این متن را درست در شبی مینویسم که بعد از ظهرش، لابهلای انبوهی از کارهایم؛ در عرض ۵ دقیقه فرم نظرسنجی ۸ استاد را پر کردهام؛ فقط برای اینکه بتوانم کارت ورود به جلسهی آزمونم را بگیرم! ( آزمونی که میدانم در آن قرار است حقم زائل شود)
وقتی بین خاطرات دوران دبیرستانم کنکاش میکنم به خوبی معلمی را بهخاطر میآورم که عاشق نظرسنجی بود! تقریبا هر جلسه نظرمان را میپرسید و اگر باب میلش نبود میگفت: "نظرتو روی یه کاغذ بنویس و بنداز تو اون سطل گوشهی کلاس! مطمئن باش من همه رو میخونم..."
چه فرقی است بین تمام آن نظراتی که معلم دوران دبیرستانم از من میپرسید و نمرههای نظرسنجی اساتید؛ وقتی قرار است هردوی آنها نادیده گرفته شوند!
چه تفاوتی است بین نمرهی دانش آموزی که با تقلب ۲۰ گرفته است با نمرهی ۲۰ ای که دانشجو از روی اجبار و اکراه به اساتید میدهد وقتی هردوی آنها بیاثر هستند!
چه کسی میتواند بین آرای نمایندگان مجلس با نظرسنجی اساتید فرقی قائل شود؛ وقتی هیچ کدامشان شفافیت ندارند!
اگر قرار است نظر سنجیها هیچ اثری بر عملکرد اساتید نداشته باشد پس چه دلیلی میتوان برای آن تراشید جز ایجاد یک ذهنیت کاذب که " ای دانشجویان؛ ما برای شما ارزش قائلیم"
چه انتظاری میتوان از دانشجو داشت که برای نظر سنجیها بیشتر از ۵ دقیقه وقت بگذارد زمانی که میداند قرار نیست هیچ اثری داشته باشد.
شاید بگویید این نمرهها همه سرسری هستند!
اما بعضی اساتید از همهی دانشجو ها نمرهی پایین گرفتهاند. این را چطور توجیه میکنید؟
این نمره دادن های عجولانه و از سر رفع تکلیف، حکم تاییدی است بر فرمالیته بودن نظرسنجی ها!
اگر نظر سنجیها ترتیب اثر داده میشد دانشجو هم با حوصله و سر انصاف نمرههای اساتید را پرمیکرد.
بگذارید متن را در اوج خاتمه دهم!
چگونه است که به جای عزل اساتیدی که همهی دانشجوها از آنها ناراضی هستند؛ خبر عضویتشان در هئیت علمی به گوش دانشجو میرسد؟
یعنی تمامی اساتید ما به خوبی اساتید دانشگاه استنفورد یا آکسفورد هستند؟
هیچ مشکلی در عملکرد اساتید ما نیست؟