دوران نادرشاه افشار از پرآشوبترین و خونبارترین دورههای تاریخ ایران است. قدرتگیری سریع او پس از فروپاشی دولت صفوی، اصلاحات نظامی گسترده و جنگهای پیدرپی با عثمانی، افغان و روس، سبب شد بسیاری از ایلات و طوایف ایران درگیر حوادث بزرگ زمانه شوند. از جمله این ایلات، ایل ممسنی بود که در یکی از شورشهای محلی، درگیر نبردی خونین با سپاه نادر گردید. این واقعه که در تاریخ به جنگ یقهی سنگر مشهور است، از حوادث مهم جنوب ایران در قرن دوازدهم هجری قمری بهشمار میرود.
در سال ۱۱۴۶ هجری قمری، نادرشاه در نبردی با سپاه عثمانی به فرماندهی عثمان توپال شکست سختی متحمل شد. شایعهی مرگ او پس از این شکست، در سراسر ایران پیچید و موجی از ناآرامی در ایالات کشور پدید آورد. در چنین شرایطی، محمدخان ممسنی معروف به محمدخان بلوچ، نوهی محمدحسنخان ممسنی (حاکم کهگیلویه و ممسنی)، گمان برد که نادر کشته شده است. وی با استفاده از آشفتگی اوضاع، سر به شورش گذاشت و گروهی از مردم لر، دشتستانیها و اعراب خلیج فارس را با خود همراه ساخت.
نادر، چون از این ماجرا آگاه شد، جنگ با عثمانی را نیمهتمام گذاشت و از راه خوزستان رهسپار ممسنی گردید تا شورش را در نطفه خفه کند.
میرزا مروی در کتاب عالمآرای نادری دربارهی این واقعه چنین مینویسد:
«نواب صاحبقران از جانب به راهنمونی در حرکت آمده، به عزم گرفتن محمدخان بلوچ روانه گردید. در بین راه به مسامع اقبال رسانیدند که محمدخان بلوچ با حشر انبوه در دربند فهلیان نزول نموده و مستعد جنگ و جدال است.»
نادر از مسیر بهبهان و گچساران گذشت و در حدود سه کیلومتری یقهی سنگر اردو زد. به روایت همان منبع:
«محمدخان بلوچ با پانزده هزار سپاه در نزدیکی سراب سیاه، در دربند شولستان – که در دو جانب آن دو کوه بلند است – سنگر بسته و در پشت آن نشسته بود. روز دیگر موکب نایبالسلطنه از صحرای باشت باوی گذشته و در نیمفرسخی دربند نزول نمود. روز دیگر سپاه ظفرپناه یورش بردند و از دو جانب کوه را گرفته، شکست بر دشمن انداختند و محمدخان فرار کرد.»
در این نبرد، شمار بسیاری از مردم ممسنی، کهگیلویه، باشت و دشتستان جان خود را از دست دادند. برخی منابع تعداد کشتهشدگان را تا سیهزار نفر ذکر کردهاند.
پس از شکست شورش، نادرشاه مدتی در فهلیان اردو زد و فرمان به تنبیه و مجازات گستردهی شورشیان داد. در همین زمان است که جملهی معروف خود را دربارهی ایل ممسنی بر زبان آورد:
«ممسنی، دشتی پر از نان و تَشتی پر از خون است.»
این جمله، بازتابی از شدت خشم نادر و سنگینی تلفات مردم ممسنی در این واقعه است که پس از این جنگ نادرشاه ۱۰ هزار نفر از مردم ایل ممسنی را به شمال کشور تبعید کرد. مردمانی که دیگر هیچ گاه به موطن اصلی خود بازنگشتند.
شورش محمدخان بلوچ و نبرد یقهی سنگر، نمادی از مقاومت ایلات جنوب ایران در برابر تمرکزگرایی و اقتدار سختگیرانهی نادرشاه است. هرچند شورش با قهر و خون سرکوب شد، اما در حافظهی تاریخی مردم منطقه بهعنوان نشانی از غرور، استقلالخواهی و سرنوشت تلخ ایل ممسنی باقی مانده است. این جنگ نشان میدهد که در دورهی افشاریه، فاصلهی میان ارادهی قدرت مرکزی و خواست ایلات محلی تا چه اندازه عمیق بوده است.
به قلم: سید پژمان حسینی نویسنده و پژوهشگر تاریخ
پیج اینستاگرام: tarikh_mamasani_rostam

مروی، محمدکاظم. عالمآرای نادری. تصحیح محمدامین ریاحی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۶.