
در حالی به اول ماه مه روز، جهانی کارگر، نزدیک میشویم که نهادهای امنیتی و اطلاعاتی مطابق رویههای سابق خود به دنبال ساکت کردن صدای جنبش کارگری و جلوگیری از برگزاری اجتماعات و اعتراضات مستقل کارگران هستند. در این میان فعالان کارگری بسیاری احضار، تهدید و ارعاب شدهاند. هفتهی گذشته پنجشنبه، ۵ اردیبهشت سه فعال کارگری در شهرهای سنندج و ارومیه به نهادهای امنیتی احضار شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند. همچنین بنا بر گزارش منابع کارگری، طی روزهای گذشته چند تن از اعضای انجمن صنفی کارگران ساختمانی کامیاران در استان کردستان توسط اطلاعات کامیاران احضار شدهاند و درباره گرامیداشت روز کارگر به آنان هشدار داده شده و از آنها خواسته شده که به هیچ وجه در هیچ مراسمی با چنین هدفی شرکت نکنند. همچنین جمعه ۶ اردیبهشت حدود ۱۲ فعال کارگری در میان آنها از اعضای برخی تشکلهای مستقل کارگری و سندیکاها هم حضور داشتند؛ در کرج بازداشت شدند.
علاوه بر این موارد، اخیرا وزارت علوم در بخشنامهای_ که مسلما دیکتهای امنیتی است_ از دانشگاهها خواسته تا مانع برگزاری هر گونه برنامهای به مناسبت اول ماه مه شود.
با این حال اما این اقدامات نمیتواند مانع از عزم جنبش کارگری و عاملی برای خلل در مبارزات آن شود. همزمان با مجموعه اقدامات سرکوبگرانه و پیشگیرانهی حاکمیت چهار تشکل کارگری، یعنی سندیکای کارگران شرکت واحد تهران، سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفتتپه، گروه اتحاد بازنشستگان و کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، بیانیهای صادر کردند و با اشاره به تاریخ مبارزهی طبقاتی کارگران در سراسر جهان از اتحاد اقشار تحت ستم سرمایه در ایران و مبارزاتشان گفتند. خواستار آزادی بیقید و شرط کارگران زندانی، آزادی همهی زندانیان سیاسی، معلمان و دانشجویان زندانی، لغو تبعیضهای جنسی و قومی ومذهبی در محیط کار و آزادی بیان و تجمع و اعتصاب شدند. همچنین از اعتصابات مداوم کارگران و معلمان، اعتراضات وسیع دانشجویان، تجمعات پیاپی بازنشستگان و… و بر این واقعیت صحه گذاشتند که برای جلوگیری از استمرار شرایط غیرانسانی و تحمیلی راهی به جز اتحاد و ارتقا ٕ سطح مبارزات متشکل جاری نیست.
ارتباط «مسئلهی کارگر» و روز کارگر با دانشجویان
اول ماه مه روزی برای رشد آگاهیهای سیاسی و تلاش برای پررنگ کردن مبارزهی ضدسرمایهداری فارغ از مرزهای جغرافیایی و نژادی و قومی است. اما ارتباط این روز با دانشجویان چیست؟ یا به عبارت دیگر چرا مسائل کارگری بطور بالقوه مسئلهی مشترک جامعه دانشجویی است؟ دانشجویان_ به ویژه دانشجویان فنی_ نسل جدید کارگران را تشکیل خواهند داد و اکثر آنها پس از فارغالتحصیلی برای به دست آوردن معاش خود مجبور به فروش نیروی کار خود در بازار کار میشوند. اساساً یکی از کارکردهای نهاد دانشگاه در نظام سرمایهداری تامین نیروی کار برای تداوم رشد سرمایه است. به همین ترتیب فعالان دانشجویی میتوانند فعالان کارگری آینده باشند پس دانشگاه میتواند توامان به عنوان میدانی برای مبارزهی سیاسی و محلی برای یادگیری و اندوختن تجربه برای فعالیت و سیاستورزی جنبشی و شناخت الزامات و پرنسیبهای لازم برای یک مبارزهی سیاسی باشد در این میان با مسئلهسازیها وعینیت یافتن مسائل مشترک و بسط اندیشههای پیشرو خارج از فضاهای رسمی میتوان از اتحاد جنبش کارگری و دانشجویی سخن گفت. و اینها جزئی از همان کارکردهای دانشگاه است که مستبدان از آن هراس دارند.