یادته میگفتن USB تایپ C قراره همه چی رو راحت کنه؟ دیگه یه کابل برای همه چی داشته باشیم؟ الان که سال ۲۰۲۴ئه بدترم شده!
این استاندارد قرار بود همه چی رو متحد کنه، هم شارژ هم انتقال دیتا هم وصل شدن به مانیتور و هدفون و… . یه در همه کاره باشه دیگه! اما انگار به جای یه راه حل عالی، تبدیل شده به یه هیولای فیلمهای ترسناک ساختهی جان کارپنتر! یه قاطی پاتی از قطعات مختلف که دیگه معلوم نیست چی به چیه!
هر کاری بخوای با یو اس بی سی انجام بدی، یه عالمه مشکل تداخلی و هماهنگی بالا میاد سراغت. استانداردهای شارژ سریع اختصاصی که با هم قاطی میکنن، یا سرعت انتقال دیتای یو اس بی که معلوم نیست رو کدوم کابل و کدوم درِ دستگاه کار میکنه، دیگه کلافه کننده شده.
بدتر اینکه، از اول هم فکر میکردیم چون یه استاندارد کلیه دیگه همه چی با همه چی به راحتی کار میکنه، ولی اصلا اینطور نیست! حداقل یه خوبی داره، اونم اینکه میشه کابل یو اس بی سی رو برعکس هم زد!
بدون شک، نسبت به مدلهای قبلی تایپ سی یه پیشرفت جدیه. مهمترین ویژگیش اینه که دیگه لازم نیست دنبال جهت درست بگردی، هر طرف بزنی میخوره! دیگه خبری از اون مدلهای آزاردهندهی قبلی نیست. حالا تو اکثر وسایل از گوشی موبایل تا لپتاپ پیدا میشه. حتی تو بعضی از وسایل برقی کوچیک مثل مسواک برقی و جاروبرقی دستی هم از همین مدل استفاده میشه.
اولا که برعکس مدلهای قبلی، نیازی نیست دنبال جهت درست بگردین. دوم اینکه خیلی جمع و جوره و سوم اینکه امکانات بیشتری داره. هم شارژ میکنه، هم اطلاعات رو منتقل میکنه، هم صدا رو انتقال میده، هم میتونه تصویر رو با کیفیت ۴K به مانیتور وصل کنه و خلاصه کلی کار راه بندازه! حتی دیگه لازم نیست انواع و اقسام کابل داشته باشین، با یه کابل میتونین اکثر کارهاتون رو راه بندازین (البته به شرطی که اون وسیلهی موردنظر از یه مدل خاص خودش استفاده نکنه). حتی اپل هم تو گوشیهای آیفون ۱۵ به بعد از خیرِ مدل Lightning خودش گذشته و از USB-C استفاده کرده.
حالا یه نکتهی مهم، USB-C فقط شکل ظاهریِ رابط هستش. اینکه چه کارهایی بتونه انجام بده بستگی به چیزای دیگهای داره که پشت این سختافزار قرار داره، چیزایی مثل USB Power Delivery، انتقال اطلاعات با Thunderbolt، DisplayPort برای وصل شدن به مانیتور و USB4 و غیره. اما این دیگه یه بحث جداست.
اول نکات مثبت رو بگیم، الان دیگه تقریبا همه جا از درگاه USB-C استفاده میشه. دیگه اون مدلهای قدیمی USB رو رو گوشیهای گرون قیمت و حتی خیلی از مدلهای معمولی نمیبینیم. این روند هم قراره قویتر بشه چون اتحادیه اروپا گفته که تا آخر سال ۲۰۲۴ همه دستگاههای الکترونیکی جدید باید با USB-C شارژ بشن. خلاصه که به زودی میتونی با یه کابل و شارژر همه وسیلههات رو شارژ کنی، اگه الان دیگه اینجوری نیستی!
