تمیم عرفان
تمیم عرفان
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

درنگی به رمان جاناتان مرغ دریایی

{به جاناتان مرغ دریایی حقیقی که همیشه در درون ما زندگی می کند}

وقتی اولین صفحه کتاب را باز کنید قبل از شروع با چنین جمله‌ای مواجه خواهی ‌شد. شاید در نظر چنین بگنجد که چطور یک مرغ دریایی در درون ما زنده‌گی می‌کند، اما وقتی کتاب را مطالعه کنید متوجه می‌شوید که هر انسانی در درون خود جاناتانی دارد که خفته است. انسان زمانی به تکامل می‌رسد که حقیقت درونی خویش را دریابد. رسیدن به کمال محدودیت ندارد و به مقطع خاصی از زندگی مربوط نمی‌شود. زمانی که انسان حقیقت درونی خویش را دریابد یعنی به کمال رسیده است.
این کتاب در مورد یک مرغ استثنایی به نام{جاناتان مرغ دریایی} اثری از ریچارد باخ با تصاویری از راسل مانسون و ترجمه مرتضی سعیدی‌تبار می‌باشد که در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به چاپ رسیده است. این کتاب از جمله داستان‌های آمریکایی در قرن بیستم بوده است که به سه بخش تقسیم شده و نخستین‌بار تحت عنوان{پرنده ای به نام آذرباد} و بعد در سال های مختلف تحت عناوین متفاوت توسط مترجمان و ناشران مختلف منتشر شده است. داستان این رمان تصویر زندگی بعضی انسانها را دارد که هوش و ذکاوت زیادی دارند و در فکر وسعت هستند اما بعضی ها نیز هستند که فقط و فقط به فکر جمع‌کردن و خوردن و خوابیدن هستند و به زنده‌گی خودساخته شان عادت کرده اند. این دسته از آدم ها همان‌هایی اند که در پی هدر دادن عمر خود اند. اما این کتاب به ما می‌آموزد که زندگی تنها در پی جمع کردن نیست.
(هزاران هزار مرغ دریایی دیگر هم آنجا بودند، تنها پاسخی که می‌توانم بگویم این است که جاناتان تو در میان ملیون‌ها مرغ دریایی نظیر نداری. اکثر ما خیلی آهسته آمدیم. از جهانی به جهانی دیگر که مثل دنیای قبلی ما نبود، در باز کردیم. فراموش کرده بودیم که از کجا آمده بودیم و به جایی می‌رفتیم که توجهی به آن نداشتیم. فقط برای لحظه‌ها زنده‌گی می‌کردیم.
آیا تا به حال توانسته‌ای به این فکر کنی که قبل از آنکه بخواهی به این اندیشه دست‌یابی که جز خوردن و جنگیدن یا به قدرت رسیدن، هدف والای دیگری هم وجود دارد؟ چند دوره از زندگی را باید پشت سر بگذاریم؟ هزاران بار جاناتان، ده هزار بار و تازه از صد ها بار دیگر تا یاد بگیری که ارزشی به نام کمال وجود دارد و صد بار دیگر تا بفهمی هدف اصلی زندگی رسیدن به کمال و به کار بردن آن است). صفحه ۵۷/۵۸
اما جاناتان مرغ دریایی با دیگران فرق دارد. در حالی که دیگر مرغ های دریایی به فکر غذا و شکم‌شان هستند و این کار هر روزشان است تا فقط زنده بمانند، جاناتان در فکر پرواز و رسیدن به کمال است. تا بلاخره او را از گله مرغان دریایی طرد می‌کنند اما جاناتان بر باورهای خود ایستاد و این طرد شدن را برای خود راه موفقیتی ساخت. ما انسانها نیز برای آن که بتوانیم به چیزی که می خواهیم دست بیابیم باید اول این باور را در خود به وجود بیاوریم که به چیزی که می‌خواهیم رسیده‌ایم آن وقت است که به خواسته خویش نایل می شویم. جاناتان مرغ دریایی به درجه رسید که می‌گفت من یک مرغ دریایی آزاد و همه چیز تمام هستم او نماد محبت بود و به همه‌گی عشق می‌ورزید. با وجود طرد شدن از گله مرغان دریایی باز هم از هیچکدام‌شان چیزی در دل نداشت.
چرا نمی توانیم خودمان را آزاد کنیم. منظور از آزادی تنها قید و بند نیست. همه ما انسان‌ها در درون خود زندانی هستیم. مقصد و هدف، آزادی درون است. هر زمان که خود را از مزخرفات، عقاید انحرافی ، تعصبات کورکورانه و... خودمان را رها ساختیم و تنفر جوییدیم یعنی آزاد شده‌ایم. ما برای این به دنیا نیامده‌ایم که فقط زنده باشیم، به دنیا آمده ایم تا هدف خلقت خود را دریابیم. این کاری بود که جاناتان کرد، از گله طرد شد و از این بابت خوشحال بود تا دیگر کسی نیست که سد راه او شود. اگر کسی سد راه موفقیت دیگری باشد، همان بهتر که کلا او را از زندگی خود پاک کند.
امروز اگر کسی با باورها و تجربیات تازه‌ای می‌آید و چیزی می گوید دیگران چون نمی توانند او را درک کنند و او را بفهمند یا می‌گویند که او دیوانه است و یا هم او را ساحر و اهریمن می خوانند و خیلی القاب دیگر به او می بندند و صدایش را خاموش میکنند. در دنیای ما انسانها جاناتان های بسیاری را از بین برده اند فقط به خاطر اینکه نتوانستند به اندیشه‌های آنها پی‌ببرند.


در مورد نویسنده
ریچارد دیوید باخ، خلبان و نویسنده آمریکایی می‌باشد که در ۲ تیر/سرطان ۱۳۱۵ خورشیدی در اوک پارک ایلینوی به دنیا آمد. او فرزند رولند روبرت و روت هلن شاو باخ و همچنین از نوادگان یوهان سباستین باخ، آهنگساز بزرگ و مشهور آلمانی می‎‌باشد. او از ازدواج با همسر اولش صاحب ۶ فرزند شد و چون اعتقادی به ازدواج نداشت از آن‌ها جدا شد و رهایشان کرد.
آقای باخ در هر زمینه‌ای که مربوط به خلبانی بشود کار کرد، از جمله ساخت تصاویر متحرک در آسمان توسط نمایش هوایی، خلبان تاکتیکی جنگنده‌های نیروی هوایی، نویسندگی و آموزگاری فنی هوانوردی. او حتی به عنوان راوی و همچنین خلبان نمایش‌های هوایی، در فیلمی که از روی کتابش ساخته شده بود حضور داشت. این فیلم (هیچ چیز اتفاقی نیست) نام داشت. از سال ۱۳۳۸ خورشیدی او عقایدی در مورد یک پرنده که می‌خواهد دیوارهای محدودیت را بشکند داشت، منظور کتاب جاناتان مرغ دریایی است که به فیلم هم درآمد. تقریباً تمام کتاب‌های او از هواپیما به‌عنوان وسیله‌ای برای رساندن یک پیام استفاده می‌کند. وی در کل آثار بسیار زیبایی را خلق کرده‌است. او مؤسس مذهب پرواز است که مریدانی هم بدور خود جمع کرده‌است.
از آثاری که به زبان فارسی ترجمه شده می‌توان به کتاب‌هایی از قبیل: جاناتان مرغ دریایی، پندار، یگانه، گریز از سرزمین امن، هدیه پرواز و فراسوی ذهنم اشاره کرد که در بیشتر آن‌ها، نویسنده به وسیله احساس پرواز در متن‌های خود با خواننده ارتباط خوبی برقرار می‌کند و در مورد شناخت خود، انتخاب و اختیار و در نهایت حقیقت زندگی بحث می‌کند.





جاناتان مرغ دریایینقد رمانمعرفی کتابکتاب آموزشیمرغ دریایی
جزئی از این کره خاکی که در پی یافتن خویش است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید