مهسا ابراهیمی
مهسا ابراهیمی
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

چرا از لحاظ عاطفی بسیار حساس و شکننده ام ؟


بسیار حساسم

فردی بسیار حساسم نیاز دارم تا دیگران در ارتباط با من محتاط باشند.

اگر حال روحی مناسبی نداشته باشم ، به شدت نسبت به هرگونه انتقادی ولو مفید و سازنده آسیب پذیرم. در عرض ۵ ثانیه خنده ام تبدیل به گریه می شود.

اطرافیانم همیشه به من می‌گویند که بسیار حساس و زودرنجم.

تحلیل :

شما در مقابله با اتفاقات زندگی کاملاً ناتوانید. در واقع همچون کودکی می مانید که دارد در کالبد ، زندگی و دنیای بزرگسالان به حیاتش ادامه می دهد.

رشد و ثبات عاطفی شما تا حدی متوقف شده است. گرچه بعضی از افراد نسبت به دیگران حساس ترند، اما شکنندگی و حساس بودن شما کمی بیشتر از حد معمول است.

شما توانایی رویارویی با واقعیت‌ها را ندارید و ترجیح می دهید که بر تصورات و تفکراتی متکی باشید که به منظور دور شدن از دنیای واقعی برای خود خلق کرده‌اید.

به دلیل این که به نظرات دیگران بیش از حد اهمیت می دهید ، بسیار حساسید.به همین دلیل است که نوسانات روحی گسترده‌ای داشته و دائما نیاز دارید تا مطمئن شوید که دیگران شما را دوست دارند و برایشان اهمیت دارید.


در بسیاری از موارد ، عواطف شما همانند عواطف و احساسات کودکی است که هرگز نمی خواهد بزرگ شود و با واقعیات و سختی های زندگی رودررو گردد.

شما به ندرت در مورد مرگ و سختی های زندگی صحبت می کنید مگر این که بخواهید در مورد گذشته یا خودتان حرفی بزنید.

امنیت مهمترین مسئله برای شماست. نیاز دارید تا بدانید همه چیز به خوبی پیش می رود.


در واقع دوست ندارید این جمله را بشنوید: همه چیز درست خواهد شد.

چرا که می خواهید همین حالا از درست بودن آن مطمئن شوید.به همین دلیل است که افکار شما اغلب در گذشته جا مانده است.

آینده عدم اطمینان را در خود دارد ، اما گذشته هرگز نمی تواند به شما آسیبی برساند یا تغییر کند.

با آن راحت هستید به همین دلیل ترجیح می دهید اوقات خود را در آنجا بگذرانید‌. از این که آسیب پذیر بودن خود را به همه ی دنیا نشان دهید لذت می برید.

اجازه می دهید تا دیگران دردها و رنج های شما را بشناسند و نا امیدی هایتان راهمچون مدال افتخاری به خود آویزان می کنید.

هر کاری می توانید انجام دهید تا به دیگران بفهمانید که نیازمند توجه و دلسوزی شان هستید.

هنگام مواجه شدن با مسئولیت ها از انجام شان طفره رفته یا آنها را به تعویق می‌اندازید و امیدوارید که مشکلات و مسائل پیش آمده از بین بروند یا خود به خود حل شوند.

همچون کودکی که وقتی چشم‌هایش را می‌بندد تصور می‌کند کسی او را نمی بیند شما هم بر این باورید که اگر در مورد مسائل بد و منفی فکر نکنید، هیچ گاه برایتان اتفاق نمی افتد.


هرگز در مورد مسائلی سوال نمی کنید که پاسخ آنها باعث ایجاد استرس در شما شود. از آنجا که فردی نیازمندید ، دوست دارید همه چیز به خوبی پیش برود.

به خاطر این که بیش از حد حساس و آسیب پذیرید به راحتی اظهار نظرهای دیگران را اشتباه برداشت می کنید.

هیچ نگرانی یا مشکل حل نشده ای برایتان قابل تحمل نیست ، بنابراین می کوشید تا آنها را به روش خود حل کنید.

خیلی زود نتیجه گیری می کنید و به همین دلیل اغلب در هر گفتگویی دچار سوء تفاهم می‌شوید.

رویارویی با واقعیات زندگی بهترین راه برای از بین بردن افکار بد و منفی است که در ذهنتان رفت و آمد می‌کنند ، در حالی که انکار کردن و نادیده گرفتن مشکلات زندگی باعث می شوند تا بیش از پیش گرفتارشان گردید.

راهکار:


همه چیز را بنویسید ، از مرگ حیوان خانگی گرفته تا از دست دادن شغلتان. این کار دو مزیت دارد.

اول : این که وقتی این موضوعات را از ذهنتان خارج می کنید می توانید آن را واضح تر و واقع بینانه تر ببینید.

دوم : وقتی آنها را روی کاغذ می آورید دیگر آن چنان برایتان بد و ناخوشایند نیستند. با نوشتن آنها به خود می قبولانید که مشکلات هم بخشی از زندگی است.

این فهرست را نزد خود داشته باشید و در صورت لزوم مواردی را به آن اضافه یا حذف کنید. داشتن چنین فهرستی به شما کمک می‌کند که مشکلات را به شکل واقعی و نه خیالی ببینید.

می توانید هر زمان که دوست داشتید به فهرست خود نگاهی بیاندازید.


نوعی تصدیق و تایید برای خود به وجود آورید.

در ابتدا ، متنی در مورد احساسی که نسبت به خود دارید و این که دیگران در مورد تان چطور فکر می کنند تهیه کنید.

مثلاً بنویسید:

برایم مورد تایید قرار گرفتن از جانب دیگران مهم است. آن گاه پادزهر آن را بنویسید نه متضادش ، همان گونه که فردی که دارای رفتاری سالم نسبت به عقاید دیگران است در مورد خود فکر می‌کند.

یک پادزهر برای متن بالا می‌تواند این باشد:

نظرات و عقاید دیگران درباره ی من به اندازه ی عقاید خودم اهمیت ندارد.

شاید در اوایل تصور کنید دارید کار مسخره ای انجام می دهید ، دلیلش این است که هنوز نتوانسته اید باورش کنید.

اما پس از مدتی خواهید دید که چه نتیجه ی فوق العاده ای برایتان دارد. متن خود را در جایی قرار دهید که دست کم بتوانید روزی سه بار آن را ببینید.

هر زمان که چشمتان به آن می‌افتد ، متن را با صدای بلند برای خود بخوانید تا بدین وسیله بتوانید باورش کنید.

تهیه و تولید محتوا توسط پارس 68

آدم حساس
;کارشناس ارشد مهندسی it -
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید