ویرگول
ورودثبت نام
تارا ر.
تارا ر.
تارا ر.
تارا ر.
خواندن ۴ دقیقه·۴ ماه پیش

قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم «شغال» را؟ | درباره‌ی سریال شغال

پوستر سریال شغال
پوستر سریال شغال

هشدار: این متن شامل تحلیل صحنه‌هایی است که به خشونت جنسی اشاره دارد. خواندن آن ممکن است برای برخی مخاطبان ناراحت‌کننده باشد.

دو جمعه در جایی مهمان بودم و تلویزیون روشن بود و در میان شلوغی سریالی پخش می‌شد که پنج صحنه در میان دیدنش هم برایم عذاب بود: شغال. به کارگردانی بهرنگ توفیقی و نویسندگی زامیاد سعدوند. برای بار هزارم متعجب شدم از میزان علاقه‌ی سینماگران ایرانی به کلیشه. شاید هم از علاقه نیست و از سر ناچاری است. به هرحال نوآوری نیاز به نیمچه خلاقیت و اندک هوشی دارد که انگار تخمش را ملخ خورده و تا چشم کار می‌کند تکرار است و تکرار و تکرار.

آقایان! (بعید می‌دانم در جمع این متفکران خانمی وجود داشته باشد!) در دنیایی که دسترسی به سریال‌هایی مثل دارک و بلک میرور و گیم آو ترونز و... با چند کلیک و به صورت رایگان(البته برای ما ایرانیان) فراهم شده، برای چه آدم‌ها باید پول بدهند و سریالی مثل آشغال، ببخشید! شغال را ببینند؟ در زمانی که تمام پلتفرم‌های دنیا تلاش می‌کنند مفاهیم روز دنیا را با قالبی نوآورانه ارائه دهند، هنرمندان (!!) ما مفاهیم نیم‌قرن پیش را با قالب سریال‌های ماه رمضانی به خورد مردم بینوا می‌دهند و صدا از سنگ درمی‌آید، از ایرانی جماعت نه.

 از ابتدا شروع می‌کنم. در همه جای دنیا رایج است که اگر فیلم یا سریال شما صحنه‌هایی با مضامین تکان‌دهنده دارد، قبل از شروع یک «هشدار تماشا» به افراد داده شود تا اگر کسی درگیر این موضوع است، به شکل ناخواسته با آن مواجه نشود و با آمادگی به تماشا بنشیند. اما در این کشور خبری از این حرف‌ها نیست! نکند آقایان فکر می‌کنند مساله تعرض مساله مهمی نیست؟ نه، بعید می‌دانم!

هشدار تماشا
هشدار تماشا

تعرض ناخواسته (این یکی هم ابداع نویسندگان ایرانی است) صورت می‌گیرد و برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران دختر به کلانتری می‌رود و شکایت می‌کند. راستش را بگویم خوشحال شدم. اینکه می‌بینیم شخصیت دختر مهملاتی مثل آبرو و چیزهای دیگر را مطرح نمی‌کند و مستقیم پیش پلیس می‌رود، برایم خوشایند بود. اما اگر این‌ها هنرمندند و ما مشتری هنرشان (مگر هنر این‌ها چیزی به‌جز کالاست؟)، می‌دانستم بالاخره یک جا افکارشان می‌زند بیرون. اصلاً همان صحنه‌ی تعرض را در نظر بگیرید: کدام کارگردانی که ذره‌ای حس هم‌دردی با شخصیت دختر داشته باشد، آن صحنه را آن‌طور کارگردانی می‌کند؟ چطور می‌شود صحنه به آن هولناکی پخش شود و ما نگران که هیچی، اصلاً به دختر فکر هم نکنیم؟

در همان اپیزود اول دیالوگ‌ دختری که متاسفانه هم‌نام من است، این بود: «تو جای داداشمی، اما با این حرف‌هایی که می‌زنی بیشتر شبیه خواهرمی.» الله‌واکبر! دوباره سال ساخت سریال را نگاه می‌کنم. نه، هنوز 1403 است. عجیب است. یا مثلاً تمام شخصیت‌ها بلااستثنا در مواجه با فردی که مورد تعرض قرار گرفته می‌گویند: «من خودم دختر دارم، می‌دونم.» این هم در نوع خود خیلی عجیب است. اینکه آدم‌ها فقط در این نوع از جرم‌ها باید خواهر، دختر، مادر، زن داشته باشند تا متوجه شوند. دختر ندارند، بلانسب شعور هم ندارند؟! کسی شنیده در باقی جرم‌ها کسی این حرف را بزند؟ مثلاً ماشین برادر کسی را بدزدند، فردی برای هم‌دردی بگوید: «من خودم برادر دارم، می‌دونم.» یا مثلاً «من خودم دایی دارم، می‌دونم.» من که نشنیده‌ام.

یا مثلاً پدر پسر که به‌نظر می‌رسد شخصیت مثبت داستان باشد، پسر را از فرودگاه برمی‌گرداند و دنبال این است که حق دختر را بگیرد. اپیزود سوم این حرف‌ها از زبان مبارک بیرون می‌آید: «حاضرم بمیرم ولی آبروم نره.» چندین و چند بار کلمه‌ی آبرو از زبان افراد خارج شد. احساس نمی‌کنید کلمات موهومی مثل آبرو همان مساله‌ایست که باعث می‌شود اگر فردی مورد تعرض قرار گرفت پیش پلیس نرود؟ نمی‌خواهید پاک کنید این لکه‌ی ننگ را از فرهنگ ایرانی؟

و نقطه‌ی اوج داستان: 1. پدر پیشنهاد می‌دهد که دختر با پسرش ازدواج کند. دختر اعتراض می‌کند ولی چرا حس می‌کنم قرار است همین اتفاق بیفتد؟ که اگر بیفتد تمامی افراد دخیل در ساخت سریال باید نگاهی دوباره به باورها و دیدگاه‌های خود بکنند.

و 2- دختر می‌گوید از شکایت منصرف شده.

و شد آن‌چه نباید می‌شد. در اپیزود اول چیزی که همه را خوشحال کرد را این‌طور خراب کردید. این سریال فقط و فقط یک نکته‌ی مثبت داشت که در قیمت سوم با غلط‌گیر پاکش کردید.

ادعای امروزی بودن دارید اما دم شغالتان بیرون زده!

این سریال سخیف و مبتذل است و بیننده‌ی معمولی را عصبانی و کلافه می‌کند.

حیف زمان.

حیف پول.

حیف تجهیزات.

حیف...

حیف...

آقایان! شما عقیبید! هم از فیلمنامه و هم از مسائل مربوط به زنان. و جالب اینکه با اعتمادبه‌نفس به هر دومورد ورود می‌کنید.

تنها می‌شود گفت حیف ایران!

سریالسینمای ایراننویسندگان ‌ایرانیزناننقد فیلم
۱
۰
تارا ر.
تارا ر.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید