رنگ لوگو یه موضوع بسیار مهم در برندینگ می باشد از آنجا که یک لوگوی خوب مترادف با برندی است که نشان دهنده آن است. به برندهای نمادینی مانند مک دونالد یا اپل فکر کنید. لوگوهای آنها مانند کوتاهنویسی است که فوراً برای همه قابل تشخیص است.
لوگو در اصل نمادی است که برای نشان دادن یک برند استفاده می شود. عمیق تر کاوش کنید و متوجه خواهید شد که بسیاری از لوگوها معنای پنهانی دارند، اغلب چیزی که به پیشینه شرکت یا یک نماد بصری هوشمندانه مربوط می شود. به هر حال، برندسازی تماماً یک داستان سرایی است برا ارتباط با انسان هاست.
اما عنصر مهم دیگری وجود دارد که داستان یک لوگو را می سازد و آن رنگ و روانشناسی رنگ ها در برندینگ است.
رنگ لوگو می تواند چیزهای زیادی در مورد یک برند بگوید. برای برندهای معتبر، یک رنگ می تواند ذاتاً با هویت کسب و کار مرتبط باشد. به فنجان های قهوه، سفید و سبز معروف استارباکس یا بسته بندی بنفش نمادین کَدبری فکر کنید.
برای برندهای جدید، رنگ لوگوی آنها تلاشی است برای ارتباط موفق کسب و کار خود با مشتری مورد نظرشان است.
در این مقاله، نگاهی به نحوه استفاده برندهای معروف از رنگ در لوگوهای خود خواهیم داشت، الگوهای آشکار شده توسط انتخاب های محبوب لوگو و نگاهی دقیق تر به کسب و کارهای بزرگی که خارج از میدان فکر می کنند.
یکی از دلایلی که مردم در وهله اول لوگو ایجاد می کنند این است که یادآوری بصری یک چیز قدرتمند است و دقیقاً این چرخ رنگ لوگو با این هدف جمع آوری شده است.
در یک نگاه، می توانید دقیقاً ببینید که مارک های معروف چگونه از رنگ استفاده می کنند.
یک پیوند قوی بین رنگ و هویت برند است. در مجله آکادمی علوم بازاریابی، محققان لورن لابرک و جورج میلن توضیح میدهند که « رنگ های لوگویی که مانند نام برند با دقت انتخاب شوند، دارای معنای ذاتی هستند که جزئی از هویت اصلی برند میشوند، که به شناخت برند کمک میکنند و تصویر وهدف مورد نظر برند را به مخاطب منتقل میکنند».
بزرگان حوزه برندینگ در تحقیقات خود در مورد تمایز رنگ در بازار نشان دادند که چگونه صنایع خاصی اغلب از رنگ های خاص استفاده می کنند.
به عنوان مثال، آنها دریافتند که رنگ آبی در بیش از 75 درصد از لوگوهای برند کارت اعتباری و 20 درصد از لوگوهای برندهای فست فود استفاده می شود. در همین حال، رنگ قرمز در 0 درصد از آرم های پوشاک بزرگ جهانی یافت می شود.
برای مصرفکنندگانی که هزاران بار در روز با تبلیغات مواجه میشوند، این نشانههای بصری میتواند پیامی ناخودآگاه درباره آنچه که فروخته میشود و توسط چه کسی فروخته می شود، باشد.
در تحقیق در مورد این مقاله و اینفوگرافیک ابتدا به لوگوی ۵۰۰ شرکت بزرگ و ثروتمند نگاهی انداختیم. در اینجا ما متوجه یک روند برجسته شدیم. آبی محبوب ترین انتخاب رنگ لوگو برای این شرکت ها است.
درک اینکه چرا لوگوهای آبی چنین انتخاب محبوبی هستند، آسان است. آبی رنگی بیخطر، رنگی امن اما پیچیده است. و برای شرکتهایی که مایل به انتقال امنیت هستند مثلاً آنهایی که در امور مالی، فناوری، بهداشت یا بیمه هستند. رنگ آبی کار قابل تحسینی را انجام میدهد.
از طرف دیگر، رنگ قرمز انتخاب جسورانه تری برای یک برند است. با این حال به عنوان دومین انتخاب محبوب وارد شد. در 500برند معروف، ارتباط واضحی بین صنایع غذایی و خردهفروشی و لوگوی قرمز وجود دارد.
