مقدمه:
یکی از اتفاقاتی که در منطقه باشت باوی و ممسنی به وقوع پیوست ماجرای کشته شدن اسدخان باشتی کلانتر ایل باوی باشت بود. واقعه ای که به دست امامقلی خان رستم کلانتر طایفه رستم ممسنی و سرتیپ خان بویراحمدی کلانتر ایل بویراحمد به وقوع پیوست.
اسدالله خان باشتی کلانتر مقتدر ایل باوی، داماد امامقلی خان رستم بود(خواهر امامقلی خان، " خانم بی بی" همسر اسدخان بود). دو روایت در مورد کشته شدن اسدخان توسط امامقلی خان و سرتیپ خان بویراحمدی وجود دارد:
روایت اول این است که چون اسدخان همسر دیگری بنام "بی بی کتا" داشت و بیشتر به آن علاقمند بود، نسبت به "خانم بی بی" خواهر امامقلی خان و فرزندان آن بی توجه بود و حتی آنان را از باشت دور کرده بود و در شوش سکنی داده بود، به همین دلیل "خانم بی بی" به نشانه قهر به نوگک نزد برادر خود امامقلی خان برمی گردد و شکایت وضع موجود را می کند. امامقلی خان نیز این خبر را به اطلاع دایی خود سرتیپ خان بویراحمدی می رسانند و سرتیپ خان که خبر را می شنود برآشفته می گردد و پیغام می دهد که چاره کار فقط کشتن اسد خان می باشد. بدین ترتیب نیروهای امامقلی خان از ممسنی و نیروهای سرتیپ خان از بویراحمد به باشت حمله کرده و بعد از غارت آنجا اسدخان را به قتل می رسانند.
روایت دیگر این است : که چون اسدخان بخاطر وجود شرکت های نفت در منطقه گچساران ثروت و قدرت زیادی بهم زده بود و ایشان هم دست به غارت کاروان ها و نیروهای انگلیسی و شرکت نفتی می زد، کشور انگلستان هم چاره کار را در از بین بردن اسدخان می بیند. چون در آن زمان قسمت جنوب ایران کاملا در اختیار انگلستان بود و در تمام اتفاقاتی که در جنوب به وقوع می پیوست ردپای انگلستان موجود بود تا جایی که نفوذ کامل بر تمام خوانین داشتن، به تحریک امامقلی خان و سرتیپ خان جهت حمله به اسد خان می پردازند و به این ترتیب هم انگلستان مانع بزرگی چون اسدخان را از سر راه برمی دارد و هم خان قدرتمندی چون اسدخان که هر روز بر قدرت آن افزوده می شد از همسایگی امامقلی خان و سرتیپ خان برداشته می شد.
به هر حال هر کدام ازین روایت ها درست باشد که احتمالا بی ربط به همدیگر نبوده و ممکن است تلفیقی ازین دو روایت هم بوده باشد، اسدخان باوی کشته شد و بعد از مدتی فرزند ایشان ملک منصورخان باشتی با کمک ایل ممسنی به قدرت رسید و تا سالیان سال در قدرت ماند.
نتیجه گیری:
آنچه مشخص می باشد هم دولت انگلستان هم خوانین ممسنی و بویراحمد از قدرت گیری اسدخان باشتی به هراس افتاده بودند و چاره کار در از بین بردن آن بود چیزی که هم به نفع دولت انگلستان بود هم خوانین بویراحمد و ممسنی.
به قلم: سید پژمان حسینی نویسنده و پژوهشگر تاریخ
آدرس اینستاگرام: tarikh_mamasani_rostam