مخاطب من در این پست، بیش از خانمهای دارای این مشکل، اطبا و متخصصان طب سنتی هست. دوست دارم این افراد هم اینجا تشریف بیارن و موضوع رو بخونن و اگر قابل اعتنا دیدند، درباره این روش درمانی تحقیقاتی انجام بدهند.
اینجا هدف من فقط یک نقل قول صرف هست و البته به شخصه فکر میکنم امتحان این روش هم حتی اگه درمان قطعی ایجاد نکنه، نمیتونه مضر باشه:
خوب دوستان عزیز قول داده بودم که توضیح بدم این خانم چطوری از این گیاه گرگه گوش یا همون خرگوشک استفاده کرده است. همونطور که قبلا گفتم قصد داشتم پیش خود این خانم که از اقوام دور ما هستند برم و از زبون خودش ماجرا رو بشنوم اما اونقدر این روزها گرفتارم که به نظرم رسید ممکنه به این زودی امکان این ملاقات پیش نیاد. چند روز قبل یکی از اقوام رو که خواهر زاده اون خانم هست دیدم و ایشون هم به من گفت که شخصا ماجرا رو از اون خانم شنیده و برای من هم تعریف کرد. فکر کردم فعلا همین دو شاهد کافیه. بیام و ماجرا رو تو وبلاگ بنویسم و بیشتر از این دوستانی که گفته اند منتظر این پست هستند رو منتظر نگذارم. بعدا انشالله اون بنده خدا رو میبینم و از زبان خودش هم میشنوم و هر نکته جدیدی بود اینجا منتقل میکنم.
گیاه گرگه گوش در روستای آبا و اجدادی ما از دسترس ترین داروهای گیاهی هست و روی کوهپایه ها (که در دامنه جنوبی البرز هست) به وفور دیده میشه. ظاهرا برای درمان انواع دردها از دود ناشی از سوزاندن این گیاه استفاده میشه.
این خانم مورد نظر ما، مدت زیادی از درد شدید در دل و کمر رنج میبرده و میدونسته مشکلی در رحمش داره. بنده خدا چون همسرش بیمار هست و سرش گرم مریضداری و نگهداری از همسرش هست، اصلا فرصت نداشته بره ببینه درد خودش چیه. خواهرش مقداری گرگه گوش بهش میده و میگه که اگه همسرش درد شدید داره براش این گیاه رو دود بده. این خانم چون قبلا شنیده بوده گرگه گوش برای درمان مشکلات و عفونتهای زنان هم مفیده، از روی ناچاری و به امید بهبود، به این فکر میفته که برای خودش گرگه گوش دود بده. این گیاه رو وقتی بسوزونیم تقریبا آتش نمیگیره بلکه یک دود مداومی ازش متصاعد میشه. این خانم مدت حدود یک هفته در یک ظرفی مقداری گرگه گوش میریخته و هر قوت فرصت میکرده یه مقدار از اون رو آتش میزده به طوری که دودش بلند بشه و خودش با دامن به طوری که بدنش با دود در تماس باشه و دود پراکنده نشه روش می ایستاده. بعد از حدود یک هفته، یک روز صبح میبینه که در ناحیه شکمش درد غیر عادی احساس میکنه و بعد از اینکه درد یک مقدار تشدید میشه، احساس دفع شدن چیزی در خودش احساس میکنه که به طرف دستشویی میدوه و در اونجا یک توده تیره رنگ لزج (به قول خودش شبیه قورباغه) از بدنش خارج میشه. ایشون میگن که با خارج شدن این توده از بدن من تمام درد شکم و کمری که همیشه همراهم بود اتگار از بدن من خارج شد. ولی ایشون چون اصلا انتطار این صحنه رو نداشته بشدت میترسه و به سختی با یک تکه چوب اون توده رو از کف دستشویی جدا میکنه (ظاهرا خیلی لزج و چسبنده بوده) و اون رو با آب به داخل چاه هدایت میکنه. بعد از این ماجرا هست که تصمیم میگیره به سونوگرافی بره و ببینه داخل رحم چه خبره و ماجرا از چه قراره. تو سونوگرافی دکتر بهش میگه که آیا عمل جراحی خارج کردن فیبروم داشته؟ ایشون انکار میکنه اما دکتر با اطمینان بهش میگه که امکان نداره چون در رحم شما جای فیبروم هست اما خودش نیست. طوری که انگار با جراحی فیبروم شما برداشته شده. این خانم دیگه چیزی نمیگه ولی میفهمه علت درد و ناراحتی ای که داشته وجود فیبروم در رحمش بوده که ازش خبر نداشته و با یک روش سنتی براحتی به طور رایگان و بدون هیچ عارضه و بدون جراحی از بدنش دفع شده.
دوستان شاید برای شما شنیدن این موضوع عجیب باشه و باورنکردنی اما برای من اصلا تعجب آور نیست. من به احادیثی که در اونها گفته شده: "خداوند هیچ دردی رو نیافرید مگر اینکه قبل از آن هفتاد درمان برای آن درد آفرید"، اطمینان دارم و مطمئنم برای همه دردها حتی سرطان درمانهای متعددی در طبیعت وجود داره که ما از اونها بیخبریم. درمانهایی که بندگان خدای رحمان و رحیم رو از درمانهای مصنوعی زجرکش کننده موجود در طب مدرن بی نیاز میکنه. شاید من رو بدبین قلمداد کنید ولی فکر میکنم جتی اگر در تحقیقات دنیای جدید این درمانها شناخته هم بشوند، منافع غولهای داروسازی بین المللی ایجاب میکنه که این نوع درمانهای بی هزینه رو از دسترس همگان دور نگه دارند. در مثال همین دارو میبینید که در منابع غربی بر تاثیر گیاه خرگوشک در درمان تومورها اشاره شه ولی ما در ایران تا به حال این رو نشنیده ایم و خبری ازش نداریم. سایتهای مربوط به معرفی گیاهان دارویی هم این خاصیت رو برای این گیاه ذکر نکرده اند. (البته تا جایی که من تا به حال دیده ام).
