مقدمه:
نهضت جنوب، غائله ای بود که در سال 1325 ه.ش توسط عشایر و ایلات جنوب متشکل از سران ایلات ممسنی، حیات داوودی، قشقایی، بویراحمدی و کوهمرهای، شکل گرفت و جنگی را علیه حکومت پهلوی شکل دادند.
خوانین جنوب که بعد از سیاست های رضاشاه قدرت خود را از دست داده بودند و هر کدام به منطقه ای تبعید شده بودند بعد از سقوط رضاشاه از تبعید فرار کرده و به خانه و کاشانه خود برگشتند. آنها با تجربه ای که از زمان رضاشاه داشتند برای اینکه دیگر قدرت خود را از دست ندهند در سال 1322 ه.ش در منطقه ممسنی و در مکانی به نام «چم اسپید» پیمانی باهم بستند که بتوانند در مقابل پهلوی دوم مقاومت بیشتری داشته باشند. آنها بدین منظور که قدرت خود را به شاه پهلوی نشان دهند ابتدا به «سمیرم» و سپس به «کازرون» حمله کردند.
حمله و تصرف کازرون توسط سران ممسنی و بویراحمدی، قشقایی و ... در سال 1325 ه.ش اتفاق افتاد. این جنگ که در روز ششم مهرماه به وقوع پیوست، پس از ۱۲ روز مقاومت مردم و نیروهای نظامی کازرون شهر سقوط کرد و به دست نیروهای مهاجم سران عشایر افتاد. در این جنگ هشت هزار نیروی عشایر به پادگان کازرون حمله کردند و پس از ۱۲ روز مقاومت نیروهای ششصد نفری کازرون، شهر سقوط کرد.
فرماندهی نیروهای عشایر توسط حسینقلی خان رستم، ولی خان کیانی، نصرالله خان جاویدی، آقاخان و باباخان دشمن زیاری از ایل ممسنی، ناصرخان طاهری از ایل بویراحمد، خسروخان و ناصرخان قشقایی از ایل قشقایی و فتح الله خان حیات داودی از ایل حیات داودی انجام گرفت.
حسینقلی خان رستم و جعفرقلی خان رستم، ناصرخان و خسرخان قشقایی مامور حمله به شهر کازرون شدند. ولی خان کیانی و الیاس خان و جهانگیرخان کشکولی مامور محاصره شهر شدند که راه های ارتباطی قطع گردد. نصرالله خان فتحی نژاد جاوید و آقاخان و باباخان دشمن زیاری مامور محاصر شیراز برای عدم دسترسی نیروهای کمکی شدند.
این جنگ که با کشته و زخمی شدن دویست نفر از نیروهای عشایر و کشته و زخمی شدن بیست نفر از نیروهای نظامی کازرون شد در نهایت با تسلیم نیروهای نظامی کازرون خاتمه یافت.
این جنگ زرگری که توسط انگلیس، حکومت وقت مرکزی و سران عشایر، و از ترس اصلاحاتی که در آذربایجان انجام شده بود، برای مقابله با حزب توده و شوروی و خطراتی که موجب از بین رفتن قدرت خوانین می شد اتفاق افتاد.
مثل همیشه این سران قشقایی بودند که از نظر سیاسی از این جنگ سود بردند و سران ممسنی بی نصیب ماندند. به طوری که باباخان دشمن زیاری در کتاب خاطرات خود نقل می کند: وقتی بعد ازین اتفاق به دیدار شاه رفتند، شاه به گرمی از سران قشقایی استقبال کرده بود ولی اهمیت چندانی به سران ایل ممسنی نگذاشته و به سردی به آنها برخورد کرده بود، گویا تمام اتفاقات بر گردن ممسنی ها افتاده بود.
نتیجه گیری:
اگرچه خوانین با ایجاد پیمان «چم اسپید» توانستند اتحاد قدرتمندی در مقابل پهلوی دوم شکل دهند و با فتح «سمیرم» و «کازرون» قدرت خود را به رخ شاه بکشانند اما این اتحاد دوام چندانی نداشت و در آخر منجر به برچیده شدن بساط خوانین در سال 1342 شمسی شد.
به قلم: سید پژمان حسینی نویسنده و پژوهشگر تاریخ
آدرس اینستاگرام: tarikh_mamasani_rostam