعد تغییر مسیر بده !
همین دیگه