خبر ابتلای آیتﷲ شیخ حسن جواهری و برادرش شیخ محمد به بیماری کرونا اعلام شده است. آقای جواهری از علمای حوزه نجف است که سالها در نجف و قم تحصیل و تدریس کرده است.
در شماره ششم مجله تقریرات (اسفند ۱۳۹۵) ضمن گزارشی درباره مراجع احتمالی شیعه در آینده، درباره وی آورده بودم:
نَسب آیتالله شیخ حسن جواهری؛ این مجتهد متولد ۱۹۴۹ میلادی در نجف، با چهار واسطه به شیخ محمد حسن نجفی (مشهور به صاحبجواهر) میرسد. از این رو آقای جواهری در سن و نسب همانند آقای ایروانی است. همچنین همانند آقای ایروانی در دروس آیتﷲ خویی و شهید صدر شرکت کرده است. اما علاوه بر این، شاگرد آیات عظام مرحوم میرزا جواد تبریزی و وحید خراسانی در قم نیز بوده و در دانشکده فقه نیز مقطع کارشناسی را گذرانده است.
دو بار بازداشت در اواخر دهه هفتاد میلادی به دستور حکومت بعثی عراق و تبعید به ایران سبب شد که وی نیز سالها در حوزه قم به تدریس و تحقیق بپردازد. در همین دوره بود که ارتباط رسمی وی با جمهوری اسلامی شکل گرفت و به عضویت نهادهایی همچون مجمع جهانی اهل بیت(ع) و مجمع فقه اهل بیت(ع) درآمد و با متفکرین و نهادهای مهم اهل سنت همچون مجمع فقه اسلامی جدّه ارتباط برقرار کرد. وی همچنین تدریس در دارالتبلیغ اسلامی قم را نیز در کارنامه خود دارد که تحت اشراف مرحوم آیتﷲالعظمی شریعتمداری اداره میشد.
آقای جواهری اگرچه آیتﷲالعظمی سیستانی را «ولی فقیه» در عراق میداند و خواهان حمایت همهجانبه از اوست، اما به سبب پیشینه نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران و حضور در برخی نهادهای رسمی آن، روابط بسیار حسنهای با حکومت ایران دارد. وی معتقد است که جدش صاحب جواهر نیز همچون امام خمینی و بر خلاف فقهای کنونی نجف به «ولایت مطلقه فقیه» اعتقاد داشته است.
آقای جواهری یک دهه است که به زادگاهش نجف بازگشته و موضوعاتی را که تحت تأثیر فضای نوین قم بررسی کرده بود، در حوزه نجف مطرح میکند. از جمله این موضوعات، بحث دموکراسی و مردمسالاری دینی است. به باور شیخ حسن جواهری: «در اسلام کلام اکثریت حجت و ملاک نیست. این که مرحوم امام(ره) به رأی اکثریت اعتقاد داشت، برای این بود که ایشان شخصاً به عنوان ولی فقیه مردم ایران که مسلمان هستند، به دموکراسی معتقد بود و تأکید داشت که مردم برای قبول جمهوری اسلامی باید رأی دهند. اما طبق اصل فقه، واقعیت این است که ولی فقیه مجتهد و متصرف است و شرع در دست اوست؛ چراکه عقل دارد و عادل است. لذا هر زمان که مصلحت بداند میتواند برای تشکیل یک مجلس و یا تعیین رییس جمهور انتخابات برگزار کند».
آیتﷲ جواهری درباره راهکار نظارتی بر ولی فقیه میگوید: «اگر مرجعی برای شخص خود و خانوادهاش کار کند، عدالت او ساقط خواهد شد. بنابراین اگر مردم زمانی به جایی برسند که فاسق بودن ولی فقیه را درک کنند، افراد ملت میتوانند او را کنار بگذارند. همانند زمان شاه که بعد از سالها تلاش و کوشش، او را از میان برداشتند و انقلاب شد. البته اهل سنت معتقدند که حتی اگر ولی فقیه فاسق شود نمیتوان علیه او کار کرد، اما شیعیان چنین اعتقادی ندارند … اگر اشتباهی کرد که بسیار مهم بود و در عین حال ضرر مخالفت با ایشان بیشتر از خطای با او بود، با ارجاع به مجتهد دیگر باید کار را سامان داد. در عین این که ولی فقیه واجبالاطاعه است، اما اگر اشتباهی صورت داد که فساد آن برای ما واضح بود و سکوت و حرف نزدن ما ضرر بیشتری داشت، باید علیه او سخن گفت تا برکنار شود … مجتهدینی که تدبیر ندارند، حق ولایت هم ندارند».
وی نیز همچون آقای ایروانی معتقد است که آیتﷲ سیستانی خواهان دخالت حداقلی فقها در سیاست است، و در عین حال، آقایان خامنهای و سیستانی را دو قطب مهم شیعیان میداند.
آقای جواهری همچنین خواهان استقلال کامل حوزه است و میل به تخصصیشدن اجتهاد و اصلاح رسالههای مراجع و ذکر دلایل فتاوی دارد.
?شماره نهم مجله تقریرات نیز بهتازگی با پرونده مفصلی درباره حوزه نجف منتشر شده است. برای تهیه این شماره و شمارههای قبلی مجله لطفا اینجا را بخوانید.