نویسنده: فاطمه فریدی
کابوس یک دانشجوی خوابگاهی لزوما نباید پرت شدن از بالای تخت در هنگام خواب، دیدن سوسک در سوئیتها، نداشتن غذا در روزهای جمعه، مشکلات و مسائل مالی یا نداشتن شغل موقت در شهر غریب باشد که در آن کابوسها یک سیلی بر گوش او زده شود و از خوابی که هفت پادشاه در آن میرقصند بِپرد.
کابوس می تواند یک سند و لایحهای مکتوب و تصویب شده با عنوان "طول مدت مجاز سکونت در خوابگاههای دانشجویی" باشد که لرزه بر تن دانشجو انداخته و فشار روانیای صد بار قویتر از کابوس های دیگر به او وارد کند.
و زمانی این کابوس تبدیل به تَشنج میشود که بهخاطر بیاوریم چنین عنوانی در دفترچه انتخاب رشته کنکور قید نشده بوده!
باتوجه به شرایط دشوار دانشجویان خوابگاهی و درگیری با مسائلی چون دوری از خانواده، سکونت در شهر غریب، مشکلات مالی و... حال اینکه دانشجو باید بخاطر این مصوبه-که توسط مسئولين محترم و بدون در نظر گرفتن رشتههای سخت و یا تا حدودی مدیریت نادرست مدیر گروههای رشتهها و یا عدم ارائه دروس، تداخل ساعتها و کلاسها تصویب شده- خوابگاه را در مدت زمان تعیین شده تحویل دهد، بدترین کابوس هر دانشجوی خوابگاهی است!
و چنین انتظاری از دانشگاه تراز انقلاب اسلامی نمیرود که دانشجویانش برای یکی دو ترم استفاده اضافهتر، از خوابگاه بیرون انداخته شوند و مجبوربه ورود به پانسیونها یا خوابگاه های خصوصی بشوند.
در حالی که بسیاری از مسائل اخلاقی حاکم در بسیاری از دانشگاهها، بر اثر نظارت ضعیف و یا عدم نظارت بر همین خوابگاههای خصوصی است.
رسالت دانشگاه برای دانشجویان حول محور رشد علمی، دانش، مهارت و خلاقیت میچرخد و نکند ناآگاهانه این چرخ گردان برخروجیهای دانشگاه که موفقیتهای چشمگیری در عرصه های علمی و فرهنگی دارد را با یک سند به عنوان "سنوات مجاز خوابگاهی" به بیراهه بکشاند.