راستی، تکنولوژی شارژ سریع USB Power Delivery روی درگاه USB-C تقریبا تو همه گوشیهای هوشمند و لپتاپها استفاده میشه. حتی گوشیهایی که تکنولوژی شارژ سریع خودشون رو دارن هم تا حدودی از این تکنولوژی استفاده میکنن، البته با سرعت پایینتر. ولی همونجور که جلوتر تو متن میگم، هنوزم شارژ با USB-C گیجکنندهست، مخصوصا با تکنولوژی جدید USB PD PPS. کم پیش میاد که یه برند گوشی بتونه از همه قابلیتهای این تکنولوژی استفاده کنه و آخرش میبینی خیلی از گوشیها با سرعت خیلی پایینتر از شارژر مخصوص خودشون شارژ میشن.
در کل میشه گفت USB-C تونسته درگاههای دستگاه، مدلهای کابل و شارژر رو سادهتر کنه.
تو لپتاپها هم دیگه بیشتر از درگاههای قدیمی USB-A، درگاه USB-C رو میبینیم. این یه چیزیه که هم خوبه هم بد، بستگی داره که چقدر از وسایل قدیمی با درگاههای قدیمی داری. حالا دیگه همه جا پر از تبدیل شده، ولی خب چون هر روز بیشتر از USB-C استفاده میشه، کمکم دیگه به درد نمیخوره. ولی مشکل اینه که خود درگاههای USB-C هم با هم فرق دارن، حتی روی یه لپتاپ! اینکه بفهمی کدوم درگاه برق قوی میده، کدوم میتونه به نمایشگر وصل بشه و کدوم اطلاعات رو خیلی سریع انتقال میده، کار آسونی نیست و باید کلی دنبالش بگردی.
در کل، وضعیت بهتر از روزای اوله. ولی خب، خود USB-C هم یه دردسر جدید شده و میشه گفت تو بعضی موارد حتی اوضاع رو بدتر کرده.
با اینکه همه گوشیها میانرده و بالارده الان از درگاه USB-C استفاده میکنن، ولی همچنان مشکلاتی تو شارژ کردن وجود داره.
آخه قضیه اینه که شرکتهای چینی مثل آنر، وانپلاس و شیائومی شارژرهای مخصوص خودشون رو دارن که خیلی سریعتر گوشی رو شارژ میکنن، اما فقط با شارژر و کابل خودشون! اگه از شارژر و کابل یه برند دیگه استفاده کنی، گوشیت خیلی کندتر شارژ میشه، حتی ممکنه تا ۵ وات پایین بیاد (شارژر فندقی یادته؟!).
حالا اگه بخوای با یه شارژر، گوشیهای برندهای مختلف رو شارژ کنی، اوضاع بدتر میشه. ممکنه گوشیت چند ساعت طول بکشه تا با شارژر یه برند دیگه شارژ بشه.
شارژرهای USB PD یکم بهترن، مخصوصا برای لپتاپها و گوشیهای برندهای آمریکایی و اروپایی مثل اپل، گوگل و سامسونگ. با این شارژرها معمولا میتونی گوشیهای مختلف رو شارژ کنی، ولی باز هم مشکلاتی هست. اول اینکه سرعت شارژ با این شارژرها هم برای گوشی، تبلت و لپتاپهای مختلف فرق میکنه. دوم اینکه یه مدل شارژر جدید به اسم USB PD PPS اومده که همه چی رو گیجتر کرده!
مثلا گوشیهای پیکسل گوگل با این شارژرهای جدید، به اندازه شارژرهای قدیمیتر USB PD 18 وات شارژ میشن! سامسونگ هم همینطوره، مدلهای Ultra با شارژر PPS 45 وات شارژ میشن ولی مدلهای پایینتر با همون ۲۵ وات قدیمی کار میکنن. تازه اگه شارژر PPS نداشته باشی، باید چند ساعت منتظر بمونی تا گوشیت شارژ بشه.
ایدهی شارژرهای USB PD PPS خیلی خوب بود، قرار بود هم با شارژرهای معمولی USB PD کار کنه هم اینکه خیلی سریعتر شارژ کنه. ولی خب توی عمل، بیشتر برندها از این قابلیت به طور کامل استفاده نمیکنن. فقط برندهای کمی مثل ایسوس، گوگل و سامسونگ هستن که از این تکنولوژی به خوبی استفاده میکنن. بقیه گوشیها که از PPS پشتیبانی میکنن، خیلی کند شارژ میشن.
در کل، شارژرهای USB PD (اکثرا) میتونن گوشی رو بالاتر از ۵ وات شارژ کنن، ولی اینکه بهترین شارژر و کابل برای گوشیت کدومه، یه کم گیج کنندهست.
فکر کردی شارژ کردن با USB-C گیج کننده ترین موشوع بود؟ حالا قضیه انتقال اطلاعات باهاش هم بدتر شده. تقصیرش رو نمیشه گردن خود کانکتور USB-C انداخت، بلکه مشکل از سازمان استانداردساز USB (USB-IF) هست که هی داره تکنولوژیهای پشتیبانی شده توسط USB-C رو پیچیده تر میکنه. بعضی از درگاهها (پورتها) برچسب مشخصات دارن ولی خیلی وقتها نمیشه با یه نگاه ساده فهمید سرعت اون درگاه USB-C چقدره. اینکه بخوای بری سراغ دفترچه راهنما و مشخصات فنی دستگاه هم که قطعا سردرد میاره!
جدیدترین پروتکلهای سرعت دیتای USB به چند تا استاندارد مختلف تقسیم میشن. از USB های قدیمی ۱.۰ و ۲.۰ گرفته تا USB 3.0، ۳.۱، ۳.۲ و جدیدترینشون یعنی USB 4.0، همه میتونن از طریق USB-C کار کنن. تا اینجا که گیج کننده بود، بدترش هم میشه! این استانداردها بعدا دوباره ویرایش و بروزرسانی شدن و زیرمجموعههای مختلفی پیدا کردن.
حالا باید حواست باشه به USB 3.1 نسل ۱، USB 3.1 نسل ۲، USB 3.2 نسل ۲، و نسخههای جدیدتر که با اسمهای عجیب غریب تری میان مثل USB 3.2 نسل ۱×۱، USB 3.2 نسل ۱×۲ و USB 3.2 نسل ۲×۲. بدون یه راهنما که دیگه اصلا نمیشه فهمیدشون! شکل زیر رو ببین، شاید یه کمکی بکنه (تو متن اصلی یه شکل وجود داره که اینجا قابل نمایش نیست).
استاندارد USB4 (دقت کن، USB 4 نه!) که سال ۲۰۱۹ معرفی شد قرار بود همه چیز رو ساده کنه و سردرگمی کاربر رو کم کنه، ولی خب تا الان که حسابی تو این کار ناموفق بوده!
USB4 خودش حالا یه عالمه زیرمجموعه داره مثل Gen 2×۱، Gen 2×۲، Gen 3×۱، Gen 3×۲ و Gen 4 که سرعت انتقال اطلاعاتشون از ۱۰ گیگابیت بر ثانیه تا ۸۰ گیگابیت بر ثانیه متغیره. درسته! یه بروزرسانی تو اواخر سال ۲۰۲۲ سرعت نهایی این استاندارد رو از ۴۰ به ۸۰ گیگابیت بر ثانیه با معرفی USB4 Gen 4 افزایش داد، ولی حالا به نظر میاد همون مشخصات قبلی با اسم Gen 3×۲ شناخته میشن.
حتی یه نسخه نامتقارن از USB4 Gen 4 هم وجود داره که میتونه به سرعت ۱۲ گیگابیت بر ثانیه برسه ولی دیگه از همون نامگذاریهای قبلی تبعیت نمیکنه که همه چی رو برای کاربر گیج کنندهتر میکنه.
واقعا که، USB 3.2 و USB4 افتضاحن!
