سلام دوستان، در زبان انگلیسی یادگیری کالوکیشنها کمک میکنند تا از ترکیب صحیح افعال و اسمها استفاده کنید؛ در صورت عدم بکارگیری درست آنها ممکن است مخاطب منظور شما را متوجه نشود. در این مقاله ترکیبات و کالوکیشن های فعل call تشریح شده است.
یکی از فعل های پرکاربرد در انگلیسی فعل call می باشد که ترکیبات و کالوکیشن های متعددی دارد در این مقاله از سری مقالات انگلیسی آکادمی زبان تات به بررسی و توضیحات درمورد ترکیبات و کالوکیشن های فعل call همراه با ارائه مثال های متعدد تمرکز شده است.
Call someone’s attention
جلب تمرکز کسی به چیزی
Example: The teacher called the students’ attention to the blackboard
معلم توجه دانش آموزان را به تخته سیاه جلب کرد.
Call someone by their name
مخاطب قرار دادن فردی با استفاده از نامش
Example: Please call me by my first name
لطفا مرا با نام کوچک صدا کنید.
Call a meeting
سازماندهی یک گردهمایی برای بحث
Example: The manager called a meeting to discuss the new project
مدیر جلسه ای را برای بحث در مورد پروژه جدید تشکیل داد.
Call into question
به چالش کشیدن چیزی
Example: His honesty was called into question after the incident
صداقت او پس از این حادثه زیر سوال رفت.
Call for action
برای درخواست اینکه کاری انجام شود
Example: The situation calls for immediate action
این وضعیت نیاز به اقدام فوری دارد.
Call off a strike
لغو یا متوقف کردن اعتصاب
Example: The union decided to call off the strike after reaching an agreement
اتحادیه پس از رسیدن به توافق تصمیم گرفت اعتصاب را لغو کند.
Call off
لغو چیزی که برنامه ریزی شده بود
Example: They called off the wedding due to personal reasons
آنها به دلایل شخصی عروسی را لغو کردند.
Call on/upon
به طور رسمی از کسی بخواهید کاری انجام دهد
Example: The teacher called on me to answer the question
معلم از من خواست تا به سوال پاسخ دهم.
Call in
درخواست از کسی برای آمدن یا حضور
Example: They called in a specialist to examine the issue
آنها یک متخصص را برای بررسی موضوع فراخواندند.
Call back
پاسخ دادن به تماس تلفنی
Example: I missed your call, but I’ll call you back later
من تماس شما را از دست دادم، اما بعدا با شما تماس خواهم گرفت.
Call out
فریاد زدن با صدای بلند: انتقاد علنی از کسی
Example: She called out his name as he walked away
او هنگام دور شدن نام او را صدا زد.
Call up
تماس با کسی؛ احضار کسی برای یک کار، به خصوص خدمت سربازی
Example: He called up his friend to ask for help
او با دوستش تماس گرفت تا کمک بخواهد.
Call it a day
متوقف کردن کار برای روز
Example: We’ve done enough work today, let’s call it a day
ما امروز به اندازه کافی کار انجام داده ایم، بگذارید آن را پایان دهیم.
Call it quits
متوقف کردن انجام کاری ، به خصوص پس از اختلاف نظر یا شکست
Example: After years of fighting, they finally decided to call it quits
پس از سال ها جنگ، آنها سرانجام تصمیم گرفتند آن را ترک کنند.
Call the shots
مسئول بودن و تصمیم گیری
Example: In this office, it’s the manager who calls the shots
در این دفتر، این مدیر است که تصمیم می گیرد.
Call time on
پایان دادن به چیزی
Example: The referee called time on the match
داور پایان زمان مسابقه را اعلام کرد.
A close call
موقعیتی که تقریبا اتفاق بدی داشت می افتاد
Example: It was a close call, but the driver managed to avoid the accident
نزدیک بود تصادف شود، اما راننده موفق شد از تصادف جلوگیری کند.
Call a spade a spade
به طور مستقیم و صادقانه در مورد چیزی صحبت کردن
Example: Let’s call a spade a spade – he’s not doing his job properly
بیایید رک حرف بزنیم، او کارش را به درستی انجام نمی دهد.
Wake-up call
زنگ خطر
Example: The failed project was a wake-up call for the company
پروژه شکست خورده زنگ خطری برای شرکت بود.
On call
برای کار در دسترس بودن / آماده باش
Example: The doctor is on call tonight, so he can’t leave the hospital
دکتر امشب در حالت آماده است، بنابراین نمی تواند بیمارستان را ترک کند.
Call someone’s bluff
به چالش کشیدن کسی
Example: She called his bluff, and he had to admit he didn’t actually know the answer
او بلوف او را رو کرد و او مجبور شد اعتراف کند که در واقع پاسخ را نمی داند.
Call of nature
نیاز به رفتن به توالت
Example: I’ll be back in a minute, I have to answer the call of nature
یک دقیقه دیگر برمی گردم، باید به ندای طبیعت پاسخ دهم (به دستشویی بروم)