مقدمه:
اگر بتوان از دو نفر در منطقه ممسنی یاد کرد که در زمان پهلوی خدمات شایانی به مردم آن سامان انجام داده است قطعا یکی از آنها سرهنگ تژده می باشد. سرهنگ تژده در کنار استاد محمد بهمن بیگی از معماران علمی و عملی نورآباد ممسنی بوده اند که در دوران مسئولیت خود خدمات زیادی به مردم ایل ممسنی انجام داده اند.
«سرهنگ عبدالحسین شکرالهی فدشکویی فسایی» که بعدها بخاطر علاقه شدیدی که به زبان فارسی داشت فامیلی خود را به «تژده» تغییر داد، در سال 1298 ه.ش در «فدشکویه فسا» به دنیا آمد. ایشان اولین فرماندار ممسنی و سپس اولین نماینده ممسنی در مجلس شورای ملی بود که به اصرار مردم ممسنی که تا «سرخس» به دنبال ایشان رفته بودند به نورآباد برگشت و نماینده مردم در مجلس شد. در حالی که در آن زمان فرماندار سرخس بود. ایشان در رقابت با ملا اردشیر گودرزی پیروز انتخابات در ممسنی شد. سرهنگ تژده ۱۱ هزار رای و ملااردشیر گودرزی ۱۰ هزار رای آوردن. ایشان دو دوره نماینده مردم ممسنی در مجلس بود که انتهای دوره دوم نمایندگی ایشان مصادف با انقلاب بود.
تژده مدیری غیربومی بود که با یک دست لباس نظامی آمد و با یک دست لباس نظامی نیز بازنشسته شد. در زمان انقلاب زمانی که محاکمه شد چنان حساب و کتاب او پاک بود که قاضی وقت را هم تحت تأثیر قرار داد. ایشان در آن موقع بعد از سال ها خدمت حتی خانه ای نیز از خود نداشت که قاضی را شدیدا متعجب کرده بود.
نصرالله فتحی نژاد که خود از خوانین وقت منطقه بوده و مدتی نیز با سرهنگ تژده همکاری می نموده است در مورد او چنین می گوید: «روابط ایشان با خوانین خوب نبود. یک روز در خیابان گذر می کند. یکی از کدخداهای بکش را می بیند. از او می پرسد؟ اینجا چیکار می کنی؟ کدخدا گفت: جناب سرهنگ اینجا شهرم است و کاری داشتم. تژده گفت: خیال کردی ولی خان هنوز هست و دوباره آشپزخانه به پاست. برو. برو که بوی هیچ پلویی نمی آید. برو که دیگر خبری از خان نیست. برو...برو خانه ات. برو...(در آن زمان ولی خان کیانی از کلانتران وقت ممسنی به سبب جنگ گجستان در زندانی به سر می برد). سرهنگ تژده خیلی ضد خان بود.»
فتحی نژاد درباره خدمات تژده می افزاید: «تژده مردی پرکار، زحمتکش و پرتلاش بود در عین حال هتاک و دهن دریده و بدزبان بود. تژده به اندازه ای در ممسنی خدمت کرد که حد ندارد. با تانکر آب، تمام درختانی که در نورآباد کاشته بود را آبیاری می کرد. همراه با چاووش شریفی ریسمان به دست نقشه می کشیدند و درخت می کاشتند و سازندگی می نمودند. وی خیلی زحمت کشید، آنچه در ممسنی می بینید از تژده است. چاه ها و تلمبه های موجود در ممسنی همه از کارهای او بود. خیلی مردمی بود. او دائم در حرکت بود»
از جمله اقدامات مهم وی در مناطق عشایری خلع سلاح عشایر بدون خشونت و سعی فراوانش در راه اندازی مدارس عشایری بود که ثمره آن هم اکنون وجود تعداد زیادی از فرزندان عشایر بویراحمد و ممسنی با تحصیلات عالیه می باشد.
سرگرد عبدالحسین تژده بعد از خدمات زیادی که در منطقه ممسنی انجام داد با وقوع انقلاب خانه نشین شد و تا سال ١٣٨٧ در تهران سکونت داشت و آخر در هم آنجا درگذشت و به دیار باقی شتافت.
نتیجه گیری:
سرهنگ عبدالحسین تژده از دلسوزترین و پاک دست ترین مدیران پهلوی بود که تا زمان پایان خدمتش در منطقه ممسنی از کارهای عمرانی غافل نشد و خدمات زیادی به مردم آنجا کرد. مردی که هنوز بعد از گذشت سال ها از آن روزگار نام نیکش در میان مردم ممسنی به یادگار مانده است و همچنان قدردان خدمات او هستند.
به احترام این مرد بزرگ همه باید کلاه از سر برداریم!
به قلم: سید پژمان حسینی نویسنده و پژوهشگر تاریخ
آدرس اینستاگرام: tarikh_mamasani_rostam