اسامی بازاریابی (مثل USB 40Gbps) و لوگوهای مربوط بهشون قراره که این گزینهها رو برای کاربر جذابتر و راحتتر کنن. ولی خب، کابلها و دستگاهها همیشه برچسب درست و حسابی ندارن و این اسمهای بازاریابی هم برای تنظیمات پیچیدهتر به درد نمیخورن.
یادته که چقدر شارژرهای مختلف برای گوشی و لپ تاپهای قدیمیمون داشتیم؟ حالا تصور کن که همون داستان با پورتهای یو اس بی-سیِ جدید تکرار بشه!
این پورتها قرار بود همه چی رو راحتتر کنن، اما حالا با یه عالمه قابلیت اضافی مثل وصل شدن به مانیتور، اینترنت و … اومدن که بعضی از لپتاپها از بعضی از این قابلیتها پشتیبانی میکنن و بعضیها نه! تازه ممکنه یه لپتاپ سه تا پورت یو اس بی-سی داشته باشه ولی فقط یکیش اون کارایی که شما میخواین رو انجام بده!
خلاصه اینکه اصلا معلوم نیست کدوم پورت چه قابلیتی داره. یه جورایی شده شانسی! ممکنه یه کابل رو بزنی و کار کنه، ممکنه هم اصلا کار نکنه.
ایدهی اصلی این بود که یو اس بی-سی همه چی رو ساده کنه ولی حالا اوضاع از قبل هم گیجکنندهتر شده. استانداردهای مختلف، اسمهای عجیب و غریب و خلاصه یه عالمه اطلاعات که آدم گیج میشه کدوم به دردش میخوره.
حالا ما موندیم با یه عالمه پورت یو اس بی-سی که معلوم نیست چی کار میکنن و یه عالمه کابل که نمیدونیم به کدوم پورت وصلشون کنیم!
مراقب باش! حتی اگه همه چی رو درست انتخاب کرده باشی، یه کابل اشتباه USB-C میتونه کل برنامهتو بهم بریزه. مثلا اون سرعتهای بالای ۴۰ و ۸۰ گیگابیت بر ثانیه روی کابلهای خیلی بلند کار نمیکنن، و نمیشه با یه کابل معمولی که فقط ۳ آمپره، به شارژر ۲۴۰ وات برسی. باید دنبال کابلهایی با برچسب و لوگوی درست بگردی تا مطمئن شی از قابلیتهایی که میخوای پشتیبانی میکنه.
دنیای تبدیلهای USB-A به USB-C هم به خاطر سختافزارهای قدیمی، گیجکنندهست. مثلا، USB 2.0 فقط ۴ تا پین برای اطلاعات و برق داره، در حالی که کابلهای ۳.۰ این تعداد رو به ۹ تا افزایش میدن. کابلهای USB-C به A که معمولا برای شارژ استفاده میشن، میتونن مدلهای ۲.۰، ۳.۰ و ۳.۱ باشن، که روی میزان اطلاعات و برقی که میتونن منتقل کنن تاثیر میگذاره.
اگه دنبال سرعت بالای اطلاعات یا پشتیبانی از قابلیتهای دیگه هستی، باید یه کابل ۹ پین وصل کنی. ولی خب، بعضی از استانداردهای شارژ اختصاصی، کابلهای ۴ پین قدیمی با جریان بالا رو ترجیح میدن که معمولا استانداردهای رسمی رو نقض میکنن.
کیفیت، توان و طول کابل روی قابلیتهای در دسترس روی یه پورت USB-C تاثیر دارن. حتی بعضی از کابلها استاندارد رو زیر پا میذارن!
مثل چیزی که قبلا گفتیم، معرفی اطلاعات پرسرعت و انتقال ویدیوی زنده، مشکلات جدیدی رو به وجود آورده. سیگنالهای پرسرعت وقتی روی مسافتهای طولانی منتقل میشن، از افت و لرزش ساعت (attenuation and clock jitter) آسیب میبینن، یعنی ممکنه اطلاعات تو مسیر گم بشه. برای حل این مشکل، کابلهای USB میتونن از نوع غیرفعال (passive) یا فعال (active) باشن.
