ویرگول
ورودثبت نام
آکادمی زبان تات
آکادمی زبان تات
خواندن ۲ دقیقه·۶ ماه پیش

تفاوت empathy و sympathy چیست؟

سلام دوستان گرامی، همدردی (sympathy) زمانی است که شما احساسات دیگری را دارا هستید. همدلی (empathy) زمانی است که شما احساسات دیگری را درک می کنید اما لزوما آنها را در درون خود ندارید. در انگلیسی کلمات شبیه به هم زیادی وجود دارد که زبان آموزان باهم اشتباه می گیرند و به جای هم استفاده می کنند. اگر این کلمات گیج کننده انگلیسی را یاد نگیریم و به معانی آنها توجه نکنیم در آزمون آیلتس دچار مشکل می شویم. در این مطلب کوتاه به تفاوت empathy و sympathy پرداخته شده است .

فرق  empathy و sympathy در انگلیسی

آگاهی از تفاوت بعضی کلمات نزدیک به هم در زبان انگلیسی می تواند نشان دهنده کیفیت بالا شما در زیان انگلیسی است. اهمیت این موارد خود را در آزمون آیلتس، نشان می دهد. داوطلبانی که در دوره آموزش آنلاین آیلتس شرکت می کنند، معمولا با این موارد به خوبی آشنا می شوند. در این مطلب از مجموعه مطالب انگلیسی آکادمی زبان تات به دو واژه بسیار نزدیک به هم یعنی تفاوت empathy و sympathy  می پردازیم.

تفاوت بین همدلی (empathy) و همدردی (sympathy) چیست؟

در انگلیسی sympathy یا هم دردی از کلمه یونانی sym به معنای “با هم” و pathos به معنی احساسات یا عواطف است و زمانی استفاده می شود که یک نفر در احساسات دیگران شریک است. مثلا زمانی یکی از نزدیکان در حال تجربه اندوه یا مرگ عزیران است، شما هم غمگینی را تجربه می کنید.

همینطور Empathy نیز با pathos مرتبط است اما دلالت بر فاصله عاطفی بیشتر دارد و از این نظر با sympathy  متفاوت است. با همدلی یا empathy، می‌توانید تصور یا درک کنید که دیگری چه احساسی دارد، بدون اینکه لزوماً خودتان آن احساسات را داشته باشید. در بیشتر موارد، این دو اسم به جای یکدیگر استفاده نمی‌شوند.

همدردی زمانی است که شما احساسات دیگری را دارا هستید. همدلی زمانی است که شما احساسات دیگری را درک می کنید اما لزوما آنها را در درون خود ندارید.

به مثالهای زیر توجه کنید:

Don’t expect sympathy from me!

از من انتظار همدردی نداشته باش!

I have much sympathy for you.

من خیلی با شما همدردی دارم

He has been overcome with sympathy.

او با همدردی غلبه کرده است.

I have no sympathy for beggars.

من با گداها همدردی ندارم.

I felt real empathy for my mother and what she had been through.

من برای مادرم و آنچه که او پشت سر گذاشته بود احساس همدلی واقعی کردم.

The mother feels empathy with her son.

مادر با پسرش احساس همدردی می کند.

She had great empathy with people.

او با مردم همدلی زیادی داشت.

She had a deep empathy with animals.

او با حیوانات همدلی عمیقی داشت.

زبان انگلیسیکاربرد و تفاوت empathy و sympathy در زبان انگلیسیتفاوت همدردی(Sympathy ) و همدلی(Empathy )آیلتسlearn english
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید