سلام دوستان، در انگلیسی کالوکیشن ها ( Collocation ) به شما کمک میکنند تا سرعت خواندن و درک مطلب، ارتباط کلامی و مهارتهای درک شنیداری خود را بهبود ببخشید. در واقع، کالوکیشنها (همایندها) همان تکه های زبان یا عباراتی هستند که گویشوران بومی در گفتار و نوشتار خود استفاده میکنند و کاربرد صحیح انواع آنها در آزمون آیلتس بسیار مهم است. ادامه مطلب به بررسی کالوکیشن های فعل save همراه با مثال پرداخته شده است.
در انگلیسی افعال پرکاربردی وجود دارند که save یکی از آنهاست. در این درس به کاربرد و کالوکیشن های فعل save در انگلیسی می پردازیم:
Save energy
مصرف کمتر انرژی
Exp: We can also save energy by investing in more energy efficient products that reduce both our energy bills and our environmental footprint.
ما همچنین میتوانیم با سرمایهگذاری در محصولات کارآمدتر انرژی صرفهجویی کنیم که هم هزینههای انرژی و هم اثر محیطی ما را کاهش میدهند.
Save up for something
پس انداز برای خرید چیزی
Exp: I’m saving up for a new laptop.
دارم برای خریدن یک لپتاپ جدید پس انداز می کنم.
Save one’s breath
وقت هدر ندادن
Exp: No one wants to hear your excuse this time, save your breath and apologize.
هیچ کس نمی خواهد این بار بهانه شما را بشنود، وقت خود را تلف نکنید و عذرخواهی کنید
Save money
کنار گذاشتن پول برای آینده
Exp: Solar energy can help save money.
انرژی خورشیدی می تواند به صرفه جویی در هزینه کمک کند.
Save lives
جلوگیری کشته شدن مردم
Exp: If you donate blood, you might save a life.
اگر خون اهدا کنید، ممکن است جان یک نفر را نجات دهید.
Save time
صرفه جویی در زمان
Exp: I will often make a casserole that lasts for three days to save time.
من اغلب برای صرفه جویی در وقت یک قابلمه غذا درست می کنم که سه روز بس باشد.
Save space
صرفه جویی در فضا
Exp: In order to save space, the back of the boiler had been let into the wall.
به منظور صرفه جویی در فضا، پشت دیگ به دیوار گذاشته شده بود.
Save a penalty
جلوگیری از گل خوردن/ مهار پنالتی
Exp: He saved a penalty in extra time and again in the penalty shootout.
او یک پنالتی را در وقت اضافه و بار دیگر در ضربات پنالتی مهار کرد.
Save the environment
حفاظت از محیط زیست
Exp: The looming recession cannot be relied on to save the environment inadvertently.
نمی توان به رکود پیش رو برای حفظ محیط زیست به طور ناخواسته اعتماد کرد.
Save electricity
مصرف کمتر برق
Exp: I switched the light off to.
برای صرفه جویی در مصرف برق چراغ را خاموش کردم.
Exp: Malls have had their opening hours reduced to save electricity.
مراکز خرید برای صرفه جویی در مصرف برق ساعات کاری خود را کاهش داده اند.
Save yourself the trouble
خودت را به زحمت ننداز
Exp: He decided to save them the trouble.
او تصمیم گرفت آنها را از دردسر نجات دهد.
Save one’s strength
نیروی خود را ذخیره کردن
Exp: Don’t waste your energy trying to do too many things at once. Save your strength for the tasks that matter.
انرژی خود را برای انجام چندین کار همزمان هدر ندهید. قدرت خود را برای کارهای مهم ذخیره کنید.
Save someone a seat
نگه داشتن صندلی برای کسی
Exp: I am sitting alone, saving that seat for you.
تنها نشسته ام و آن صندلی را برای شما نگه می دارم.
Exp: The reassurance that they receive by you saving them a seat gives them permission to not show up.
اطمینان از اینکه شما با ذخیره یک صندلی به آنها می دهید به آنها اجازه می دهد که نیایند.
Save the date
خالی کردن یک تاریخ برای شرکت در یک رویداد
Exp: Save-the-date invites were sent out last week.
هفته گذشته دعوت نامه های کنار گذاشتن یک تاریخ ارسال شد.
Save your progress
ذخیره پیشرفت کار
Ex: When you fill in a Google Form in your Google Account, your progress is saved automatically as a draft for 30 days.
وقتی فرم گوگل را در حساب گوگل خود پر می کنید، پیشرفت شما به مدت 30 روز به طور خودکار به عنوان پیش نویس ذخیره می شود.
Save a document
رسانه ذخیره سازی فایل.
Exp: I immediately save my document after typing.
بعد از تایپ فورا فایلم را ذخیره می کنم.
Save a file / a photo / a video
ذخیره فایل / عکس / ویدیو
Exp: Did you save the photo after taking it?
بعد از اینکه عکس گرفتی آن را ذخیره کردی؟
Save planet
حفاظت از محیط زیست زمین
Exp: Link has three days to save the planet, with each ‘day’ lasting about 20 minutes.
لینک سه روز فرصت دارد تا سیاره را نجات دهد که هر روز حدود 20 دقیقه طول می کشد.
Save the resources
حفظ منابع
Exp: We should save the resources for the next generations.
ما باید برای نسلهای بعدی منابع را حفظ کنیم.
Save water
کاهش مصرف غیر ضروری آب
Exp: We should save water for the next generations.
ما باید برای نسلهای بعدی در مصرف آب صرفه جویی کنیم
Save fuel
مصرف سوخت کمتر
Exp: We should save fuel for a better environment and our future generation.
ما باید برای محیط زیست بهتر و نسل آینده خود در سوخت صرفه جویی کنیم.
Save a copy
ذخیره فایل
Exp: I saved a copy of my project.
یک کپی از پروژه ام نگه داشتم.
برای توضیحات بیشتر به سایت آکادمی زبان تات صفحه کاربرد و کالوکیشن های فعل save مراجعه فرمایید.
امیدوارم این آموزش برایتان مفید واقع شده باشد.