شاید رویای راهاندازی یک کسبوکار بزرگ باعث بیخوابیهای شبانهتان شده باشد. این کاملا طبیعی است. اغلب کارآفرینانی که با ایدهی خود جهان را متحول کردند روزی رویای بزرگی در سر داشتند.
اما اگر فقط رویاپرداز خوبی هستید و سالهاست فقط راجع به رویای بزرگتان با دیگران صحبت می کنید، باید بدانید هیچکس با رویاپردازی صرف به جایی نرسیده چراکه کارآفرینی یک سفر طولانی و پرفراز و نشیب است. شاید داشتن رویاهای بزرگ موتور انگیزه شما را روشن کند، اما تا قدم اول را برندارید این سفر هزاران کیلومتری آغاز نخواهد شد.
پس تصمیم بگیرید و شروع کنید...
ممکن است بگویید من ایده ای ندارم. در ادامه چند راهکار ساده و دوست داشتنی برای خلق ایده به شما پیشنهاد میکنیم که به کمک آنها می توانید در طول روز بدون اینکه ذهنتان را خسته کنید، ایده های زیادی خلق کنید ...
احتمالا می پرسید چگونه؟
هر ایده ای به ذهن تان می رسد را یادداشت کنید. با یادداشت کردن ایده ها ذهن شما بهصورت ناخودآگاه روی آن ایده تمرکز و آنها را پردازش می کند و در نهایت خروجی این فرایند ایدههای بهتر خواهد بود
این کار را می توان با الهام گرفتن از روش علمی طوفان فکری انجام داد. اجازه بدهید که ذهنتان آزادانه و بدون هیچ محدودیتی از یک فکر به فکر دیگر بپرد. به فکرتان اجازه بدهید آزادانه عمل کند. در نهایت بهترین ایده های خود را یادداشت کنید.
بیشتر بخوانید: چگونه با طوفان فکری (Brainstorming) ایدههای بدیع خلق کنیم؟
قبل از خواب ایده هایی را که برای کسب و کارتان دارید، یادداشت کنید. به این ترتیب روز بعد که از خواب بیدار می شوید ذهن تان آماده تر است و توان خلاقیت تان بالاتر. کسی چه میداند شاید خواب یک ایده ی رویایی را ببینید!
یک مداد در دست بگیرید و شروع به نقاشی کنید. نترسید نیازی نیست پیکاسو باشید. همین که بتوانید یک طرح کلی از ایده تان بکشید کافی است. این کار به شدت خلاقیت شما را افزایش می دهد.
زندگی به روش دیگران تکراری و یکنواخت خواهد بود. خودتان تجربه کنید و با آنها زندگی کنید. تجربه ها نگاه تان را وسعت می بخشند و به ذهن شما یاد می دهند که همیشه اولین ایده بهترین ایده نخواهد بود.
کارخانه ذهن شما برای تولید فکر به سوخت نیاز دارد. سعی کنید این سوخت را از مواد غذایی انرژی بخش تامین کنید.
خلّاق چو خلّاق ببیند خوشش آید. افراد خلاق الهام بخش هستند و می توانند به شما بازخوردهای سازنده بدهند. می توانید شبکه ای از افراد یا تیم تشکیل بدهید و ایده های تان را به اشتراک بگذارید.
زمانی که یک ایده به ذهنتان می رسد آن را تا آخر دنبال کنید. هیچ وقت ایدههایتان را به حال خود رها نکنید. اگر ایدههایتان را به مرحله عمل برسانید احساس موفقیت می کنید و این در نهایت برای شما به یک عادت تبدیل خواهد شد.
اگر ایده شما خلاقانه نبود، ناامید نشوید. به خودتان کمی استراحت دهید و اجازه دهید ذهنتان ایده را پردازش کند. به جای سخت گرفتن به خودتان سعی کنید عادت خلاق بودن را به مرور زمان و به آرامی در خود ایجاد کنید. به خاطر داشته باشید، در ابتدای راه کمیت ایدهها مهم هستند نه کیفیت آنها.
«بهترین ایده، ایده ای است که وجه اشتراک اشتیاق، مهارت و سودآوری باشد. »
حال که با راهکارهایی ساده و روزمره برای خلق ایده ها آشنا شدید، باید بتوانید آنها را ارزیابی یا در اصطلاح «غربالگری» کنید.
قبل از هر چیز باید بدانی بهترین ایده، ایده ای است که وجه اشتراک اشتیاق، مهارت و سودآوری باشد. از خودتان بپرسید واقعا به چه حوزه ای علاقهمند و مشتاقید؟ و بعد از آن ببینید در آن حوزه دانش و مهارتی دارید؟ اگر به حوزه ای علاقمند باشید ولی در آن دانش و مهارت نداشته باشید طبیعتا احتمال موفقیت تان کمتر خواهد بود چراکه دانش، مهارت و اشتیاق سه ضلع یک کسبوکار موفق هستند. به علاوه توجه کنید حوزه ای که میخواهید درآن فعالیت کنید «سودآور» و پولساز باشد.
اگر ایده ای را انتخاب کنید که نسبت به آن اشتیاق دارید و هم مهارت نسبی و البته پول سازهم باشد، مطمئن باشید که با تلاش و پشتکار میتوانید آن را به سرانجام برسانید.
با مشتریان بالقوه ایده خود صحبت كنید تا از دیدگاههایشان مطلع شوید. دوستان واعضای خانوادهتان هم میتوانند مشتریان بالقوه محسوب شوند. یادتان باشد كه ممكن است دیدگاه مشتری با دیدگاه شما فرق داشته باشد.
به مکانهایی که احتمالا مشتریان بالقوه محصول یا خدمت شما در آنجا حضور دارند، بروید. یك ساعت رفتار و نحوه عملکرد آنها را نظاره كنید. در مدت بررسی، چیزهایی را كه انتظار دیدنش را نداشتید یادداشت كنید و به این فكر كنید كه این موارد چطور ممكن است ایدهی شما را تحتتاثیر قرار دهند.
چه كسی كاری مشابه شما انجام داده است؟ با استفاده از منابع عمومی چگونه میتوانید بفهمید كه كار شما موثر بوده است یا نه؟ به یاد داشته باشید كه شكست بدین معنی نیست كه نباید این كار را انجام دهید، بلكه باید دلیل شكست را شناسایی كنید.
اگر بتوانید با سه نفر در مورد سوال خود صحبت كنید، این سه نفر چه كسانی خواهند بود؟ از افراد شبكه شما، چه كسانی در شبكهی آنها هم وجود دارند؟ مردم دوست دارند در مورد حوزههای تخصصی خود صحبت كنند.
با ایجاد یك طرح، تصور كنید كه چطور میتوانید از ایدهی خود در زندگی استفاده كنید. یك استوریبورد (مثل یك كارتون) در نظر بگیرید كه توضیح دهد مردم چطور محصول یا خدمت شما را كشف كرده و به آن دست مییابند و سپس از آن استفاده میكنند. تجسم گاهیاوقات به شما كمك میكند ایدهی خود را به طور ملموستر درك كنید.
محاسبات پیچیده لازم نیست. فقط یك یا سه یا چهار متغیر میتواند به شما كمك كند كه بفهمید چه چیزی ایدهِی شما را قابلدرك میسازد.
شاید این عبارت دهنپركن به نظر برسد، ولی در واقع كاری كه باید انجام دهید این است كه فقط از خود بپرسید «چه چیزی باید درست انجام شود تا این ایده مناسب و پایدار باشد. كدام یك از آن فرضیات شما را نگران كرده است؟ آیا میتوانید آنها را با هر یك از تكنیكهایی كه در اینجا گفته شد بررسی كنید؟».
بیشتر بخوانید: با اين 10 کار، فرضيه های استارتاپ خود را تست كنيد
به كارهای موثر و غیرموثری كه در گذشته انجام دادهاید نگاهی بیندازید و ببینید چه فرقی بین آنها وجود دارد؟ وقتی این تفاوتها را فهرست كردید، ببینید كه ایدهِی فعلی را چطور میتوان با آنها مقایسه كرد. این نوع فعالیتهای ساده، میتوانند تضمینی باشند برای اینکه ایده خود را از دفتریادداشت تان روانهی بازار كنید.
سخن پایانی
در سفر کارآفرینی درسهای ارزشمندی نهفته است که نه تنها برای ارتقا کسب و کار بلکه برای بهبود زندگی شخصی قابل استفاده است. اگر فرد ماجراجویی هستید و از زندگی یکنواخت خسته شدید، این سفر پر از چالش فرصتی است تا هیجان خوبی را تجربه کنید و توانمندی های خودتان را محک بزنید.
نویسنده: نازنین توکلی (کارشناس ارشد مدیریت صنعتی)