کابلهای فعال شامل تقویتکنندههایی هستن که قدرت سیگنال رو برمیگردونن و از افت کیفیت سیگنال تو مسافتهای طولانی جلوگیری میکنن. پس کابلهای بلند که برای سرعتهای اطلاعات خیلی بالا استفاده میشن (مثل فرستادن ویدیوی ۴K 60 فریم بر ثانیه یا انتقال اطلاعات روی تاندربولت)، به اجزای فعال داخلشون نیاز دارن، در حالی که شارژ معمولی و انتقال اطلاعات با یه کابل غیرفعال استاندارد که کمتر از دو متره میتونه کار کنه.
DisplayPort، MHL، HDMI و تاندربولت از طریق کابلهای غیرفعال USB-C تا کمتر از دو متر پشتیبانی میشن، اگه لوگوی “سهشاخه” SuperSpeed USB رو داشته باشن، یا برای کابلهایی که برچسب SuperSpeed+ دارن، تا کمتر از یک متر. برای مسافتهای بیشتر به کابلهای فعال نیاز هست، و اگه سرعت ۴۰ گیگابیت بر ثانیه میخوای، باید دنبال لوگوی تاندربولت بگردی. کابلهای تبدیل غیرفعال به مدلهای دیگه USB، هیچکدوم از این حالتها رو پشتیبانی نمیکنن.
خلاصه که، USB-C یه پورت پیچیدهتر از مدلهای قبلیه که برای راهاندازی درستش به سختافزار و نرمافزار خیلی بیشتری احتیاج داره.
ایدهی داشتن یه کابل که همهی کارا رو راه بندازه خیلی خوبه ولی قضیهی یو اس بی-سی پیچیدهتر از این حرفاست. استاندارد یو اس بی-سی قرار بود همه چی رو ساده کنه ولی الان به یه وضعیت آشفتهای از محصولات با قابلیتهای مختلف و کابلهای رنگاوارنگ تبدیل شده که معلوم نیست کدومشون به درد کدوم دستگاه میخوره. خلاصه اینکه استفاده ازش به جای راحت بودن، آدمو سردرگم میکنه.
خبر خوب اینکه تو لپتاپهای گرونتر دیگه کمکم دارن از تمام قابلیتهای یو اس بی-سی استفاده میکنن و با اومدن آیفون به دنیای یو اس بی-سی، گوشیا هم دارن یه کم متحد میشن. ولی بازم تو خیلی از موارد اوضاع پیچیدهست.
مشکل اصلی یو اس بی-سی اینه که یه عالمه تکنولوژی مختلف از یه راه میرن و میان! حتی یو اس بی ۴ هم نتونسته این وضعیت رو درست کنه. شاید اگه روی کابلها و دستگاهها مشخص میشد که چه قابلیتهایی رو پشتیبانی میکنن، یه کم اوضاع بهتر میشد ولی اسمگذاریهای گیجکننده فقط باعث شده مصرفکنندهها بیشتر از یو اس بی-سی سردرگم بشن. راهحلهایی مثل رنگبندی کابلها که تو یو اس بی ۳ بود شاید بتونه کمک کنه ولی خب دیگه اون ایدهی یه کابل همهکاره رو زیر سوال میبره.
خلاصه اینکه دنیای یو اس بی-سی تو سال ۲۰۲۴ هم به اندازهی سال ۲۰۱۸ بههم ریختهست، فقط بههم ریختگیش یه شکل دیگهست. استانداردهای جدیدی مثل یو اس بی پیدی پیپیاس، یو اس بی ۳.۲ و یو اس بی ۴ باعث شدن که کار با یو اس بی-سی پیچیدهتر بشه و مصرفکنندهها دیگه نفهمن که دستگاهشون چه قابلیتهایی رو داره. تازه هر سال هم یه استاندارد جدید میاد بیرون که دیگه اونوقت هیچی معلوم نیست!
منبع: تکنودات مرجع اخبار تکنولوژی