در سه سال اخیر، بورس دوران عجیبی را پشت سر گذاشته است. به جرأت میتوان گفت که چنین رشدی آن هم بیش از 3 سال برای هیچکس قابل تصور نبود.
بارها در طول این 3 سال کارکشتههای بازار سیگنال خروج صادر کردند. درحالیکه شاخص با قدرت این افراد و مقاومتهایشان را یکی پس از دیگری پشت سر میگذاشت. گاهی اوقات هم شاید شاخص نیم نگاهی به برخی حمایتها میکرد، امّا خیلی زود راه میافتاد تا قلّهی بعدی را هم فتح کند!
امّا این قدرت در تابستان 99 رو به افول گذاشت. بطوریکه در مرداد 99 شاهد یکی از قدرتمندترین افتهای طول تاریخ بورس بودیم. در کل چه در بالا رفتن و چه در پایین آمدن شتاب بورس همه را غافلگیر کرد.
رشد شتابان بورس از سال 97 آغاز شد امّا سال 98 را میتوان سال طلائی بورس نامید. سالی که شاخص 187 درصد رشد کرد. در این سال سهمهای زیادی هم بودند که بیش از 5 برابر رشد داشتهاند.
تعداد کدهای جدید ثبت شده به 822 هزار عدد رسید. شاید این عدد زیاد بنظر نرسد امّا روند رشد تعداد کدهای جدید بخصوص در ماههای آخر سال 98 یک نشانه مهم بود. افراد داشتند راز ثروتمند شدن را برای نزدیکان و دوستان خود فاش میکردند. در حالیکه دلار و سکّه در این سال در مقایسه با شاخص رشد زیادی نداشتند.
در این سال یک عدد مهم دیگر هم وجود دارد که آنرا بخاطر داشته باشید تا بعداً دلیل مهم بودنش را متوجه شوید. کل میزان جابجایی حقوقی به حقیقی (خروج پول حقوقی) در این سال 30 هزار میلیارد تومان بود.
در سال 99 اتفاقات بسیار مهمی در بازار رخ داد. رشد سال 98 بسیار بالا بود اقبال از بورس روز به روز بیشتر میشد. بورس، جایی که سود افراد در آن تضمین شده بود. مسئولین کشور افراد را به سرمایهگذاری در این بازار دعوت میکردند و سعی داشتند افراد را از بازارهای موازی به سمت بورس هدایت کنند.
در حالیکه هر روز افراد جدید در حال ورود به بازار بودند، در 2 ماهه اول سال 99 میزان جابجایی حقوقی به حقیقی از 45 هزار میلیارد تومان هم عبور کرد. بیش از 1.5 برابر کل این مقدار در سال 98. این اتفاق نشان میداد که حقوقیهای بازار در حال فروش و جمع کردن نقدینگی هستند.
در 20 فروردین بزرگترین عرضهاولیه تاریخ ایران انجام شد. امّا بیایید نگاهی داشته باشیم به پولی که در کل توسط شستا جذب شد. در روز عرضهاولیه 5،700 میلیارد تومان پول از طریق شستا جذب شد.
از فروردین تا اواسط مرداد قیمت این سهم رشد کرد از 800 تومان تا 6،000 تومان اصلاً راه طولانیای برای این سهم نبود!
در این مدّت سازمان تامین اجتماعی با فروش سهم توانست به مبلغ4،700 میلیارد تومان سهم بفروشد. جمعاً پول بدست آماده از طریق فروش سهام شستا 10،400 میلیارد تومان بوده است. این عدد تقریباً 3/1 کل جابجایی حقوقی به حقیقی در سال 98 است. جالب اینجاست که نماد شستا در زمانی که سقوط بازار آغاز شد متوقف شد!
بعد از شستا نوبت دارایی یکم بود که در 14 شهریور آغاز و در 1 خرداد مهلت آن پایان یافت و با استقبال خوبی روبرو شد.
به گفته نایب رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات کسری بودجه سال 99 برابر با 180 هزار میلیارد تومان بوده.
تا ابتدای آبان 99 درآمد دولت از بورس که حاصل مالیات و فروش سهام است به 50 هزار میلیارد تومان رسید. این عدد به اندازه 28% از کسری بودجه است. دولت در حالی مردم را برای ورود به بورس تشویق میکرد که خودش یکی از بزرگترین برندگان بازار در سال 99 بود.
تا میانهی مرداد ماه 99 شاخص کل در حال صعود بود. در حالیکه بار این صعود بر دوش حقیقیهای بازار بود. امّا در تیرماه یک اتفاق مهم رخ داد. در این ماه میانگین فروش افراد حقیقی به اوج خود رسید. حالا توجه شما را به یک نمودار جالب جلب میکنم:
شکل بالا مربوط به میانگین قدرت خرید و فروش حقیقی از سال 98 تا آبان 99 است. در تیر 99 واگرایی بین میانگین خرید و فروش به اوج رسید و این اوج گرفتن تا مرداد ماه ادامه داشت.
این میزان بی سابقه از واگرایی که در تیر رخ داد یک هشدار جدی بود مبنی بر اینکه خروج پول هوشمند در حال اوج گیری است و افراد بزرگ بازار در حال خروج پول خود میباشند.
در این میان عملکرد حقوقیها هم در این 2 ماه قابل تأمل است. خروج پول حقوقی (مجموع جابجایی حقوقی به حقیقی) در تیر و مرداد بیش از 65هزار میلیارد تومان بوده. دوباره از عدد سال 98 استفاده کنیم. 30 هزار میلیارد تومان در یک سال در مقابل 65 هزار میلیارد تومان در 2 ماه!
بنظر میرسد حقوقیهای بازار در کنار برخی از حقیقیهای بزرگ دست در دست هم دادند تا بزرگترین بازنده بازار افراد تازه وارد و حقیقیهای کوچکتر باشند. البته در نظر داشته باشید در 7 ماهه سال 99 رشد شاخص 150 درصد بود که این بازدهی عدد بسیار مناسبی است.
در هر حال در طول 3ماه از آغاز سقوط بازار، بارها سطوح حمایتی مختلفی از طرف افراد سرشناس و حتی دولتیها معرفی شدند که شاخص این حمایتها را پشت سر هم و با قدرت در هم شکست.
در این سقوط نقش دولت بسیار پر رنگ بود. دولت تلاش کرد تا مردم را از بازارهای موازی دور کند و در این راه با عرضهاولیهها و پذیرهنویسیهایی همچون شستا و دارا یکم نقدینگی بازار را جمع آوری کرد. امّا در زمانی که بازار نیاز به حمایت دولت داشت، این حمایت کافی نبود و موجب از بین رفتن اعتماد مردم گردید.
نکته مهمّی که در بازار باید به آن توجه کرد توجه به متغیرهای کلان است. اینکه افراد حقوقی و حقیقی چطور رفتار میکنند؟ آیا عرضه بیش از میزان عادی است یا خیر؟ پیشبینی یک فرد معروف در مورد حرکت بازار، چه یک معاملهگر حرفهای و چه شخصی مهم از داخل دولت، نباید عامل سرمایهگذاری شما باشد.
در آخر باید دانست که معمولاً جهت حرکت بازار را نمیتوان با قطعیت پیشبینی کرد امّا اگر بدانیم بیشترین اثرگذاری را کدام اطلاعات دارند میتوانیم پیشبینی بهتری داشته باشیم.