تمرین
تمرین
خواندن ۱ دقیقه·۷ سال پیش

داستانی کوتاه از استراتژی کمک به رقبا


يكي از كشاورزان منطقه اي، هميشه در مسابقه‌ها، جايزه بهترين غله را به ‌دست

مي‌آورد و به ‌عنوان كشاورز نمونه شناخته شده بود. رقبا و همكارانش،

علاقه‌مند شدند

راز موفقيتش را بدانند. به همين دليل، او را زير نظر گرفتند و مراقب

كارهايش بودند.

پس از مدتي جستجو، سرانجام با نكته‌ عجيب و جالبي روبرو شدند. اين كشاورز پس از هر

نوبت كِشت، بهترين بذرهايش را به همسايگانش مي‌داد و آنان را از اين نظر تأمين

مي‌كرد. بنابراين، همسايگان او مي‌بايست برنده‌ مسابقه‌ها مي‌شدند نه خود او!


كنجكاويشان بيش‌تر شد و كوشش علاقه‌مندان به كشف اين موضوع كه با تعجب و تحير نيز

آميخته شده بود، به جايي نرسيد. سرانجام، تصميم گرفتند ماجرا را از خود

او بپرسند و

پرده از اين راز عجيب بردارند.

كشاورز هوشيار و دانا، در پاسخ به پرسش همكارانش گفت: «چون جريان باد، ذرات

باروركننده غلات را از يك مزرعه به مزرعه‌ ديگر مي‌برد، من بهترين بذرهايم را به

همسايگان مي‌دادم تا باد، ذرات باروركننده نامرغوب را از مزرعه‌هاي آنان

به زمين من نياورد و كيفيت محصول‌هاي مرا خراب نكند!»


همين تشخيص درست و صحيح كشاورز، توفيق كاميابي در مسابقه‌هاي بهترين غله را برايش
به ارمغان مي‌آورد.



“گاهي اوقات لازم است با كمك به رقبا و ارتقاء كيفيت و سطح آنها، كاري كنيم كه از

تأثيرات منفي آنها در امان باشيم”

کسب و کاررقبااستراتژی
تمرین مادر تمام موفقیت هاست.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید