در حال حاضر و با توجه به شرایط اقلیمی، آب و هوایی، تحریمهای اقتصادی و غیره، تولید ثروت در کشور بالأخص در بخش روستایی، کشاورزی و دامداری بدون توجه و تمرکز بر بهرهوری بسیار سخت خواهد بود.
برای تولید ثروت سه راهکار در دنیا وجود دارد:
1. سرمایه گذاری
2. بهرهوری
3. استفاده به نسبتی از سرمایهگذاری و بهرهوری به صورت هم زمان
با توجه به کاهش سرمایه اجتماعی، موضوع سرمایهگذاری در سالهای آتی کار آسانی نبوده است؛ چراکه سرمايه اجتماعي در واقع « ميزان اعتماد موجود بين افراد يك شبكه يا گروه اجتماعي» است. هرچه قدر ميزان اعتماد بين افراد يك گروه اجتماعي بيشتر باشد آن گروه از سرمايه اجتماعي بالاتري برخوردار است كه اين مهم ميتواند به تسريع امور كمك كرده و موجبات اجراي طرحهاي بسیاری را فراهم كند. از اين رو ايجاد فرصت مشاركت براي افراد، اولين بستر براي توليد سرمايه اجتماعي است. ارزيابي سرمايه اجتماعي در سطح يك كشور در سه بعد قابل بررسی است:
1. ميزان اعتماد موجود بين افراد: كه در كشور ما متاسفانه اين بعد، يعني ميزان اعتماد مردم به يكديگر پايين است. مصداق آن را ميتوان در ميزان تضمينها و وثايق مورد نياز براي به انجام رساندن يك معامله مشاهده كرد.
2. ميزان اعتماد به يك كشور در عرصه جهاني: در اين بعد نيز به نظر ميرسد كشور ما با چالشهاي اعتمادسازي جدي در عرصه جهاني روبهروست كه از نمودهاي عيني آن ميتوان از تحريم ها در عرصه های گوناگون نام برد.
3. ميزان اعتماد مردم يك كشور به نهادهاي قانوني حاكم برآن: همانند ميزان اعتماد مردم به دولت، كه اغلب تصميمگيريهاي حساس و كلان كشور به پشتوانه همين بعد از سرمايه اجتماعي است و موضوع هم روشنتر از آن است كه نياز به توضيح داشته باشد.
در نتیجه تمرکز بر بهرهوری از منابع موجود و تولید ثروت از این طریق بهترین و اقتصادی ترین راهکار تولید ثروت است. افزایش بهرهوری از منابع، می بایست با مطالعه و انجام تحقیق و توسعه انجام شود، چراکه نرخ بازگشت سرمایه در بخش تحقیق و توسعه سه هزار درصد است. در این میان مسئله حائز اهمیت توانایی تأمین هزینه های پژوهشی، مدیریت فرایندهای تحقیق و توسعه و نیز توانایی استفاده از یافتههای تحقیقات توسط خرده مالکین و کشاورزان خرد است؛ که به تنهایی قادر به مدیریت این مسائل نیستند. در دنیا برای اینگونه فعالیتها، ساختارهای مختلفی همچون تعاونی ها و غیره ایجاد شده است. یکی از این ساختارهای ناشناخته در دنیا، خوشه اقتصادی موضوعی نام دارد. این گونه از خوشه اقتصادی در کشورهایی با سرمایه اجتماعی پایین بهطور طبیعی متولد نمیشوند و لازم است از طریق مراکز دولتی و یا مراکز دارای اعتبار در میان جامعه ایجاد شوند.
پشتوانه نظري پديده ايجاد خوشه يا تجميع را اولين بار آلفرد مارشال در نظريه صرفههاي اقتصادي ناشي از تجميع بيان كرد. در چارچوب اين نظريه شركتهاي كوچك درعين حال كه رقباي طبيعي همديگرند، اعضاي داخل يك شبكه مستقل هستند. شركتهاي رقابتي، خوشههاي رقابتي را ايجاد ميکنند و جاذبههاي اقتصادي در نهايت خوشهها را به يكديگر نزديك خواهد کرد (1996,Enright). اگرچه برخي از محققين بر نقش سرمايه اجتماعي در همكاريهاي متقابل بين بنگاههاي موجود در يك خوشه تأكيد ميورزند، با اين حال ممكن است فوايد حاصل از حضور در خوشه به برخي از بنگاههاي عضو آن منتقل نگردد. سازمانهاي غيرتجاري عضو خوشه شامل دانشگاهها، كالجها، برنامههاي توسعه صنعتي دولتي، نهادهاي تشكيل شده غيردولتي به صورت سازمانهاي غيردولتي(NGO)، انجمنهاي صنفي و غيرصنفي محلي، واسطههاي زنجيرهای و مشابه اينها هستند. اين عناصر در ادبيات خوشهها به عنوان مؤسسات حمايتي وابسته عنوان گرديدهاند و از مهمترين عناصر كليدي موفقيت خوشهها به شمار ميروند.
هرچند ايده خوشه اقتصادي توسط پورتر از سال 1990 شروع شد ولي پس از آن تعاريف متعددي از يك خوشه اقتصادي ارائه گرديد. خوشههاي اقتصادي عموماً به عنوان گروهي از بنگاههاي تجاري و سازمانهاي غيرتجاري تعريف ميشوند، و عنصر كليدي براي اعضاي گروه، رقابتي عمل كردن آنها است. آنچه اين خوشهها را به يكديگر مرتبط ميسازد، روابط متقابل بنگاههاي عضو در آنها به عنوان خريدار و عرضهكننده نيازهاي يكديگر، استفاده از فنّاوريهاي مشترك، خريداران مشترك، كانالهاي توزيع مشترک، مشاوره و ذخيره نيروي كار همگاني است.
يك خوشه اقتصادي مجموعهای از بنگاههاي تجاري و غيرتجاري متمركز در يك مكان جغرافيايي در يك منطقه اقتصادي را شامل ميشود كه براي توليد يك يا چند محصول نهايي مشابه و مرتبط براي كسب صرفههاي اقتصادي بيروني با يكديگر ارتباطات عمودي و افقي برقرار کرده و ضمن رقابت با يكديگر در بسياري از موارد همكاري جمعي و اقدامات مشترك دارند. ارتباط دروني اين بنگاهها كاهش دهنده هزينهها و تسهيلکننده دسترسي به نهادهها، دانش و فناوري توليد، بازارهاي فروش و تأمين نيازهاي مشتري خواهد بود.
ویژگی خوشههای اقتصادی این است که تعداد بیشمار ی از شرکت ها و تولیدکنندگان کوچک و رقیب هم عضو یک خوشه میشوند؛ و با این عضویت هزینههای مختلف خوشه از جمله هزینه تحقیق و توسعه بین اعضای خوشه تسهیم میشود. دومین ویژگی اعضای خوشه پس از کوچک و رقیب بودن، داشتن چالش و فرصت مشترک است که باعث می شود تا در پیدا کردن راهکار برای چالش ها و استفاده از فرصت ها کوشش مضاعف و جمعی رخ دهد. اصلی ترین مزیت خوشههای اقتصادی برای اعضای خوشه، بهره مندی اعضا از نمانام (brand) در وهله اول و تسهیم هزینههای مختلف بین اعضای خوشه می باشد.
از دیگر مزایای خوشه سازی می توان به موارد زیر اشاره داشت:
سرمايه اجتماعي اعضاي خوشه اقتصادي فلسفه وجودي آنها است چراکه سود اعضاء در گرو سود ديگران است، نه در گرو زيان ديگران.
يك خوشه تنها شامل واحدهاي كسب وكار (Enterprises) نیست كه توليدات و يا خدمات مشخص خوشه را توليد و ارائه ميكنند، بلكه تأمينكنندگان مواد اوليه، پيمانكاران فرعي، خريداران، صادركنندگان، تأمينكنندگان ماشينآلات، نهادهاي مختلف پشتيبان، مشاوران، خدمات عمومي، واحدهاي مربوط به سامانه حمل و نقل و ساير تأمينكنندگان كه توليد در خوشه را به صورت مستقيم و غيرمستقيم تسهيل ميكنند را نيز در بر ميگيرد. همچنین در كنار اينها، گروههاي ديگري از فعالان مثل اتحاديهها، گروههاي هميار، تعاونيها و NGOها كه ترغيب كننده كسب وكار بخشهاي مختلف خوشه هستند نيز قرار ميگيرند. به مجموعههاي اشاره شده «ذينفعان خوشه» گفته ميشود.
يك خوشه به معني بخش صنعتي كه مثلاً درسطح يك استان و يا كشور گسترده شده، يك شهرك صنعتي كه در آن صنايع مختلف مستقر و محصولات متعدد و مختلفي توليد ميشود، گروه كوچكي از واحدهاي اقتصادي كه دركنار هم جمع شده و دريك كسبو كار بصورت موردي مشاركت ميكنند، نيست. به همين ترتيب به يك تعاوني كه بهمنظور تقويت همكاري بين واحدهاي اقتصادي ايجاد ميشود، انجمن ها، اتحاديهها و يا كنسرسيوم، خوشه اقتصادي اطلاق نميشود. به سامانههاي پيمانكاري فرعي، شركتهاي مادر و شركتهاي بزرگ دربردارنده واحدهاي متعدد و متفاوت، خوشه اطلاق نميشود
یکی از اصلی ترین شعارهای بزرگان کسبوکار در دنیا این است که شما قبل از تولید، ابتدا باید بتوانید محصول را بفروشید و سپس باید مبادرت به تولید کنید. متاسفانه ما در کشور بالعکس این شعار عمل میکنیم؛ یعنی ابتدا به خرده مالکان تسهیلات میدهیم تا تولید کنند اما برای اینکه باید به چه جامعه هدفی بفروشند، چگونه باید بفروشد، چگونه باید بستهبندی کند، با چه نمانامی باید بفروشد، با چه فرایندی باید محصول را به بازار برساند و خیلی چرا های دیگر آنها را دستتنها میگذاریم! و برای آن برنامه ریزی نداریم.
با تشکیل خوشههای اقتصادی موضوعی این چراها پاسخ علمی پیدا خواهند کرد و به تولیدکنندگان یعنی اعضای خوشه کمک میشود تا از زنجیره کامل بهره مند شوند.
امروزه می توانیم با پرداختن به دو موضوع اشتراک اقتصادی و موبایلیتی تمامی مشاغل سنتی را به مشاغل مدرن تبدیل کنیم.
نوشته شده توسط مهندس خسرو سلجوقی، کارآفرین اجتماعی و عضو هیئت مدیره مجموعه نادهی
کانال تلگرامی راه اندازی خوشه های اقتصادی موضوعی : https://t.me/+PWh3GsmVORU1MGY0