آکادمی زبان تات
آکادمی زبان تات
خواندن ۳ دقیقه·۱ ماه پیش

کالوکیشن های فعل catch در انگلیسی کدام هستند؟

سلام دوستان، انگلیسی زبان‌ها به صورت طبیعی و از کودکی ترکیبات انگلیسی را می‌آموزند و در مکالمات روزمره یا نوشتار خود بکار می‌برند. برای زبان آموزانی که مشغول یادگیری انگلیسی به عنوان زبان دوم هستند، واجب است این خوشه‌ها را یاد بگیرندو با تمرین روی نحوه بکارگیری آن‌ها مسلط شوند. ادامه مطلب به معرفی کالوکیشن های فعل پرکاربرد catchهمراه با ارائه مثال تمرکز شده است.

یکی از فعل های پرکاربرد در انگلیسی فعل catch می باشد که ترکیبات و کالوکیشنهای متعددی دارد. در این مطلب از مجموعه مطالب انگلیسی آکادمی زبان تات توضیحات در مورد ترکیبات و کالوکیشن های فعل catch همراه با مثال ارائه شده است.

Catch a bus/train/plane

سوار شدن به اتوبوس/قطار/هواپیما

Example: I need to catch the 7:00 a.m. train to get to work on time.

باید قطار ساعت ۷ صبح را بگیرم تا به موقع به محل کار برسم.

Catch someone’s eye

جلب توجه کسی را کردن

Example: The new shop window display really caught my eye

نمایشگر جدید فروشگاه واقعاً توجه من را جلب کرد.

Catch fire

آتش گرفتن

Example: The old building caught fire unexpectedly

ساختمان قدیمی به طور غیرمنتظره‌ای آتش گرفت.

Catch someone off guard

غافلگیر کردن

Example: The sudden announcement caught everyone off guard

اعلامیه ناگهانی همه را غافلگیر کرد.

Catch a glimpse

نگاهی گذرا به چیزی انداختن

Example: I caught a glimpse of the new movie trailer on TV

نگاهی گذرا به تریلر جدید فیلم در تلویزیون انداختم.

Catch up

به سطح یا استاندارد کسی یا چیزی رسیدن/جبران

Example: I need to catch up on my reading for the class

باید در مطالعه‌های درسی‌ام جبران کنم.

Catch on

محبوب شدن

Example: The new trend quickly caught on among teenagers

ترند جدید به سرعت در میان نوجوانان محبوب شد.

Catch up with

به سطح یا موقعیت کسی رسیدن

Example: She finally caught up with her classmates after missing several lessons

او بالاخره به همکلاسی‌هایش رسید بعد از اینکه چندین درس را از دست داد.

Catch out

به دام انداختن

Example: The manager caught him out for falsifying the records

مدیر او را به خاطر جعل سوابق به دام انداخت.

Catch a cold

سرما خوردن

Example: I caught a cold after being out in the rain

بعد از بیرون بودن در باران، سرما خوردم.

Catch up on

جبران کردن

Example: I need to catch up on my emails after being away on vacation

بعد از اینکه به تعطیلات رفته بودم، باید ایمیل‌هایم را جبران کنم.

Catch someone’s attention

توجه کسی را جلب کردن

Example: The advertisement was designed to catch the audience’s attention

تبلیغ به گونه‌ای طراحی شده بود که توجه مخاطب را جلب کند.

Catch someone’s ear

توجه کسی را جلب کردن

Example: Her speech really caught my ear

سخنرانی او واقعاً توجه من را جلب کرد.

Catch someone’s breath

نفسی تازه کردن

Example: After climbing the stairs, I needed a moment to catch my breath

بعد از بالا رفتن از پله‌ها، به زمانی نیاز داشتم تا نفسی تازه کنم.

Catch someone red-handed

کسی را در حال انجام جرم به دام انداختن

Example: The thief was caught red-handed by the police

دزد توسط پلیس در حال ارتکاب جرم به دام افتاد.

Catch someone off guard

غافلگیر کردن

Example: Her sudden visit caught me off guard

دیدار ناگهانی او مرا غافلگیر کرد.

Catch a break

شانس آوردن

Example: I’ve been working hard, but I can’t seem to catch a break

من سخت کار کرده‌ام، اما نمی‌توانم شانس بیاورم.

Catch someone’s eye

جلب توجه کسی را کردن

Example: Her vibrant dress really caught everyone’s eye at the party

لباس پر رنگ او واقعاً توجه همه را در مهمانی جلب کرد.

Catch wind of

از چیزی باخبر شدن

Example: I caught wind of a potential job opportunity through a friend

از طریق یک دوست از یک فرصت شغفی بالقوه باخبر شدم.

Catch one’s fancy

توجه کسی را جلب کردن

Example: The unique design of the vase caught my fancy

طراحی منحصر به فرد گلدان توجه من را جلب کرد.

آیلتسآموزش زبانزبان انگلیسیگرامر زبان انگلیسیتافل
آکادمی زبان تات می‌کوشد تا از طریق برگزاری دوره‌های آنلاین تخصصی، مهارت‌های چهارگانه اصلی زبان انگلیسی (صحبت کردن، گوش دادن، خواندن و نوشتن) را به ساده‌ترین شکل ممکن به زبان آموزان آموزش دهد.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید