همواره وقتی صحبت از رزومه و کار و استخدام و... میشه، آنچه که بیشتر مدنظر ما قرار می گیرد اینه که چطور و با چه فرمت و سبک و سیاقی یک رزومه کامل و جامع از سوابق کارها، پروژه ها، فعالیت ها، توانمندی ها، جایزه ها، دستاوردها، علایق، ویژگی ها، منتشره ها و انواع مهارت های ابزاری، نرم افزاری، زبانی و...تهیه و تدوین کنیم و در اختیار کارفرماها قرار بدهیم. خیلی وقتها این چالش را هم داشتیم که به علت حجم زیاد داده ها و اطلاعات بالقوه ای که می توانستیم در رزومه قرار دهیم، مجبوریم انتخاب کنیم که کدام داده ها را در رزومه بگذاریم و کدام ها را بی خیال بشیم و قرار ندهیم تا مبادا حجم رزومه مون زیاد بشه و به موارد اصلی توجه کافی نشه.
نکته مهم بعدی که امروزه در نگارش رزومه بسیار مورد توجه قرار می گیرد، بحث طراحی و رنگ و لعاب اون و نحوه به کارگیری المان ها، فونت ها، جداول و نمودارها و... است. رزومه های اینفوگرافیک ترند این روزها شده اند و افراد بسیاری تلاش دارند که یا خودشان و یا به کمک سایت های کاریابی و یا طراحی رزومه آنلاین، رزومه ای شکیل و کاربردی و جمع و جور برای خود مهیا کنند تا بتوانند به وسیله آن نظر کارفرماها را به خودشان و مهارت ها و سوابق شان جلب نمایند.
اما این وسط بحث مهم دیگری هم مطرح می شود که توجه به اون می تواند بسیار کارگشا باشد. کتاب “ای کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم” یکی از بهترین کتابها در حوزه هدف گذاری و پیش بینی آینده است که توسط خانم تینا سلیگ (Tina Seelig) ، استاد دانشگاه استنفورد نوشته شده و در ایران هم ترجمه شده است.
در ویدیوی زیر از خانم سلیگ نویسنده کتاب خواسته می شود که یک توصیه طلائی بیان نماید. ایشان از تمرینی می گوید که خودش و با دانشجویانش در دانشگاه استنفورد انجام میدهد و اسم آن را «رزومهی شکستها» میگذارد. این کار بسیار ساده است. میگوید تکه کاغذ بردار و تمام شکستهایت را بنویس و بنویس که از هر کدام چه درسی گرفته ای؟ به همین سادگی. او میگوید که وقتی چنین میکنیم، دیگر آن اشتباهها را تکرار نخواهیم کرد.
در اهمیت این بحث قضیه جناب هاشوفر را هم ذکر می کنیم. یوهانس هاشوفر، استاد روانشناسی دانشگاه پرینستون در حساب توییترش رزومهای منتشر کرد از تمام بورسیههای تحصیلی که نگرفته، تمام مقالات علمی که برای مجلات معتبر فرستاده و رد شده، تمام فرصتهای مطالعاتی که از دست داده و خلاصه تمام شکستهای کارنامهی کاریاش. هاشوفر در توضیح کارش گفته: بخش اعظمی از تلاشها و کارهایی که میکنم با شکست روبرو میشود، شکستها نامرئی هستند و کسی آنها را نمیبیند، حال آن که موفقیتها چشمگیرند. خواستم تصویری واقعی از خودم به دست دهم. چرا که برخی ممکن است مرا آدم موفقی بدانند و از این رو خودشان را برای شکستهایشان مقصر بدانند و سرزنش کنند. حال آن که چنین امری لزوما درست نیست و واقعیت امور دنیوی وابسته به هزار و یک اما و اگر و شانس است.
«رزومهی شکستها» جناب هاشوفر در توییتر با استقبال زیادی روبرو شد و بسیاری آن را «الهامبخش» و فوقالعاده خواندهاند.
بنابراین بهترین و بیشترین استفاده و بهره از «رزومهی شکستها» را خود ما خواهیم برد، اگر بتوانیم با نگاهی منصفانه و دقیق لیست موارد و کارهایی که در آنها موفق نبودیم و دلایل و علت های آن را یافته و درج کنیم و در مورد این ناکامی ها تدبر و تحلیل مناسب داشته باشیم، مطمئنا خواهیم توانست با درس آموخته های حاصله برای کارها و پروژه های بعدی با قوت و قدرت بیشتری عمل نماییم.
ما در مجموعه تکچی | Techchi در سایت مون منتظر حضور شما هستیم:
صفحه مون رو در لینکدین دنبال کنین:
https://www.linkedin.com/company/techchi