بنفش در این لوگو این برند ها کم و بیش ظاهرشده است در حالی که صورتی اصلاً مشخص نیست.
غیرممکن است که در مورد رنگ های لوگو و برندسازی صحبت کنیم و به روانشناسی رنگ ها اشاره نکنیم. این حوزه از مطالعه به رابطه بین رنگ های خاص و پاسخ های انسانی می پردازد.
طرفداران روانشناسی رنگ معتقدند که شما می توانید از این تئوری برای تحریک رفتارهای خاص در مشتریان استفاده کنید.
بدون شک، محققان و بازاریابان الگوهایی را در واکنش انسان به رنگ ها انتخاب کرده اند. اما هیچکدام از اینها صد در صد درست نیستند: ممکن است یک نفر قرمز را رنگی جذاب و هیجانانگیز بداند و فرد بعدی ممکن است آن را با خون و گلودرد مرتبط بداند.
زمینه و مخاطب مورد نظر ضروری است. رنگ مشکی می تواند در یک زمینه پایدار و قابل اعتماد باشد، یا در شرایط بعدی تند و ناهموار باشد.
عواملی مانند فرهنگ، جنسیت و سن و… در این که رنگ های مختلف به روش های مختلف توسط افراد مختلف درک می شوند، تاثیر دارد
به عبارت دیگر، روانشناسی رنگ ها: سیاه و سفید نیست.
درس اینجاست؟ رنگی وجود ندارد که به طور خودکار موفقیت برند شما را تضمین کند اما انتخاب رنگ اشتباه در برندینگ و طراحی لوگو می تواند به این معنی باشد که برند شما توسط بازار هدف شما نادیده گرفته می شود.
با این حال، ارتباط قوی بین رنگ های خاص در ذهن مصرف کنندگان وجود دارد. اینها به هر دو طرف جریان دارند ارتباط بین نارنجی و انرژی ممکن است ذاتی خود رنگ نباشد، اما در عوض نتیجه این واقعیت است که اغلب توسط مارک هایی که می خواهند این پیام را منتقل کنند استفاده می شود.
مصرف کنندگان این رنگ را می بینند و به طور ناخودآگاه می دانند که پیام ظریفی در حال انتقال است. به این ترتیب، روانشناسی رنگ ها به یک پیشگویی خودساز تبدیل می شود.
یک جنبه فیزیولوژیکی نیز برای رنگ وجود دارد. وقتی یک علامت فلورسنت را می بینید فکر کنید: گاهی اوقات رنگ می تواند آنقدر روشن باشد که مجبور شوید چشمان خود را نگاه کنید. نمی توان انکار کرد که برخی از رنگ ها برجسته و چشم نواز هستند، در حالی که برخی دیگر برای چشم ها ظریف تر و ملایم تر هستند.
برخی از شرکتها از این موضوع به نفع خود استفاده میکنند برای مثال، مکدونالدز، که لوگوی آن اغلب در غذاخوریهای شلوغ یا بهعنوان مقصدی در جادهها دیده میشود. در این مواقع، رنگ زرد روشن برای این برند به عنوان صدای آژیر عمل می کند.
از خود بپرسید، این تجارت چیست و مخاطب چه کسی است؟ به یاد داشته باشید که لوگوی شما باید برای مشتری ایده آل شما جذاب باشد. و به یاد داشته باشید که به رقابت نگاه کنید. استراتژی برند شما تعیین میکند که آیا راحتتر چیزی را ایجاد میکنید که سنتهای صنعت را میشکند یا به روندهای ثابتشده ادامه میدهد – اما دانستن اینکه چه چیز دیگری در آنجا وجود دارد بسیار مهم است.
دو نوع لوگو غالب وجود دارد: لوگوهای نوشتاری و نمادها.
لوگوهای نوشتاری: لوگویی است که نام شرکت تمرکز لوگو است. این نوع لوگو متکی بر فونت خوب و انتخاب رنگ قوی است.
لوگوی نماد : به نماد نگاری متکی است تا برند را قابل تشخیص کند.
به ارتباط هایی که دوست دارید مردم با برند شما ایجاد کنند فکر کنید. چه رنگ هایی بهتر از این هدف پشتیبانی می کنند؟ رنگهایی که انتخاب میکنیداین پالت رنگ کاربردی فراتر از لوگو خواهند داشت در وبسایت یا کارتهای ویزیت شما و… نیز حتما استفاده شوند.