با عوض شدن دولت در همین چند ماه اخیر شاهد تحولی عظیم در حکومت بودیم. مدیران ارشد و مدیران میانی و ... تغییر کردند و جای خود را به افراد تازه دادند. دانشگاه شاهد هم از این تغییرات مستثنا نبوده. تغییراتی که دانشجویان سالیان سال منتظر آن بودند که چه زمان اتفاق خواهد افتاد.
در مهر ماه شاهد عوض شدن مسئول نهاد رهبری دانشگاه شاهد بعد از ۲۵ سال بودیم.
“مهر، آبان، وای از آذر”، عوض شدن رئیس دانشگاه شاهد بعد از ۱۵ سال که این هم(در کنار سابقه ۲۵ ساله مسئول نهاد رهبری) رکوردی برای خودش حساب میشود.
این پوست اندازی به قطع ادامه دار خواهد بود و شاهد تحولات بیشتری خواهیم بود، اما آیا این تغییرات رو به جلو میباشد و به سوی رشد ادامه خواهد داشت؟ یا عقبگرد خواهیم داشت؟ و یا حتی وضع موجود حفظ میشود؟
مطالبه ما، به جد، جوشش در دو جریان علمی و آرمانخواهیست.
یک بال پرواز علمی دانشگاه داشتن اساتید حرفهای و بروز رسانی امکانات آموزشیست و بال دیگر آن تقویت و حمایت از انجمنهای علمی. حتی نه حمایت! در قدم اول سنگ اندازی نشود کافیست. باید سیاست گذاری به گونهای باشد تا دانش آموزها دانشجو بشوند، تا از میرزا بنویسی به پژوهش روی آورده و در این حوزه مولد باشند همه. سالیان سال است که نامی از دانشگاه شاهد وجود ندارد و اینجا را غالبا نمیشناسند. بعضی میگویند چون در اطراف شهر میباشد. مگر دانشگاههای دیگر با این شرایط نیستند؟ بله تاثیر دارد اما مشکلات دیگری نیز هست. چندین سال میشود که دیگر نامی از دانشگاه شاهد در ایونتها و رویدادها و مسابقات علمی نیست. البته تک و توک به همت فراوان اندک دانشجویان اتفاقاتی افتاده، آما آیا کافیست؟ حتی این دانشجویان تشویق هم نشدند.
راستی رئیس حراست دانشگاه هم عوض شده. باید دید که این تغییر موجب از بین رفتن فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه میشود یا نه. فضایی که در آن اساسا گفتگو جایگاهی نداشت. نه گفتگو بین دانشجوها و نه بین مسئولین و دانشجو. فضایی که در آن حق اظهار نظر وجود نداشت و کوچکترین مطالبات(مثل کیفیت غذای سلف) پاسخ امنیتی-پلیسی دریافت میکرد. هر مسئولی در دانشگاه تلاشش را میکرد تا آرامش را برقرار کند، آن هم با هر روشی. آرام کردن ظاهری دانشگاه که آشوب درونی دانشجو را هر روز بیشتر از دیروز کرده. ایجاد یک فضای گلخانهای و امن بین حصارهای دانشگاه و نگه داشتن انبوهی علامت سوال پشت دربهای دانشگاه و از سر باز کردن مسئولیت رشد و ارتقا دانشجو.
همهی اینها در کنار هم به همراه مسائل دیگر در سالیان سال باعث کرختی و ناامیدی دانشجو شده است. با یک نظرسنجی ساده میتوان فهمید که اغلب دانشجویان به مهاجرت فکر میکنند. البته این بازتاب عملکرد کلی حاکمیت است که همین نگاه امنیتی و پاسخگو نبودن و دغدغه نداشتن و وجود دیوارهای مختلف عواملش هستند. هر کس اگر در جای خودش درست عمل بکند مشکل حل میشود. شاید نشود فکر مهاجرت را از سر دانشجو بیرون کرد اما حالا فرصت این وجود دارد که فکر مهاجرت از دانشگاه شاهد را از بین برد. البته نه با زور، بلکه با امیدواری. امیدی واقعی و نه از جنس شعار.
امیدواریم این تغییرات صرفا جابهجایی اسامی و افراد نباشد و رویکرد تغییر کند، آن هم رو به جلو.
امیدواریم یاد نکنیم “پاییز همش شبه دیگه، نصف روز غروبه” و با حسرت نگوییم “چرا همه رفته بودناشون رو میذارن برا پاییز؟”