«تکاپوی ثروت، جستجوی منفعت، جستجو به دنبال پول آن هم حداکثر ممکن پول، فینفسه هیچ ربطی به سرمایه داری ندارد!» (ماکس وبر/1920-1864)
در عصر حاضر شاهد همهگیری پدیدهای در جوامع به نام سرمایهداری هستیم. و یکی از مهمترین دغدغههای من علت شکلگیری و رشد آن است. ماکس وبر، جامعه شناس مشهور قرن بیستم در کتاب اخلاق پروتستانی خود به کنکاش علت شکلگیری سرمایهداری در غرب میپردازد و تاکید دارد که این نتیجه و دستاورد خویش، فقط مخصوص غرب است(نه علت ظهور سرمایه داری در زمان و مکان!). وبر یک تمایز برای مطالعهی خود قائل است، یکی "روح سرمایه داری" و دیگری"نظام سرمایه داری" که نهایتا او پروتستانتیسم را مسبب اولی میداند نه دیگری.(نظام سرمایه داری به سازمانهای عقلانی که فعالیتی دائمی در جهت کسب منفعت، و دو رکن اساسی نیروی کار منضبط و سرمایهگذاری منظم را دارا میباشند گفته میشود)
امّا نکته مهم آن است که این روح باید بر رقیب خود یعنی روح سنتی غلبه کند و تنها راه آن، ایجاد یک خلق و خوی(اخلاق) جدید است نه وضع قانون یا هنجار جدیدی. این اخلاق باید در افراد نهادینه شود و تنها راه آن اعتقادات و دین است. پس نیاز به دین جدیدی داریم که در آن زمان شاهد ظهور پروتستانتیسم بودیم. ایدهی «تقدیر» (مقدّر شدن برگزیدگان و ملعون شدگان از پیش) که یکی از باورهای اصلی اکثر فرقههای پروتستان بود موجب محو شدن کلیسا، کشیشان و اعتراف شد. ایدهی تقدیر سبب شد تا فرد به کار بیشتر توجه کند و «شغل را به مثابه رسالت» خویش بپندارد. کسب پولِ بیشتر نشاندهندهی خواست خدا بود و فرد باید برای جمعآوری آن تلاش میکرد ولی در عین حال خرج کردن آن محدود بود. در نهایت این فرقهها مسبب ایجاد روحیهی سرمایهداری با شعار "سود بیشتر، وقتشناسی و صرفه جویی" شدند. به بیان وبر پروتستانتیسم رواجدهندهی ریاضتکشیِ غربی بود که این موجب رشد روح سرمایه داری گشت.
حال تمایل دارم بعد از شرح کوتاهی که از کتاب کردم، تحلیلی بر این اثر وبر ارائه دهم؛
با توجه به مفاهیمی که در جامعه شناسی وجود دارد دو رویکرد به اسم ساختارگرا و فردگرا نام برده میشود. در این بین وبر را جزء دستهی ساختارگرا به حساب نمیآورند. در واقع ساختارگرا به افرادی گفته میشود که رویکرد و نگرشی که در تحقیقات و نظریات جامعه شناختی خود دارند، بر این مبتنی است که ساختار بر فرد ارجحیت دارد. به این معنا که ساختاری که افراد درون آن قرار دارند عامل تعیین کنندهی رفتار آن جامعه است. اوضاع اقتصادی، سیاسی، سازمانها و حکومتها و... عامل اصلی واکنش های جوامع هستند. اما وبر جزء این دسته افراد نیست و تا حدی اعتقاد دارد که برعکسِ ساختارگرایی، خود افراد جامعه و واکنشهایشان هستند که تأثیر بر روی عملکرد سازمانها و حکومت ها دارند.
شاید به نظر برسد که مثلاً یک فرد مگر تا چه حد می تواند تاثیر بگذارد؟ اما وقتی همین تک نفر، با چند نفر دیگر همراه میشوند و اجتماعی را تشکیل می دهند، آن وقت است که همان تکتک افراد به نوعی در حال تاثیرگذاری هستند. چراکه ساختار تشکیل شده از اجتماع آنها وابسته به هر یک از آنها و رفتار آنهاست. حال در کتاب اخلاق پروتستانتی، به وضوح می توان رویکرد فردگرا در روند استدلال ها را مشاهده کرد. وبر در این متن تلاش دارد تا نشان دهد چگونه عقاید یکسری افراد که به عنوان رهبر شناخته شده بودند، توانست جدایی در شاخه های مسیحیت ایجاد کند و عده کثیری از مردم را به سوی آن عقاید جلب نماید. و نکته جالب توجه آنکه آموزه هایی که توسط رهبران فرقهها معرفی میشد، تا چه حد تاثیر زیادی بر روی رفتار مومنینِ آن فرقهها داشت. میتوان دید که رفتار افراد مومن درون این مذاهب، موجب شد تا بستر مناسبی برای گسترش سرمایه داری ایجاد کند، حتی با اینکه ایده ها و آموزه های سرمایه داری (کسب درآمد به عنوان غایت انسان) در اول با برخوردی شدید مواجه شدند و غیرعقلانی به نظر میآمدند، امّا با این حال رفتار جامعه پروتستانتی توانست بر آن روحیه سنتگرا غلبه کند و راه را برای روحیهای جدیدتر فراهم آورد.
و نکته مثبت در اینجا آنست که حتی خود وبر هم متذکر میشود که این تحلیل او، تمام داستان سرمایهداری را توصیف نمیکند، بلکه از یک عینک خاصی به این پدیده نگاه میکند و معتقد است که عوامل مهم دیگری مثل سازمانها و کلیساها و... هم بر روی شکلگیری این روحیهی جدید تاثیرگذار بودهاند.
نکته دیگری که در آثار وبر می توان مشاهده کرد، آن است که اگر او کلمه یا اصطلاح جدیدی را بیان میکند، تلاش میکند با دقت و وسواس قابل قبولی به شرح و توضیح آنها بپردازد. این خصلت شاید در کمتر کسی از فیلسوفان یا بقیه افراد پیدا بشود که اگر اصطلاح خاصی را بیان میکنند، شرح و تفسیر آن را به خواننده واگذار نکنند تا خود او معنا را از داخل متن دریابد. این سبک نویسندگی، در اکثر اوقات موجب بدفهمی و سوء تفاهم در درک متون هم فلسفی و هم غیر فلسفی میشود، ولی وبر تا حد خوبی این نکته را رعایت کرده است.
ه