یکی از مسئولیت های اصلی مدیر ایجاد تیمی از کارمندان فوق ستاره برای شرکت است.
افرادی که مثبت، با انگیزه و کاملاً مسلط بر کارشان هستند و بهره‌وری بیشتری نسبت به کارمندان معمولی دارند.
آنها کارهای بیشتری انجام می دهند، محصولات باکیفیت تری تولید می کنند و در همه ی کارها خلاق تر و نوآور تر هستند.
در سازمان های برتر افراد احساس فوق العاده ای نسبت به خود و رابطه ی خوبی با روسا دارند.
افرادی که از کارشان راضی هستند، احساس خوبی نسبت به خود دارند، بیشتر تولید می‌کنند و از دیگرانی که این احساس را به خود ندارند، بهتر کار می کنند.
اساس عملکرد برتر، عزت نفس زیاد است.
عزت نفس، «میزانی است که خود را دوست دارید».
هرچه فرد خودش را بیشتر دوست داشته باشد و به خود احترام بگذارد، عملکرد بهتری دارد، با دیگران بهتر کار می کند و اعتماد به نفس و قابلیت بیشتری دارد.
روانشناسان هفت رفتار یا شرایط مدیریتی کلیدی را مشخص کرده اند که میتوانید کارمندان فوق ستاره بسازید برای انگیزه دادن به افراد زیر دست و افزایش عزت نفس و بهبود عملکرد شان از آن ها استفاده کنید.
نخستین انگیزاننده برای داشتن کارمندان فوق ستاره ، چالش است. انگیزه ی شماره یک کارمندان، کاری است که جالب و مفید باشد و نهایت استعداد آن ها را به کار گیرد.
افراد دوست دارند به چالش کشیده شوند و کاملاً در جریان کارشان باشند. برای تامین این نیاز باید کارهایی را به افراد بسپارید که فراتر از قابلیت های آن ها باشد.
در نتیجه مجبور می شوند رشد کنند و سرمایه گذاری زمانی و تلاش بیشتری انجام دهند تا کارشان به خوبی انجام شود.
فقط زمانی که افراد برای بهبود خود و کارشان رشد می کنند، احساس سرزندگی و برنده بودن دارند.
دومین انگیزاننده، آزادی است. افراد از داشتن نهایت آزادی برای انجام کار لذت می برند. تمرین کنید که برای دستیابی به اهداف توافق شده تا حد ممکن به افراد آزادی دهید.
کلید اعطای این آزادی، مهارت شما در مدیریت هدف محور و استثنا محور و توانایی واگذاری صحیح است.
سومین انگیزاننده در تشکیل یک تیم برتر، احترام است.افراد نیاز شدید دارند که مورد احترام سایرین به‌خصوص روسای قرار گیرند که برای نظراتشان ارزش قائل هستند.
کارمندان نیاز دارند که افکار، احساسات و نگرانی های خود را با رئیس در میان بگذارند و احساس کنند که او واقعاً به نظرات شان احترام می گذارد.
گرچه ممکن است آنها را نپذیرد یا با آن ها موافق نباشد. هرچه کارمندان بیشتر احساس کنند که به آن ها احترام می گذارید، آن ها هم به شما بیشتر احترام می گذارند و تمایل دارند کار خوبی برای تان انجام دهند.
چهارمین انگیزاننده در دنیای کار ، مهربانی است.
“یکی از مهمترین عناصر در محیط کاری امروز ، عامل دوستی است.”
افراد دوست دارند برای کسی کار کنند که فکر می‌کنند به عنوان فرد برایشان ارزش قائل است.
وقتی نظر یا قضاوت افراد را می پرسید، مهربانی خود را نشان می دهید.
وقتی با کارمندان صحبت می کنید و سوالاتی درباره ی مسائل غیر کاری مثل ورزش و سرگرمی هایشان می پرسید، این مهربانی را به آنها انتقال می دهید.
میتوانید درباره ی خانواده، زندگی و کارهای شخصی و فرزندانشان سوال کنید. ابراز علاقه ی واقعی به این موارد، حامل این پیام است که به آن شخص به عنوان یک انسان اهمیت می دهید، نه فقط کارمندی که در شرکت مشغول کار است.
پنجمین انگیزاننده، کنترل است.واگذاری کار به فرد و سپس فراموش کردن آن بیشتر عامل دلسردی است تا وقتی کار را واگذار کرده و کارمند را مرتب کنترل می کنید.
هر چه عملکرد شخص در جریان انجام کار را بیشتر کنترل کنید، بیشتر احساس می کند که کارش و خودش نیز مهم است.
مجموعه ی منظمی از بررسی عملکرد غیر قضاوتی ترتیب دهید، سوالاتی مانند این پرسید: چطور پیش می رود؟
بپرسید آیا کمکی از دست شما بر می آید یا میتوانید منابعی را در اختیار او قرار دهید.
این کار باعث می شود کارمند احساس کند که کارش را مهم می دانید و هم به کار و هم به شخصی که آن را انجام می دهد، اهمیت می دهید.
ششمین انگیزاننده، ایجاد تجربه های موفق است.
هرگاه کاری را واگذار می‌کنید که کارمندان به خوبی از عهده ی آن بر می آیند، با اتمام کار تجربه ی موفقی به دست می‌آورند احساس برد می‌کنند.
هر عمل یا گفته ی شما که باعث شود کارمندان احساس برنده بودن کنند، باعث افزایش عزت نفس، بهبود عملکرد کلی و افزایش ارزش همکاری آن ها برای سازمان می شود.
هفتمین انگیزاننده، انتظارات مثبت است.این یکی از قویترین ابزارهای افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس در دیگران است.
وقتی نشان می دهید که به کارمندان اعتماد دارید ، هر کاری انجام می دهند و تا تایید کنند که حق با شما است.
مدام به کارمندان بگویید که به توانایی آنها برای انجام کار عالی اعتماد دارید.
چند سال پیش، مرد جوانی را استخدام کردم تا مدیریت بخش لوازم جانبی یک شرکت بزرگ واردات و توزیع اتومبیل که در حال راه اندازی اش بودم را بر عهده بگیرد.
دلیل استخدامش این بود که تجربه ی لازم برای این کار را از شرکت قبلی داشت. متاسفانه، به خاطر برخورد شدید با رئیس به شکل بدی از آنجا اخراج شده بود.
این تجربه اعتماد به نفسش را به شدت متزلزل کرده بود. در نتیجه خجالتی و نامطمئن به نظر میرسید.
اومدام توانایی‌اش را دست کم می گرفت و سعی می‌کرد مرا قانع کند که تجربه ی کمی دارد و مدام تکرار می کرد، همان طور که می دانید، از کار قبلی ام اخراج شدم.
با این وجود، من مرتب به او میگفتم که چقدر خوب است. مدام به او می گفتم که به توانایی اش برای تبدیل شدن به یک مدیر عالی در بخش لوازم جانبی اعتقاد دارم.
در نهایت ، از میان همه ی افرادی که برای راه‌اندازی آن کسب و کار استخدام کردم، او بهترین عملکرد را ارائه داد.
به وضوح نشان دهید که به افراد خود ایمان دارید.
بگویید آنها را باور دارید. حتی اگر کاملاً مطمئن نیستید، کمی وانمود کنید.
انتظارات مثبتی که از افراد دارید، بعید است باعث ناامیدی شما شود.
